اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

صدای پای کاروان می آید ....


منازل مسیر حرکت امام حسین (ع) از مکه تا کربلا

 

اشعار برگشت کاروان کربلا

گرچه اشک گرمی ارمغان آورده ام مادر
نسیم سردم و بوی خزان آورده ام مادر


نیاید کس بـه استقبال من زیرا کـه می سوزد
ز هرُم شعله ای کز سوز جان آورده ام مادر


بـه این بی دست و پایی بی پر و بالی نمیدانم
چه باعث شد کـه رو در آشیان آورده ام مادر


اگر من زنده برگشتم ز صحرای شهادت ها
ز صدها مرگ تدریجی نشان آورده ام مادر


رهانیدم ز طوفان ظلم ها کاروانی را
کـه اینک بی برادر کاروان آورده ام مادر


حسینت را نیاوردم من و از داغ جانسوزش
دل خونین و چشم خون فشان آورده ام مادر


بـه جا از یوسفت ماندست یک پیراهن خونین
کـه با خون دل ان را ارمغان آورده ام مادر


کمک کن زینبت را تا کنار قبر پیغمبر
کـه مانند تو جسمی ناتوان آورده ام مادر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد