اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

شعر انتظار .....


 

آقا انتظار تا به کی . کی میایی دل تنگمون هواتو داره - ویسگون

 

آقا ، بهار من زمستان است بی تو

صحرا و کوه و دشت بی جان است بی تو


عید بدون تو صفا دارد ؟  ندارد

اصلا چرا این چهره خندان است بی تو


ای یوسف گم گشته ی دل در کجایی ؟

چشمان بر در مانده گریان است بی تو


از خاک بازی خسته ام  باور کن آقا

دنیا برایم مثل زندان است بی تو


کم کم جوانی رفت و حالا وقت پیری ست

این زندگی هم رو به پایان است بی تو


لیلی خبر دارد که مجنون در چه حال است ؟

مجنون کماکان در بیابان است بی تو


من مانده ام در نیمه شب با این غزل ها

آری ، دو باره وقت باران است بی تو ....


یاسر مسافر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد