ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
*******************************
به نام کردگار هفت افلاک
که پیدا کرد آدم از کف خاک
الهی ، فضل خود را یار ما کن
ز رحمت ، یک نظر در کار ما کن
تویی رزّاق هر پیدا و پنهان
تویی خلاّق هر دان و نادان
زهی گویا ز تو ، کام و زبانم
تویی هم آشکار ، هم نهانم
چو در وقت بهار آیی پیدار
حقیقت ، پرده بداری ز رخسار
فروغ رویت اندازی سو خاک
عجایب نقش ها سازی سوی خاک
گل از شوق تو خندان در بهار است
از آنش رنگ های بی شمار است
هر آن وصفی که گویم ، بیش از آنی
یقین دانم که بی شک ، جان جانی
نمی دانم ، نمی دانم ، الهی
تو دانی و تو دانی ، آن چه خواهی
" الهی نامه ، عطار نیشابوری "
وااااای! مررررسی