ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
مرحوم
آیتالله ملااحمد نراقی (ره) کتابی مینویسد، این کتاب پس از مدتی در
اختیار عالم بزرگ دیگری در مازندران قرار میگیرد. به مناسبتی این دو عالم
یکدیگر را ملاقات میکنند و عالم مازندرانی به صراحت و بیپرده، انتقاد
شدیدی از کتاب نوشته شده توسط مرحوم نراقی(ره) میکند، از این رو با هم به
بحث و گفتوگو میپردازند و پس از مدتی مشاجره از هم جدا می شوند.
عالم
مازندرانی پس از بازگشت به دیار خود در مییابد که آنچه در کتاب آن عالم
بزرگ آورده شده صحیح است و انتقادهای او بیپایه بوده، پس تصمیم میگیرد
اشتباه خود را جبران کند. این عالم مسافت زیادی را با پای پیاده با توجه
به وسایل آن روز طی کرده، پس از مدت زمان زیادی به کاشان میرسد. به سرعت
به نزد مرحوم نراقی(ره) میرود و نزد او به اشتباه خود اقرار میکند.
پس
از عرض اشتباه، با وجود اصرار زیاد از طرف آیتالله نراقی(ره) مبنی بر
ماندن نزد ایشان، آن عالم ربانی خداحافظی کرده، کاشان را ترک میکند و با
سختی و طی مسافتی طولانی خود را به مازندران میرساند. این عالم بزرگ همه
سختیها را بر خود هموار کرد تا به اشتباهش اقرار کند و دستخوش هوای نفس
نشود.
ارزش انسان ز علم و معرفت پیدا شود
بىهنر گر دعوى بیجا کند رسوا شود
سر فرو مىآورد هر شاخه از بارآورى
مىکند افتادگى انسان، اگر دانا شود
* محمد لک علیآبادی، شرح حال و کرامات اولیای الهی،
انتشارات هنارس، چاپ سوم، 1393، ص 139و 140.