اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

یک شهید، یک خاطره


جشنواره گل لاله در کرج - تابناک | TABNAK

در آمریکا درس خوانده بود؛ اما...

با اینکه جلال‌الدین مدتی در آمریکا درس خوانده بود؛ اما بسیار مذهبی، ساده پوش و مهربان بود.

وقتی از سرکار برمی‌گشت، سرش را روی زمین می‌گذاشت و همان‌طور می‌خوابید. هر بار می‌پرسیدم: «مادر! تشک برات بندازم؟»

سری به نفی تکان می‌داد و می‌گفت: «نه! اگه شما هم ببینید که اونجا مردم چه جوری می‌خوابند، هیچ‌وقت روی تشک نمی‌خوابید.»

اگر خوشمزه‌ترین و رنگین‌ترین غذا‌ها توی سفره می‌بود، ساده‌ترین آنها را برای خوردن انتخاب می‌کرد.

او فقر را می‌دید و خودش از حداقل امکانات هم استفاده نمی‌کرد؛ ساده می‌پوشید، ساده می‌خورد و ساده هم زندگی می‌کرد.

‌خاطره‌ای از دانشجوی شهید جلال‌الدین موفق

راوی: مادر شهید

مریم عرفانیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد