ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
«ابن شهرآشوب» مینویسد: روزی امام حسین(ع) به ملاقات بیماری بدهکار به نام «اسامه ابن زید» رفت. او در بستر بیماری، آه و زاری میکرد و مکرر میگفت: ای وای از دست غم و اندوه!
حضرت از او پرسید: چه اندوهی داری؟ اسامه گفت: بدهکارم و غم و غصه شصت هزار درهم قرض، تمام وجودم را فرا گرفته است.
امام حسین(ع) فرمود: ناراحت نباش! من بدهیهای تو را پرداخت میکنم. اسامه گفت: میترسم قبل از پرداخت بدهیهایم بمیرم. حضرت فرمود: من تمام بدهیهایت را قبل از مرگ تو میپردازم.
امام حسین(ع) همچنان که وعده کرده بود، قبل از مرگ اسامه تمام قرضهای او را پرداخت. (1)
____________
1- مناقب آل ابیطالب، ج 3، ص 221