اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

" ضرب المثل های پارسی ( 4 ) :

 

31- آب دهان مرده است

به چیزی که از رنگاصلی خود خارج است می گویند

 

32- آب کردن

فروختن / قالب کردن

 

33-آب رفته به جوی باز نیاید

نظیر تیر رفته به کمان باز نیاید

 

34-آب را از سرچشمه باید بست

جلوی زیان را باید از مبدا گرفت

 

35-آب دیزی را زیاد مردن

اصطلاحی که هنگام رسیدن مهمان سر زده گفته می شود

 

36-آب را گل آلودکردن و ماهی گرفتن

اختلاف انداختن و حکومت کردن

 

37-آب رو ، آب جوی نیست

انسان برای هر چیزی آبروی خود را نمی ریزد

 

38-آب رفته به جوی باز نمی گردد

از دست رفته ، رفته است

 

39-آب روشنایی است

ریخته شدن آب را به فال نیک گرفتن

 

40-آب شده رفته توی زمین

مفقود شدن چیزی که جلوی دید بوده است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد