اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

من می‌روم سوی دریا جای قرار من و تو


Image result for ‫منظره بهاری‬‎



دیروز اگر سوخت ای دوست غم برگ و بار من و تو


 امروز می‌آید از باغ بوی بهار من و تو


 

 

آن جا در آن برزخ سرد در کوچه های غم و درد


 غیر از شب آیا چه می‌دید چشمان تار من و تو؟


 

 دیروز در غربت باغ من بودم و یک چمن داغ


 امروز خورشید در دشت آیینه دار من و تو


 

 غرق غباریم و غربت با من بیا سمت باران


 صد جویبار است اینجا در انتظار من و تو

 

 

این فصل فصل من و توست فصل شکوفایی ما


 برخیز با گل بخوانیم اینک بهار من و تو


  

با این نسیم سحرخیز برخیز اگر جان سپردیم


 در باغ می‌ماند یا دوست گل یادگار من و تو


 

 چون رود امیدوارم بی تابم و بی قرارم


 من می‌روم سوی دریا جای قرار من و تو


 

" سلمان هراتی "

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد