اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

شعر انتظار .... 58

Related image

 

سلام ای شهر من ای گریه‌زار گم شده در مه

نمی‌بینی مرا با کوله‌بار گم شده در مه

 

دلم تنگ است از این دنیا و می‌گریم مگر یابم

تو را ای همدم تنها، سه تار گم شده در مه

 

شب است و خیبر است و ازدحام تیغ مرحبها

کجایی آی آی ای ذوالفقار گم شده در مه

 

پس از چشم انتظاریهای بسیار آمدی اما

سرت کو با توام هان ای بهار گم شده در مه

 

و من میراث‌دار هیبت بابا و پامیرم

بسویم باز گرد ای اعتبار گم شده در مه

 

به سوی جاده سرخ افق هر صبح می‌بینم

که می‌آید پگاهی آن سوار گم شده در مه

 

سید رضا محمدی

نظرات 1 + ارسال نظر
نرجس جمعه 24 اسفند 1397 ساعت 23:23 http://http://yaraneimameasr.blogfa.com/

سنگینی حضور تو خم کرد قامتم

مشغول چشمهای تو یعنی عبادتم



از پشت این سکوت نفسگیر سالهاست

در چشمهات خیمه‌زدن گشته عادتم



تنها به این دلیل دلم را شکسته‌ام

تا با خبر شوی و بیایی عیادتم



از این همه شمارش معکوس لحظه‌ها

خسته‌ شده‌ست عقربه گیج ساعتم



می‌خواهی از حصار نگاهت رها شوم

آخر برای چه؟ نکند بی لیاقتم



ای بغض دست و پنجه نکن نرم با دلم

بگذار قطره قطره شود خیس صورتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد