ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
در خیابان کسانی هستند که به آدم نگرانی تعارف میکنند
اما من که دغدغه خوشبختیام نیست
به شادی این خوشبختهای کوچک میخندم
پس میآیم با زنبیلهایی از ترانه و آویشن
و مردانی را سلام میدهم
که تو را در تنفس خود دارند
و یک لبخند تو را
به هزار بار عافیت محض
ترجیح میدهند
کسانی که از هم میپرسند:
«چگونه هنوز هم زنده ایم؟»
نشاط سرودهایم را حفظ میکنم
و ترانههایم را از زیبایی میآکَنَم
و با تمام حنجرههای صبور
نشاط سرودهایم را حفظ میکنم
میان آفتاب و مردم راه میروم
و ترانههایم را که از امید سرشارند
در جیبشان میریزم
در سبدهای خالیشان
و دفتر لبخندهایم را
با مردم کوچه و خیابان
با کودکان امسال
مردان سالهای دیگر
که منشور تحقّق آفتاب را
در سر انگشتان خویش دارند
کودکانی روشن
کودکانی از پشت آفتاب
کودکانی که هر پنجشنبه عصر
در بهشت شهیدان
آینده وطنم را به شور مینشینند
نشاط سرودهایم را حفظ میکنم
و ترانه هایم راز آب و آفتاب پر میکنم
برای بهاری که هست
نشاط سرودهایم را حفظ میکنم
با تمام حنجره های تشنه
فریاد میزنم:
تحقق آفتاب حتمی است