برداشت گل محمدی از دشت گل لایزنگان داراب آغاز شد - ایرنا

جمعمان جمع که تا نقش خیالی بزنیم
کوچه باغی برویم و پر و بالی بزنیم

 

پای حافظ مِی ای از شعر زلالی بزنیم
جمعمان جمع بیایید که فالی بزنیم

 

شاهِ شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان

 

بگذارید از این فاصله بویی بکشیم
در ِخُم را بگشاییم و سبویی بکشیم

 

تیغ ابروی کجش را به گلویی بکشیم
صد و سی و سه نفس نعره ی هویی بکشیم

 

از دلِ ما چه به جا مانده؟ که غارت کرده
پسر سوم زهراست قیامت کرده

 

ماه و خورشید دو حیران و دو سرگردانند
سالها دل سر ِ این طایفه میگردانند

 

بال در بال فرشته غزلی میخوانند
ما همه بنده و این قوم خداوندانند

 

آمده تا ز علی تیغ دو دَم را گیرد
قد برافرازد و بر دوش علم را گیرد

 

جمع مِهر و غضب و جذبه و زیبایی را
در تو دیدیم مسیحایی و موسایی را

 

محشری کن که ببینند دل آرایی را
برده ای ارث از این سلسله آقایی را

 

حق بده مات شود چشم ، تماشا داری
هرچه خوبان همه دارند تو یکجا داری