اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

" نقش حضرت زینب(س) در مدیریت بحران عاشورا " :

Image result for ‫شعری در سوگ درگذشت حضرت زینب‬‎

 

زینب: در لغت، به معنی درخت نیکو منظر و خوشبو (لسان‌العرب، ج1، 453) و مرکب از دو کلمه «زین»

و «اب» به معنای زیور پدر (تاج العروس، ج 2، ص 60) توسط پیامبر(ص) بر او نهاده شد. حضرت زینب

را صدیقه صغری می‌نامیدند زیرا شباهت‌های بی‌شماری بین ایشان و مادرشان دیده می‌شد. زینب(س)،

آفتاب عفت زهرا در حجاب است. زینب مرزبان پاکی و پاکدامنی است؛ در عین حال همین زینب آنجا که

وظیفه و تکلیف اقتضا می‌کند - نه هر امر غیرضروری - زبان علی در کام می‌شود و ذوالفقار علی در نیام.


مدیریت بحران در عاشورا


فرآیند پیش‌بینی و پیشگیری از وقوع بحران، برخورد و مداخله در بحران و آرامش و سالم‌سازی بعد از وقوع

بحران را مدیریت بحران گویند. برون‌رفت از بحران، مدیری بسیار کار آزموده می‌طلبد تا از شرایط بحرانی به

سلامت عبور کند علی‌الخصوص مجموعه‌ای که حامل پیام بزرگی برای تمام انسانها باشند مانند پیامبران

الهی که وظیفه‌ای بسیار خطیر از طرف خداوند عهده‌دار بودند.

پیام‌آوران کربلا نیز حامل پیام آزادی از قید گردنکشان و پیام عزت و آزادگی و پیام شهادت با عزت در مقابل

زندگی ذلت‌بار و پیام پیروزی خون بر شمشیر برای انسانها بودند، در بحرانی‌ترین لحظه‌ها این پیام‌ها به

بهترین و رساترین فریادها در گوش اهل تاریخ (گذشتگان و آیندگان) طنین‌انداز شد و صدای کیست مرا یاری

کند را آزادگان و شرافتمندان تاریخ انسانیت لبیک گفته و خواهند گفت.

بدین سبب هرگز هیچ زور و سلطه‌ای را از مستکبران پذیرا نخواهند شد! اما امام سجاد(ع) و عمه‌اش

زینب(س) و اهل بیت امام حسین(ع) در بحران بی‌نظیر تاریخ بشریت این پیام‌ها را به انسانیت رسانده‌اند.

به جرئت می‌توان گفت حادثه عظیم کربلا عظیم‌ترین بحران بشری در عالم بوده است و از رهبری و مدیریت

سیدالشهداء(ع) می‌توان الگوی زیبایی برای برخورد با بحران‌ها در هر شرایطی استفاده و مدل‌سازی کرد. در

این خصوص باید نقش حضرت عباس(ع) و حضرت زینب(س) به عنوان یاران امام حسین(ع) و دستیاران اصلی

حضرت در صحنه بحران، بدرستی تبیین شود.



مدیریت و تدبیر حضرت زینب(س)


رمز پیروزی حضرت زینب(س) در مدیریت وی نهفته است که در ایجاد تاریخ اسلام نقش فوق‌العاده‌ای ایفا کرده

و در بسیاری از صفحات تاریخ عاشورا حضور یافته و هدف سالار شهیدان را با تمام و کمال اجرا کرده است.

بی‌تردید جریان عاشورا و شهادت امام حسین(ع) و یارانش بدون حضور حضرت زینب(س) تداوم نمی‌یافت و این

پیروزی از بعد مدیریت حضرت زینب(س) شامل:


1- مدیریت بر خود


مدیریت بر خود با صبوری و تسلط بر خویشتن به صورتی که مالک خشم و غضب و مهارکننده عواطف خود باشد

و داشتن روحیه‌ای عظیم.


2- مدیریت بر دیگران مدیریت


بر دیگران با دلداری و پرستاری از زنان داغدار و کودکان صغیر و حضرت امام سجاد(ع) در هنگام کسالت.


3- مدیریت بر عالم هستی


مدیریت بر عالم هستی با معجزه‌ای که از خود در ساکت کردن همهمه‌ها و هجوم‌ها نشان داد به گونه‌ای

که نفس‌ها در سینه‌ها حبس شد و زنگ شتران از صدا باز ایستاد و این نفوذی در جهان وجود و طبیعت بود

که از سوی حضرت زینب(س) انجام شد.

مدیریت و پیام‌رسانی حضرت زینب(س) در حماسه عاشورا از روزی که کاروان امام حسین(ع) از مدینه به

سوی مکه حرکت کرد تا به کربلا رسید، بر مسئولیت‌ها و مصیبت‌های حضرت زینب(س) افزوده شد، پس

از شهادت امام حسین(ع) و زمانی که حماسه خونین عاشورا به پایان رسید و شهیدان آرام و غرقه به خون

در آفتاب داغ روی ریگ‌های تفتیده کربلا آرمیدند، سنگین‌ترین وظیفه و مسئولیت حضرت زینب(س) آغاز شد.

 

سرنوشت یک «نهضت» که عمری جاودانه دارد، به دست یک زن سپرده شده بود، او اکنون با همه مصیبت‌

هایی که دارد باید بزرگترین مسئولیت را در شرایط بحرانی اسارت به انجام برساند، خون‌های پاک مقدسی

که دشت کربلا را رنگین کرد، به یک حماسه تبدیل شده بود. این حماسه یک پیام داشت که هدف و آرمان

نهضت عاشورا را بیان می‌کرد. پیامی که به یک پیام‌رسان نیاز داشت تا هدف نهضت و حماسه عاشورا را

بیان کند و آن پیام رسان، حضرت زینب(س) بود. طبیعی است که در چنین شرایط بحرانی شخصیتی غیر از

حضرت زینب(س) نمی‌توانست از عهده چنین مسئولیت بزرگ برآید، به همین دلیل است که حضرت زینب(س)

بزرگترین الگو و نمونه برای زنان مسلمان در مشارکت و فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی به حساب می‌رود.

 

آنان با الگوپذیری از چنین شخصیتی می‌توانند گام به عرصه فعالیت‌های سیاسی بگذارند و از چهره انقلابی

حضرت زینب(س) مشروعیت کسب کنند. شیرزن کربلا آنگاه که با فاجعه عظیم به آتش کشیدن خیمه‌ها و

حمله به حریم رسول‌الله مواجه می‌شود ماهرانه و مدبرانه عمل کرده و بر اوضاع مسلط شده و شرایط را

به وضع عادی برمی‌گرداند و حال دنیای امروز به انصاف قضاوت کند که کدامین مدیر بحران و فاجعه پس از پرپر

شدن 72 تن از همراهانش و دیدن آن همه سختی و مشقت، می‌تواند تدبیر امور کند و نگذارد فاجعه به معضل

جبران نشدنی بدل شود. امام حسین(ع) حضرت زیب(س) را وصی خود قرار داد و مسئولیت کاروان اسیران را

بعد از خود به دوش حضرت زینب(س) گذاشت که این خود می‌تواند دلیل روشنی باشد. بر مشروعیت

فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی زنان مسلمان در جامعه.


مدیریت کاروان اسیران


شاید سخت‌ترین دوران مدیریت حضرت زینب(س) زمانی بود که یزیدیان خیمه‌گاه امام حسین(ع) را به آتش

کشیدند حضرت زینب(س) در آن شرایط بحرانی به «تل‌زینبیه» رفت و عمرسعد را ندا دادکه برای غارت خیمه‌

ها، لحظه‌ای درنگ کنند، تا زنان اهل حرم اموال، لباس‌ها و زیورآلات خود را درآورده یک جا گرد آورند تا یزیدیان

به یغما ببرند. او با این تدبیر، زنان و کودکان را از دست درازی سپاه یزید، نجات داد.

در تاریکی شب هنگامی که خیام امام حسین(ع) آتش گرفت و کودکان از ترس به هر طرف می‌دویدند، امام

سجاد(ع)، از تب به خود می‌پیچید و در گوشه خیمه افتاده بود، هر انسان دیگری غیر از حضرت زینب(س) خود

را گم می‌کرد و نمی‌توانست چاره‌ای برای بحران بیندیشد، گویا او همه مصیبت‌ها و دا‌غ‌هایش را فراموش کرده

بود که این چنین فعال در صحنه حاضر بود، از یک سو سعی داشت امام سجاد(ع)  را از شعله‌های آتش نجات

دهد از سوی دیگر به طرف کودکان فراری در آن تاریکی شب می‌دوید تا گم نشوند براستی که حضرت زینب(س)

در آن شب ماتم و اندوه به خوبی توانست زنان و کودکان را سرپرستی کنند و آنان را گرد هم آورند.

فردای آن روز باید کاروان اسیران حرکت می‌کرد. حضرت زینب(س) با نیرو و توان علوی که داشت همه اسیران

را بر اشتران سوار کرد تا دست نامحرم به سوی آنان دراز نشود، هنگامی که کاروان حرکت کرد، حضرت زینت

(س) به عمرسعد گفت ما را از قتلگاه عبور بده تا اسیران با شهیدان وداع کنند. کاروان اسیران وقتی به قتلگاه

رسیدند، هر کس خود را بر بالین عزیزانشان انداختند. در چنین شرایطی نیز حضرت زینب(س) از مسئولیت خود

غافل نیست، در عین حالی که مشغول وداع و عزاداری با برادران، پسران و برادرزادگان بود، وضعیت جسمانی

حضرت سجاد(ع) را هم زیر نظر داشت؛ زیرا وقتی چشم حضرت سجاد(ع) به اجساد پاره پاره و غرقه به خون

پدر، برادران، عمو و عموزادگان افتاد، حالش منقلب شد و رنگش سفید گشت و به رعشه افتاد، حضرت زینب

(س) بی‌درنگ خود را به حضرت سجاد(ع) رساند، در حالی که خود کوهی از غم در سینه داشت، او را دلداری داد، از او خواست تا صبر پیشه کند و گفت: ای یادگار جد، پدر و برادرانم، چرا ناراحت هستی و جان خود را در

معرض نابودی قرار داده‌ای، سوگند به خدا این مصیبت‌ها را جد و پدرت  به ما خبر داده‌اند و ما در انتظار چنین

روزی بودیم... افرادی خواهند آمد و این بدن‌های  پاره پاره شده را جمع خواهند کرد و به خاک خواهند سپرد،

در این سرزمین برای پدرت نشانه‌ای نصب خواهد شد که گذشت قرن‌ها آن را محو نخواهد کرد.


زینب با شجاعت، درایت و هیبت علوی که داشت هرگز اجازه نداد رنج اسارت آنان را از پای درآورد و روحیه

خود را در برابر دشمن ببازند و از خودشان ذلت و زبونی نشان بدهند، حفظ روحیه اسیران، بزرگترین

حربه‌ای بود که یزیدیان زمان را رسوا کرد و پرده از جنایات آنان برداشت.

" کیهان "

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد