اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

صدای سمّ سمند سپیده می آید.......


 

Related image



صدای سمّ سمند سپیده می آید

یلی که سینه ظلمت دریده می آید


 

گرفته بیرق تابان عشق را بر دوش

کسی که دوش به دوش سپیده می آید


 

طلوع برکه خورشید تابناک دل است

ستاره ای که ز آفاق دیده می آید


 

بهارآمده با کاروان لاله به باغ

به دشت ژاله گل نو دمیده می آید


 

به سوی قلّه بی انتهای بیداری

پرنده ای که به خون پر کشیده می آید


 

درآن کران که بود خون عاشقان جوشان

شهید عشق سر از تن بریده می آید


 

به پاسداری آیین آسمانی ما

گزیده ای که خدا برگزیده می آید


 

" نصرالله مردانی

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد