ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
نهار دیر شده بود .
گرسنه بودیم قابلمه آبگوشت رو برداشتیم و رفتیم ....
دادزد : نخورید ! داخلش خرده شیشه است .
با چفیه آبگوشت ها رو صاف کردیم و تیلیت کردیم .
آماده خوردن که شد دوباره صداش اومد ، نخورید !
خواستم شیشه ها رو در بیارم ، دستم خونی شد ، چکید داخلش ...
دیگه کارد می زدی خونمون در نمی آمد!
" شادی روح شهدای آشپز صلوات "
وبلاگ تان عالی و بی نظیر است . استاد