اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

طنز جبهه ( 64 )

 

 

Related image


 تو بیت المقدس ترکش دستش رو از آرنج قطع کرد ،

امدادگرها محل آسیب رو بسته بودند .

موقع عقب نشینی دستش رو برداشته بود و با خودش می برد عقب !

گفتم : آخه این تحفه رو کجا میاری ؟

گفت : میارم تا عراقیها با دیدنش روحیه نگیرن !

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد