ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
نماز شب
از
همان 12 سالگی نماز شبش ترک نمیشد! چند مرتبه که با صدای حمد و قل هوالله
نمازش بیدار شدم، ناراحت شد. از شبهای بعد میرفت طبقة بالا تا نماز
بخواند! یک شب، هر چه گفتم: «عباس جان! مادر! چرا همینجا نماز نمیخونی؟»
بیمقدمه میگفت: «نمیخوام از خواب بیدار بشید. اینجا مزاحم خواب شما میشم.»
با خودم فکر کردم: «این پسر به چه چیزهایی اهمیت می دهد!»
از همان نوجوانی به نظرم خیلی بزرگتر از سن و سالش بود.
خاطرهای از شهید عباس حسینپور
راوی: مادر شهید
مریم عرفانیان