اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

تقدیم به شهید بهشتی ( ره )


سازش ناپذیری ویژگی مهم شهید بهشتی بود


 

بلندا سَرِ ما، که گر غرق خونش _
ببینی، نبینی تو هرگز زبونش

سرافراز باد آن درخت همایون
کزین سرنگونی، نشد سر، نگونش

تناور درختی که هرچه‌ش ببری
فزون‌تر بود شاخ و برگ فزونش

پی آسمان زد همانا تبرزن
که بر سر فروریخت سقف و ستونش

زمین واژگون شد از آن تا نبیند
در آیینۀ آسمان، واژگونش

بلی‌گوی عهدش بلا آزماید
زهی مرد و آن عهد و آن آزمونش

ز چونی و چندی برون رفت و آخر
دریغا ندانست کس چند و چونش

خوشا عشق فرزانه‎ی ما که ایدون
ز مجنون سبق برده صیت جنونش

از آن خون که در چاه شب خورده بنگر
سحرگاه لبخند خورشیدگونش

خم زلفش آن لعل لب می‌نماید
نگر تا نپیچی سر از رهنمونش

بهارا تو از خون او آب خوردی
بیا تا ببینی گل‌افشان خونش

سماعی است در بزم او قدسیان را
دلا! گوش کن نغمه‎ی ارغنونش

به مانند دریاست آن بیکرانه
تو موجش ندیدی و دیدی سکونش

نهنگی بباید که با وی برآید
کجا «سایه» از عهده آید برونش

استاد هوشگ ابتهاج (ه.ا.سایه)
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد