اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

میلاد حضرت فاطمه معصومه ( س ) مبارک

Related image

 


آن شب زمین هوای بهشتی دوباره داشت


آغوش آسمان به بغل ماهپاره داشت



چشمان ابر روی زمین را گرفته بود


هر قطره با خودش سبدی پرستاره داشت



دست ملک قصیده ای از نور می‌نوشت


واژه به واژه حرف غزل استعاره داشت



 

باز عطر سیب و بوی بهار و شمیم یاس


بر بارش دوباره کوثر اشاره داشت



این بار حق به دامن موسی عطا نمود


آن کوثری که بال ملک گاهواره داشت



این سیب سرخ سیب بهشت پیمبر است


این دختر یگانه موسی بن جعفر است





مثل بهار بود هوای رسیدنت


باران چکید از رد پای رسیدنت



در پشت درب خانه تان جمع می‌شوند


خیل فرشتگان که برای رسیدنت



 

آماده اند از طرف ذات کردگار


خود را فدا کنند فدای رسیدنت




خاک بهشت بهر قدمگاه تو کم است


آغوش نجمه بود سرای رسیدنت




قلب برادرت ز تب شوق آب شد


در التهاب ثانیه های رسیدنت




در چشم خویش ذوق خدا را نگاه کن


گلخنده امام رضا را نگاه کن




از آن زمان که خواهر سلطان ما شدی


بانو، شما ملیکه ایران ما شدی



 

از آسمان وجود تو بر ما نزول کرد


تا کوثر دوباره قرآن ما شدی




منت گذاشت بر سر ما ناز مقدمت


وقتی که آمدی تو و مهمان ما شدی




با هر قدم به سینه ما جا گرفته ای


یعنی تو صاحب دل ما جان ما شدی




بانی خیر و برکت این خطه گشته ای


وقتی نسیم سبز بیابان ما شدی




یعنی فقط نه جزء محبان حیدریم


«از شیعیان کشور موسی بن جعفریم»




 

وقتی تویی که آینه ذات کوثری


زیبد به خادمان حریمت پیمبری




عصمت به پای عصمت تو سجده می‌کند


معصومه ای و عصمت کبرای دیگری




ای زینبی که عالمه بی معلمی


زین رو کنی به شهر خودت علم پروری




ما هرچقدر شعر و غزل نذرتان کنیم


تو بازهم از آنچه که گفتیم برتری




بی تو کمیت محشریان لنگ می‌شود


یک وقت اگر که روی به محشر نیاوری




 

زهرا شدی و شمس فروزان شیعه ای


زهرا شدی و روز قیامت شفیعه ای




خود ظلمتیم، اگرچه سپیدیم با شما


یأسیم اگر، سراسر امیدیم با شما

 

مست اجابتند دعاها کنارتان

ما حاجت نداده ندیدیم با شما

 

وقتی حدیث ها تو را حرف می‌زنند


جز وصف فاطمه نشنیدیم با شما




در قاب عکس خالی آن قبر گمشده


تصویری از بهشت کشیدیم با شما



 

پس آمدیم و زائر آن بی نشان شدیم


یعنی که تا مدینه رسیدیم باشما




 

امشب که عشق می‌پرد از کنج سینه ام


در محضر تو زائر شهر مدینه ام

محمد بیابانی

 

نظرات 1 + ارسال نظر
پرستو یکشنبه 24 تیر 1397 ساعت 10:57

در قاب عکس خالی آن قبر گمشده

تصویری از بهشت کشیدیم با شما


پس آمدیم و زائر آن بی نشان شدیم

یعنی که تا مدینه رسیدیم باشما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد