ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
یک روز سوار تاکسی شدم که بروم فرودگاه در حین حرکت ناگهان یک ماشین درست
جلوی ما از پارک در آمد بیرون . راننده تاکسی هم محکم زد روی ترمز و دقیقا به فاصله
چند سانتیمتری از آن ماشین ایستاد .
راننده مقصر ، ناگهان سرش را برگرداند طرف راننده تاکسی و شروع به داد و فریاد کرد .
اما راننده تاکسی فقط لبخند زد و برای آن شخص دست تکان داد . وبه راهش ادامه داد .
در مسیر راه به راننده تاکسی گفتم : شما که مقصرنبودید و امکان داشت ماشین تان هم
آسیب شدید ببیند و ما هم راهی بیمارستان شویم . چرا به او هیچی نگفتید ؟ گفت : قانون
حمل زباله.
گفتم : یعنی چی ؟ و توضیح داد : این افراد مانند کامیون حمل زباله هستند ، آن ها از درون
لبریز از آشغال هایی مثل ؛ ناکامی ، خشم ، عصبانیت ، نفرت و .... هستند .
وقتی این آشغال ها در اعماق و جودشان تلنبار می شود به جایی برای تخلیه احتیاج دارند
و گاهی اوقات روی شما خالی می کنند . شما به خودتان نگیرید ، فقط لبخند بزنید ، دست
تکان دهید ، برایشان آرزوی خیر کنید وادامه داد: حرف آخر این که آدم های باهوش اجازه
نمی دهند که کامیون های حمل زباله ، روزشان را خراب کنند .