ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
خبری در را است
خبری بد از حادثه ایی هولناک
در کوچه که قدم بر می داری باد شدیدی می وزد ، این ابتدای ویرانی است
باد در کوچه و برزن ها می چرخد و می خواهد توفان شود
توفانی که کومه ی مولا علی را لرزاند
توفان می خواهد کلبه ی عشق علی و فاطمه را به کلبه ی احزان بدل کند
چه واقعه ی دهشتناکی ، کلبه ی حقیقت ، کلبه مهربانی ، وحدت و همدلی و عشق در ویرانی است
ای کاش حادثه ایی در راه نباشد ، ای کاش ......
در کوچه های به خواب رفته ی مدینه
آن هنگام که تو بی خبر از همه رفتی
چرا ؟
مگر دختر آخرین رسول خدا نیست ؟
پس چرا هیچ تشییع کننده ایی نیست
ای داد از بیداد و تنهایی و غم عربت ............
**************************************
عاطفه غلامی نژاد - دوم علوم تجربی - دبیرستان شیخ الاسلام
رفتی به سلامت به سلامت به سلامت
امید که آئی و من آیم به سلامت
سر در قدمت بازم و جان را بسپارم
دست من و دامان تو تا روز قیامت
از روی کرم یاد کن این بندهٔ خود را
ای جان به فدای تو و آن نامه و نامت
دل زنده شود چون برسد از تو پیامی
یابیم حیات ابدی ما ز پیامت
هرچند ملامت که کند عقل ز عشقت
عاشق نرود از سر کویت به ملامت
آمد دل و در دام سر زلف تو افتاد
مرغیست مبارک که فتادست به دامت
جانا نظری کن که منم بندهٔ سید
تو شاه جهانی و جهان باد به کامت