اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

طنز جبهه ( 15 ) :

       

 ترکش

با آمدن فرمانده لشکر 25 کربلا که اصفهانی بود ، سر و صدای دوشکای عراقی

 بلند شد . 

– چه خبره اینجا ؟

- قربان بوی گز اصفهان به مشامشان رسیده است .

 

                   " شادی روح فرمانده هان شهید صلوات "

نظرات 2 + ارسال نظر
دریچه ایی رو به فرهنگ و هنر سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 08:32

سلام و وقت بخیر برای اینجانب قوت قلبی

هستند-------------

ما ، آتش افتاده به نیزار ملالیم ،

ما عاشق نوریم و سروریم و صفاییم ،

بگذار که – سرمست و غزل خوان – من و خورشید :

بالی بگشاییم و به سوی تو بیاییم

عشقی دوشنبه 17 خرداد 1395 ساعت 00:19 http://m-eshgi.blog.ir

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ایمان آن چیزی بود که شهدا اصلش را داشتند اما خیلی از ما هنوز قلابیش را هم نداریم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد