اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

چه خلوت خوشی دارد این گوشه‌ی قشنگ!


تصویر مرتبط

 


چه خلوت خوشی دارد این گوشه‌ی قشنگ!

باد از عطر علف، بی‌هوش 

هوا از عیش آسمان،‌ آبی 

و ذهن روشن هیزم 

که گرمِ گرم ... از خیال جنگل افرا و صنوبر است.


...


چه بوی خوشی می‌آید از حواشی این پونه‌زار!

باید آنجا 

آن دوردستِ کمی مانده به رود 

باران باشد، 

یک جاده‌ی خیس نقره‌پوش آنجا 

پیچیده‌ی نم و نی 

پر از نقش پای پرنده و آهوست

آنجا بادهای از شمال آمده 

دارند رمه‌های سراسیمه‌ی مه را 

به جانب دره‌های پنج و نیم غروب می‌برند!


...


و من که بدم می‌آید 

این لحظه فقط شاعر باشم

دوستان دورِ جنگل صنوبر و افرا ... دیر کرده‌اند، 

چوبدست پیرمرد را برمی‌دارم 

راه می‌افتم ...

 

"سیدعلی صالحی"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد