اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

چه بوی خوشی می‌وزد از سمت آسمان

تصویر مرتبط


 

چه بوی خوشی می‌وزد از سمت آسمان

پَرپر هزار و یکی گنجشک بهارزا 

بر شاخسار بلوطی که بالانشین است

و باز پناه جُستن پوپکی 

پیاله‌ی آبی ...

...
دارد از پشت نی‌زار این دامنه 

صدای کسی می‌آید 

کسی دارد مرا به اسم کوچک خودم می‌خواند 

آشناست این هوای سفر 

آشناست این آواز آدمی 

آشناست این وزیدن باد 

خنکای هوا 
عطر برهنه‌ی بید ...

...
سوسن‌ها، سنجدها، باران‌های بی‌سبب 

و پرندگانِ سحرخیز دره‌ی انار 

که خوشه‌های شبِ رفته را 

به نور بوسه می‌چیدند

و من چقدر بوسه بدهکارم

به این همه رود، راه، آدمی...!

 

"سیدعلی صالحی"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد