اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

شهادت امام غربا امام رضا ( ع) ...... 2


عکس گنبد حرم امام رضا

آقایمان آمد عبا روی سرش بود

رنگ کبودی بر تمام پیکرش بود

 

در کوچه یاد ماجرای کوچه افتاد

یا فاطمه (س) یا فاطمه (س) ذکر لبش بود

 

دستی به پهلو دست دیگر روی دیوار

پهلو گرفتن یادگار مادرش بود

 

او در میان حجره‌ای دربسته اما

صدها فرشته در کنار بسترش بود

 

او دست و پا می‌زد ولی با کام عطشان

گویا که دیگر لحظه‌ها‌ی آخرش بود

 

اما تمام فکر و ذهنش کربلا بود

یاد غریبی‌ها‌ی جد بی‌سرش بود

 

مردم گریز کربلایم این‌چنین است

آمد جواد (ع) و لحظه آخر برش بود

 

اما به دشت کربلا جور دگر شد

اربابمان بالای نعش اکبرش بود

 

باید جوانان بنی‌ها‌شم بیایند

تا این بدن را بر در خیمه رسانند

 

حبیب باقرزاده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد