اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

دو آینه را روبه‌رو مکن

تعدادى پیرزن با اتوبوس عازم تورى تفریحى بودند - ویرگول

دو آینه را روبه‌رو مکن



ما گشته‌ایم، نیست، تو هم جست‌وجو مکن
آن روزها گذشت، دگر آرزو مکن

دیگر سراغ خاطره‌های مرا مگیر
خاکستر گداخته را زیر و رو مکن

در چشم دیگران منشین در کنار من
ما را در این مقایسه بی‌آبرو مکن

راز من است غنچه لب‌های سرخ تو
راز مرا برای کسی بازگو مکن

دیدار ما تصور یک بی‌نهایت است
با یکدگر دو آینه را روبه‌رو مکن


فاضل نظری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد