اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

شب یلدا با دانش آموزان خوب دبیرستان شیخ الاسلام ، شهربندرعباس( 8 )

Image result for ‫تصویرسفره شب یلدا‬‎


احساس می کرد انارترک خورده و در درون ظرف به او دهن کجی می کرد .شب های


 طولانی یلدا برای او طولانی تراز دیگران می گذشت  و تمام فکرش به یاد این که 


افرادخانواده به دیدارش می آیند تا تنها نباشد .


از سرجایش برخاست و پشت پنجره بیرون را نگاه می کرد برگ های زرد پاییزی در


هوا در حال چرخیدن وهمراه بادسرد در حال چرخش بود .در این فکر بود که ممکن است


پسر و دخترانش او را فراموش کرده اند ؟ نه امکان نداشت . بهترین شیرینی محلی را


پخته و داخل ظرف های بلور آبی و طلایی چیده یود . ظرف های پر از آجیل و سرخی انار


و هندوانه در حال انتظار آمدن فرزندان آن پیرمهربان بود .


به روی صندلی راحتی اش نشست و کتاب حافظ را گشود و در حال خواندن خوابش برد


ناگهان حس کرد که کسی کنار ایستاده ، چشمانش راگشود کوچک ترین  نوه دخترش اش


 کنارش ایستاده بود با موهای بافته که گل سر با طرح هندوانه و انار به سرش زده بود .


صورت مادریزرگش را بوسید . تمامی فرزندانش دور تا دور اتاق نشسته بودند .


شادی و سرور به خانه پیرزن برگشته بود وپیرزن بهترین و خوشمزه ترین آشش را


پخته بود به کمک فرزندانش سرسفره آورد .شب یلدایی شاد در کنار هم گذرانند


رایحه مهدی پور - چهارم انسانی - دبیرستان شیخ الاسلام

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد