اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

شعر انتطار .... 93


 

تصویر مرتبط

من گریه می‌ریزم به پای جاده‌ات، تا

آئینه کاری کرده باشم مقدمت را
 

اوّل ضمیر غائب مفرد کجائی؟

ای پاسخ آدینه‌های پر معمّا
 

بی تو سرودیم آن چه باید می‌سرودیم

یعنی در آوردیم بابای غزل را
 

حتمّیِ بی چون و چرای سبز برگرد

راحت شویم از دست اما و اگرها
 

آب و هوای خیمه سبزت چگونه است؟

این جا گهی سرد است و گاهی نیست گرما
 

بهر ظهور امروز هم روز بدی نیست

ای تک سوار جاده‌های رو به فردا
 

آقا، صدای پای سبز مرکب توست

تنها جواب این‌ همه «می‌آید آیا؟»
 

یک جمعه می‌بینید نگاهِ شرقیِ من

خورشید پیدا می‌شود از غرب دنیا
 

آقا نماز جمعه‌ این هفته با تو

پای برهنه آمدن تا کوفه با ما
 

علی اکبر لطیفیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد