اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

فقیرنوازی آیت‌الله مرعشی نجفی(ره)


Related image

 

حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سید محمود مرعشی نجفی نقل کرده‌اند: پس از رحلت پدرم روزی برای شرکت در جلسه ترحیمی که از طرف رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برگزارشده بود، به تهران رفتم. پیش از شرکت در آن جلسه برای استراحت مختصری به دفتر یکی از دوستان رفتم، پس از ورود به دفتر دوستمان، دیدم ایشان شدیداً متأثر است و به من گفت: مطلبی را امروز بایستی برای شما بگویم و آن این است:


مرحوم آقا(آیت‌الله مرعشی نجفی) به‌وسیله من و تنی چند از بازاری‌های تهران، وجوه قابل‌توجهی در اول هرماه حواله می‌فرمود، آن وجوه را من و دوستانم می‌بایست بر اساس فهرستی که آقا قبلاً به ما داده بودند بین فقرا و مستمندان تقسیم می‌کردیم، در آن لیست فقط آدرس منازلی در جنوب شهر تهران و محلات فقیرنشین بود، اما نام صاحبان منازل و اشخاص در آن لیست نبود. مرحوم آقا ما را مکلف فرموده بودند که پول‌ها و وجوهی که می‌فرستادند به آدرس‌های فوق ببریم و بدهیم، اما هیچ‌گاه سؤال نکنیم آنجا منزل کیست و نام صاحب‌منزل چیست، شاید خیلی از صاحبان منزل هم نمی‌دانستند این پول از کجا می‌رسد و از چه کسی حواله شده است، مرحوم آقا ما را قسم داده بودند تا من زنده هستم نباید هیچ‌کس حتی فرزندانم متوجه این موضوع شوند.


 همچنین نقل کرده‌اند: این عالم پارسا بسیاری از مواقع دستور می‌داد نابینایان فقیر شهر قم یا اطراف را دعوت به‌صرف شام و یا نهار کنند ولی نگویند از جانب چه کسی است و آن‌وقت خود ایشان به پذیرایی از آنها می‌پرداخت و حتی کفش‌های آنها را جفت می‌کرد و در جلو پایشان می‌گذاشت و آنها می‌رفتند و نمی‌دانستند که میزبانشان چه کسی بود.
خرّم آن کس که در این محنت گاه

خاطری را سبب تسکین است

 (پروین اعتصامی)

با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل به نقل از حوزه نیوز

نظرات 1 + ارسال نظر
اکتای بهمنی چهارشنبه 20 اردیبهشت 1396 ساعت 06:22 http://golenarges110.blogfa.comhttp://

ممنون از شعر زیبای تان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد