ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
برای خواندن خواب های تو آمده ام
من از راهی دور
برای خواندنِ خواب های تو آمده ام ،
من از راهی دور
برای گفتن از گریه های خویش.
... راهی نیست،
در دست افشانیِ حروف
باید به مراسمِ آسانِ اسمِ تو برگردم ،
من به شنیدنِ اسمِ تو عادت دارم .
من
مشقِ نانوشته ام به دستِ نی ،
خواندن از خوابِ تو آموخته ام به راه .
من
بارانِ بریده ام به وقتِ دی ،
گفتن از گریه های تو آموخته ام به راه .
به من بگو
در این برهوتِ بی خواب و طی ،
مگر من چه کرده ام
که شاعرتر از اندوهِ آدمی ام آفریده اند؟...!
"سیدعلی صالحی"