ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
وقتی خبر قتل امام حسین(ع) آمد، ندای نماز جماعت داده شد و همه در مسجد اعظم
کوفه جمع شدند. «ابنزیاد» بر منبر رفت و گفت: حمد و سپاس خدایی را که حق و
اهل حق را غلبه داد و امیرمومنان یزیدابنمعاویه و لشکریان او را یاری داد، و
دروغگو پسر دروغگو، حسین ابن علی و شیعیان او را کشت.
از میان جمعیت فقط یک مرد نابینا به نام «عبدالله ابن عفیف» به سخنان ابنزیاد
اعتراض کرد: ای پسر مرجانه! دروغگو پسر دروغگو تویی! فرزند رسولالله را
میکشید و مثل صدیقان سخن میگویید؟! به دستور ابنزیاد مرد نابینا را در
شورهزار به قتل رساندند.(1)
ــــــــــــــــــــــــــــــ
1- ترجمه مقتل خوارزمی، ص247، تاریخ طبری، ج7، ص240