اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اگر جوییم رضای تو جوییم

 Related image

الهی!خواندی تاخیر کردم.

فرمودی،تقصیر کردم.

عمر خود بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم.

اگر گوییم ثنای تو گوییم.

اگر جوییم رضای تو جوییم.


الهی!گفتی کریمم،امید بدان تمام است.

تا کرم تو در میان است،نا امیدی حرام است.

 

خواجه عبدالله انصاری

امر الهی عزیزتر از فرزند



روزی جمعی از دوستان امام باقر(ع) به منزل ایشان آمدند. یکی از فرزندان خردسال ایشان دچار تب شدید و بیماری سختی بود. امام نیز از این موضوع سخت ناراحت بودند، به‌گونه‌ای که آرامش نداشتند و آثار اندوه در چهره ایشان دیده می‌شد. مهمانان با مشاهده سیمای اندوهگین امام، بر حال ایشان نگران شده و با خود گفتند: اگر این فرزند از دنیا برود حتماً از اندوه و پریشانی برای امام اتفاقی می‌افتد.
در همین اثنا، صدای گریه زنان از اتاق مجاور شنیده شد، و همگی دانستیم که برای کودک اتفاقی افتاده. اندکی بعد باخبر شدیم که فرزند خردسال امام از دنیا رفته است. امام به اتاق مجاور رفت و پس از ساعتی بازگشت اما بر خلاف انتظار حاضرین، دیگر در چهره ایشان اثری از پریشانی دیده نشد، به امام عرض کردند: وقتی که ما نزد شما آمدیم به‌گونه‌ای پریشان بودید که ما نگران حال شما شدیم (اما اینک اثری از ناراحتی در شما نمی‌بینیم!) امام فرمودند: ما نیز (مثل شما) دوست داریم که عزیزانمان تندرست و به دور از آسیب باشند، ولی زمانی که امر الهی سر رسید و تقدیر خدا محقق گردید (گردن نهادن در برابر) امر خدا برایمان عزیزتر است.(1)
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
1- بحارالانوار، ج11، ص86

بسته سعادت انسان


قال الصادق(ع):
«خمس خصال من فقد واحدهًْ منهن لم یزل ناقص العیش، زائل العقل، مشغول القلب، فاولها: صحهًْ‌البدن، والثانیه؛ الامن، والثالثهًْ؛ السعهًْ فی الرزق، والرابعهًْ: الانیس الموافق قلت؛ و ما الانیس الموافق؟ قال: الزوجه الصالحهًْ و الولد الصالح، والخلیط الصالح، والخامسهًْ: و هی تجمع هذه‌الخصال: الدعه»
امام صادق(ع) فرمود:
 پنج خصلت است که اگر کسی یکی از آنها را نداشته باشد، همواره در زندگی‌اش کمبود دارد و عقل و دلش با مشغله و زوال همراه است: اول: صحت و تندرستی دوم: آرامش و امنیت سوم: رزق و روزی فراوان چهارم: رفیق و مونس همراه و هم‌نظر، راوی پرسید: همراه هم رأی کیست؟ امام فرمود: همسر و فرزند و همنشین خوب و پنجم: که در برگیرنده همه اینهاست، رفاه و آسایش است.(1)
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
1- خصال صدوق، ج1، ص 284

خواص اسما ء الحسنی ( 32 ) :

رزّاق:

 

خداوند رزّاق است یعنی روزی بندگاش را می رساند چه نیکوکار باشند

و چه گناهکار .

 

خواص :

 

1-زیاد خواندن این اسم از جهت توسعه در روزی و زود به هم  رسیدن آن

نافع است .

2- هرکس آن راذکرخودبسازد ، برکت روزی او می شود ووسعت در معیشت

او می شود .

3- اهل طریقت می گویند هرکسی در چهارگوشه ی خانه ی خود و درهر

گوشه ای "  100  " بار "  یا رزاق  " بگوید ، فقر و درویشی در آنن خانه

راه نمی یابد .

خواست خواست تو است من چه خواهم ؟ ( من چه دانم ؟)

Image result for ‫تصویر گل سرخ‬‎

 

 

الهی چون آتش فراق داشتی با آتش دوزخ چه کار داشتی .

الهی روزگاری ترا می جستم خود را می یافتم .

اکنون خود را می جویم ترا یافتم.


الهی بر عجز و بیچارگی خود گواهم

و از لطف و عنایت تو آگاهم !

خواست خواست تو است من چه خواهم ؟ ( من چه دانم ؟)

 

خواجه عبداللّه انصاری

" ترسیم پدیده وارونگی ارزش‌ها " :



پیامبر گرامی اسلام(ص) می‌فرماید: زمانی بر مردم خواهد آمد که چهره‌شان چهره انسانی و قلوبشان، قلوب شیطانی است. مانند گرگ‌های بیابان خون می‌ریزند، از کارهای بد یکدیگر را نهی نمی‌کنند، اگر آنها را تبعیت کنی، تو را به تردید می‌اندازند، اگر برایشان حرفی بزنی، تو را تکذیب می‌کنند و اگر از نزد آنها بروی، بد تو را می‌گویند. سنت الهی نزد آنان بدعت و بدعت نزد آنان سنت است. انسان حلیم در چنین جامعه‌ای فریب خورده دانسته می‌شود، و فریب دهندگان انسان‌های حلیم معرفی می‌شوند. مومن بین آنها مستضعف است و فاسق و گنهکار محترم... پناه بردن به آنها عین پشیمانی، عزتمندی با آنها عین ذلت و خواستن از آنها عین فقر است. (1)
آن حضرت در بیان دیگری می‌فرماید: زمانی بر مردم خواهد آمد که شکم‌هایشان خدای آنهاست و زنان قبله آنان، و دینارهایشان دین آنان و شرفشان متاع خرید و فروش آنها است...
از ایمان جز اسم آن و از اسلام جز آداب آن و از قرآن جز تدریس آن چیزی نمی‌ماند. مساجد آنها آباد و قلوبشان از هدایت ویران
است. (2)

_____________________
1- بحارالانوار، ج 22، ص 453
2- همان، ج 52، ص 190

" چشیدن مرگ " :


از نظر قرآن نفس انسانی مرگ را می‌چشد. پس این نفس نیست که می‌میرد و مرگ او را در بر می‌گیرد که تفکر عمومی مردم است ؛ بلکه این نفس انسانی است که مرگ را به عنوان یک عامل و ابزار انتقالی می‌چشد. خداوند می‌فرماید: کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهًْ الْمَوْتِ؛ هر نفسی ،چشنده مرگ است.(آل عمران، آیه 185؛ عنکبوت، آیه 57)
پس مرگ مانند یک ماده غذایی است که انسان آن را می‌چشد و با چشیدن آن از جهانی به جهانی دیگر می‌رود.

درباره نفس نکاتی است که باید بدان توجه داشت:
1. بیتائی نفس: از نظر قرآن، نفس انسانی همانند ذات الهی بیتا و بسیط است و ترکیبی در آن راه ندارد. در وصف خداوند آمده است: هو الله احد؛ یعنی بیتا، یگانه و یکتا؛ یعنی بسیطی که «تا» ندارد. بنابراین سخن از دوگانگی و دوتایی نیست بلکه بسیط محض است.
2. روحانی - جسمانی بودن نفس: هر چند در خارج و حقیقت بیرونی، نفس انسانی بسیط و بیتا است؛ ولی وقتی تحلیل عقلی می‌شود، دو جنبه برای آن آشکار می‌شود که صفات او را تشکیل می‌دهد؛ زیرا نفس انسانی که در فارسی روان می‌گویند، از یک‌سو، همان روح و جان دمیده از سوی خداوند است و از سوی دیگر کالبدی دارد که جسم او را شکل می‌دهد. این ترکیب روح - جسم یک ترکیب ذهنی و انتزاعی برای نفس انسانی است؛ ولی ترکیب خارجی نیست مثل آب و شکر که در هم حل شده باشند؛ بنابراین نفس انسانی به تنهائی همان روح نیست، بلکه روح دمیده شده در جسم است؛ هرگز نفس بدون جسم نیست؛ هر چند که در عوالم مختلف از دنیا و برزخ و آخرت دارای جسم‌های مختلفی است. پس نفس، همان روح آمیخته با جسم است و روح محض نیست.
3. مرگ، ابزار انتقال: نفس انسانی اگر بخواهد از جهانی به جهانی دیگر برود، باید مرگ را بچشد تا تن پوش خودش را عوض کرده و تغییر دهد. برای کندن جسد دنیوی باید مرگ را بچشد و سپس در برزخ نیز باید مرگ را بچشد و تن پوش خودش را تغییر دهد تا به جهان اخروی برود. از این رو در قرآن برای هر انسانی دو مرگ و دو حیات بیان شده است: قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَأَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ؛ می‌گویند پروردگارا دو بار ما را به مرگ رسانیدى و دو بار ما را زنده کردی.(غافر، آیه 11)
4. گرفتن کامل: نفس انسانی در هنگام هر انتقالی در موقع خواب، از سوی خداوند و کارگزارانش( ملک‌الموت و فرشتگان)، به طور کامل گرفته می‌شود و سپس آنانی که مرگ و اجل حتمی‌شان رسیده حفظ شده و بازگردانده نمی‌شوند، ولی دیگران تا زمان اجل حتمی بازگردانده می‌شوند: «خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامى باز مى‌ستاند و نیز روحى را که در موقع خوابش نمرده است قبض می‌‏کند، پس آن نفسى را که مرگ را بر او واجب کرده نگاه می‌دارد و دیگر نفسها را تا هنگامى معین به سوى زندگى دنیا بازپس می‌فرستد، قطعا در این امر براى مردمى که می‌اندیشند نشانه‏ هایى از قدرت خدا است». (زمر، آیه 42)
5. کنار رفتن پرده‌ها در هنگام احتضار: هنگامی که انسان در حالت احتضار است ، پرده‌ها کنار رفته و انسان از همه چیز از گذشته و آینده خود و هستی آگاه می‌شود و پرده‌ای بر دیدگانش نیست تا حقایق بر او پوشیده باشد: «به او می‌گویند: واقعا که از این حال سخت در غفلت بودى ولى ما پرده‏ ات را از جلوى چشمانت برداشتیم و دیده‏ ات امروز تیز است».(ق، آیه 22)
6. مرگ ، آغاز برزخ: هر نفسی که مرگ را چشید، مانند کسی که وردی را خوانده، تن‌پوش جسدی دنیا را می‌گذارد و با جسم برزخی به جهان برزخ درمی‌آید: «و پیشاپیش آنان برزخى است تا روزى که برانگیخته می‌شوند». (مومنون، آیه 100) از همین زمان است که قبر او آغاز می‌شود و قبر حقیقی آن نیست که در چاله‌ای بگذارند، بلکه همان ورود به دالان برزخ است. روایتى از امام صادق(ع) وارد شده که فرمودند «و الله اتخوّف علیکم فى البرزخ؛ سوگند به خدا براى شما از آنچه در برزخ پیش‌رو دارید مى‏ترسم» و سپس در پاسخ راوى که درباره برزخ پرسید، فرمود: «القبر منذ حین موته الى یوم القیامهًْ؛ برزخ همان قبر است از هنگام مرگ تا روز قیامت»، (الکافى، ج 3، ص242). بر اساس این روایت، همان زمان که شخص مرگ را می‌چشد، وارد عالم برزخ می‌شود که همان قبر حقیقی است و از همان زمان نکیر و منکر از او بازخواست می‌کنند. پس شب اول قبر شب دفن جسد میت در حفره خاکى دنیوى نیست، بلکه همان زمان خارج شدن روح از بدن، شب اول قبر میت
 می‌باشد.
" کیهان "

جمعه های انتظار ..........

راههای آمادگی برای ظهور امام عصر(عج) در کلام علما

 

امام زمان                        
                     
  بزرگترین وظیفه منتظران امام زمان این است که از لحاظ معنوی و اخلاقی و عملی و پیوندهای دینی و اعتقادی و عاطفی با مؤمنین و همچنین برای پنجه درافکندن با زورگویان، خود را آماده کنند.                        

 ظهور حضرت صاحب الزمان، نیازمند آماده شدن شرایط توسط امت اسلامی است. در ادامه مقدمات و شرایط و آمادگی برای ظهور در بیانات برخی از علما آمده است؛

حضرت آیت الله خامنه ای

سربازیِ منجی بزرگی که می‌خواهد با تمام مراکز قدرت و فساد بین‌المللی مبارزه کند، احتیاج به خودسازی و آگاهی و روشن‌بینی دارد... بزرگترین وظیفه منتظران امام زمان این است که از لحاظ معنوی و اخلاقی و عملی و پیوندهای دینی و اعتقادی و عاطفی با مؤمنین و همچنین برای پنجه درافکندن با زورگویان، خود را آماده کنند... کسی که در انتظار آن مُصلحِ بزرگ است، باید در خود زمینه‌های صلاح را آماده سازد و کاری کند که بتواند برای تحقّق صلاح بایستد...(۱)وقتی چنین زمینه‌هایی ان‌شاءاللَّه گسترش پیدا کند، زمینه ظهور حضرت بقیةاللَّه ارواحنافداه نیز پدید می‌آید و مسأله مهدویت - این آرزوی دیرین بشر و مسلمین - تحقّق می‌یابد.(۲)

شما مردم عزیز - بخصوص شما جوانان - هرچه که در صلاح خود، در معرفت و اخلاق و رفتار و کسب صلاحیتها در وجود خودتان بیشتر تلاش کنید، این آینده را نزدیکتر خواهید کرد. اینها دست خود ماست. اگر ما خودمان را به صلاح نزدیک کنیم، آن روز نزدیک خواهد شد؛ همچنان که شهدای ما با فدا کردن جانِ خودشان آن روز را نزدیک کردند. نسلی که برای انقلاب آن فداکاریها را کردند، با فداکاریهای خودشان آن آینده را نزدیکتر کردند. هرچه ما کار خیر و اصلاح درونی و تلاش برای اصلاح جامعه انجام دهیم، آن عاقبت را دائماً نزدیکتر می‌کنیم.(۳)

آیت الله بهجت(ره)

از جمله ـ راه های آمادگی ـ اینکه توبه کند همین توبه باعث می شود که این همه بلاهایی که بر سر شیعه آمده است که واقعا بی سابقه است وبلاهای دیگری که تا قبل از ظهور آن حضرت می آید از سر شیعه رفع ودفع گردد.(۴)

آیت الله بها الدینی(ره)

نماز کثافات معنوی را از بین می برد. نماز سازنده است، اگر نماز قبول شود، انسان را از صفات حیوانی تطهیر و پاکش کرده است. اگر انسان به وسیله نماز تطهیر شد، همه چیز عوض می  شود. اگرنمازمقبولواقعنشد،معلوماست که تطهیرش نکرده است و چیزهای دیگر هم قبول نمی شود. اگرنمازمقبولشد،انسانازبسیاریاز معاصی، فاصله می گیرد.

کسی که چهل روز با اخلاص صبح کند ینابیع(چشمه ها) حکمت بر قلبش ریزش می کند و از آنجا به زبانش ...تا آنجا که می توانیر اخلاص پیدا کنید بقیه آن را از خدا بخواهید ، به ائمه متوسل شوید.(۵)

آیت الله انصاری همدانی(ره)

حاج احمد انصاری، فرزند آیت الله انصاری می گوید: ایشان وقتی اسم حضرت ولی عصر(ع) برده می شد یک مرتبه تغییر رنگ می داد، قیافه اش عوض می شد، می فرمودند:

ظهور نزدیک است ولی اگر دعا کنید نزدیک تر می شود، چون دعا خیلی مؤثر است. هر چه می توانید برای ظهور حضرت دعا کنید.

ضمن این که زیارت عاشورا را زیاد تأکید می کردند که دوستان بخوانند به صورت مستمر، می فرمودند زیارت آل یس هم حتماً بخوانید و توسل پیدا کنید به حضرت و از ایشانبخواهیدمشکلات دنیا و آخرت و سیر وسلوک شما را بر طرف کند، چون الان اختیارات با حضرت است.(۵)

آیت الله جوادی آملی

آنان که دل به انتظار راستین سپرده و قلبی مملو از امید به ظهور امامشان دارند و می‌دانند که دیر یا زود صالحان، حاکمان زمین خواهند بود و حق به صاحبانش باز می‌گردد و با محو ستم و بیداد امر جامعه اصلاح و سامان می‌پذیرد، برای رسیدن به چنین جامعه‌ای خویشتن را اصلاح خواهند کرد و در اصلاح جامعه خود نیز می‌کوشند، تا زمینه ایجاد و تشکیل آن دولت کریمه را فراهم آورند.

بر همین اساس، آن‌که منتظر راستین مصلح جهانی است، هم صالح است و هم مصلح. چنین کسی با اقتدا به دعای مولای خویش از خدای سبحان چنین می‌خواهد: اللّهمّ! إنّا نرغب إلیک فی دولة کریمة، تعزّ بها الإسلام و أهله و تذلّ به النفاق و أهله و تجعلنا فیها من الدعاة إلی طاعتک و القادة إلی سبیلک.(۶)

منابع:

۱-بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم ۲۵/۰۹/۱۳۷۶

۲- بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم۲۲/۰۸/۱۳۷۹

۳- امام زمان در کلام اولیای ربانی ص۴۵

۴- امام زمان در کلام اولیای ربانی ص۲۶

۵- همان ص۱۵

۶-امام مهدی موجود موعود آیت الله جوادی آملی ص۱۸۴

" لزوم اهتمام والدین به تربیت دینی فرزندان " :

پیامبرگرامی اسلام(ص) نگاهش به چند کودک افتاد و فرمود: وای بر فرزندان

آخرالزمان از دست پدرانشان! عرض شد: ای پیامبر خدا! آیا از دست پدران

مشرکشان؟ پیامبر اکرم(ص) فرمود: نه، بلکه از دست پدران مومنشان که هیچ

یک از واجبات دینی را به آنان نمی‌آموزند، و چون فرزندانشان، خودشان بخواهند

بیاموزند، آنان را باز می‌دارند، و در برابر آن به بهره‌برداری اندک از دنیا خرسند

می‌شوند.من با چنین پدرانی بیگانه‌ام و آنان نیز با من بیگانه‌اند. (1)

 

امام علی(ع) در وصیت خود به فرزندش امام‌حسین(ع) فرمود: دل جوان مانند

زمین کشت نشده است. آنچه در آن افکنده شود، می‌پذیرد.

از این رو پیش از آنکه دلت سخت گردد، و خردت سرگرم شود، به تربیت تو همت

گماشتم. (2)

همچنین در روایتی دیگر آن حضرت می‌فرماید: حق فرزند بر پدر این است که نام

نیکو بر فرزند نهد، خوب تربیتش کند و او را قرآن بیاموزد. (3)


________________________


1- بحارالانوار، ج 23، ص 114
2- نهج‌البلاغه، نامه 31
3- همان، حکمت 399

نسخه چینی بناهای تاریخی جهان | از ابوالهول تا کاخ سفید!

معروفترین بناهای تاریخی جهان از برج ایفل گرفته تا مجسمه ابوالهول در کشور

 چین ساخته شده است.

چینی‌ها قصد دارند با ساخت آثار تاریخی و معروف‌ترین سازه‌های جهانی به جذب

 گردشگر بیشتر در کشور خود کمک کنند.


نسخه چینی بناهای تاریخی جهان | از ابوالهول تا کاخ سفید!

نسخه چینی بناهای تاریخی جهان | از ابوالهول تا کاخ سفید!

نسخه چینی بناهای تاریخی جهان | از ابوالهول تا کاخ سفید!

نسخه چینی بناهای تاریخی جهان | از ابوالهول تا کاخ سفید!

نسخه چینی بناهای تاریخی جهان | از ابوالهول تا کاخ سفید!

نسخه چینی بناهای تاریخی جهان | از ابوالهول تا کاخ سفید!

نسخه چینی بناهای تاریخی جهان | از ابوالهول تا کاخ سفید!

نسخه چینی بناهای تاریخی جهان | از ابوالهول تا کاخ سفید!

نسخه چینی بناهای تاریخی جهان | از ابوالهول تا کاخ سفید!

نسخه چینی بناهای تاریخی جهان | از ابوالهول تا کاخ سفید!

نسخه چینی بناهای تاریخی جهان | از ابوالهول تا کاخ سفید!

نسخه چینی بناهای تاریخی جهان | از ابوالهول تا کاخ سفید!

نسخه چینی بناهای تاریخی جهان | از ابوالهول تا کاخ سفید!

نسخه چینی بناهای تاریخی جهان | از ابوالهول تا کاخ سفید!

منبع : خبرآنلاین 
" جام جم "

الهی اگر پرسی حجت نداریم

Related image

 

الهی اگر پرسی حجت نداریم واگر بسنجی بضاعت نداریم و اگر بسوزی طاقت نداریم .

مائیم همه مسلمان بیمایه و همه از طاعت بی پیرایه و

همه محتاج و بی سرمایه الهی چون نیکان را استغفار باید کرد ،

نانیکان را چه باید کرد ؟


الهی می بینی و می دانی و برآوردن می توانی .


الهی چون همه آن کنی که می خواهی پس از این بنده مفلس چه می خواهی .

الهی آمرزیدن مطیعان چه کار است .

کرمی که همه را نرسد چه مقداب است ؟


الهی آفریدی رایگان و روی دادی رایگان .

پس بیامرز رایگان که تو خدایی نه بازرگان

 

خواجه عبدالله انصاری

تفاوت نسل‌ها


قال‌الامام علی(ع):

«لا تقسروا اولادکم علی ادابکم، فانهم مخلوقون لزمان غیر زمانکم»


امام علی(ع) فرمود:

 فرزندان خود را مجبور نسازید که حتما آداب و رسوم زمان شما یا پدرانتان را فراگیرند، بلکه آنها

فرزندان زمان خودشان هستند نه زمان شما.(1)
____________


1- شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، ج 20، ص 267، ح 102

" شهادت محمدابراهیم همت " :

   

هفدهم اسفندماه سالروز شهادت سردار محمد ابراهیم همت، فرمانده لشکر ۲۷
 
محمد رسول‌الله (ص) است.            
 
تصویر ۱۷ اسفند، سالروز شهادت محمدابراهیم همت                    

به گزارش جام جم آنلاین از ایسنا، محمدابراهیم همت دوازدهم فروردین سال ۱۳۳۴ در خطه ذوق‌پرور اصفهان و «قمشه» به دنیا آمد.

پیش از تولد به زیات امام حسین (ع) رفت

قبل از این‌که متولد شود، در دوران بارداری مادرش به زیارت امام حسین (ع) رفت. محمدابراهیم در سایه محبت‌های پدر و مادر پاکدامن، وارسته و مهربانش دوران کودکی را سپری کرد. این دوران نیز همانند زندگی بسیاری از کودکان هم سن و سال او طبیعی گذشت.

با رسیدن به هفت سالگی وارد مدرسه شد. در دوران تحصیل از هوش و استعداد فوق‌العاده‌ای برخوردار بود به طوری که توجه همه را به خود جلب می‌کرد.

ابراهیم از همان سنین کودکی و هنگام فراغت از تحصیل به ویژه در تعطیلات تابستان با کار و تلاش فراوان مخارج تحصیل خود را به دست می‌آورد و از این راه به خانواده زحمت‌کش خود نیز کمک می‌کرد. او با شور و نشاط و محبتی که داشت، به محیط گرم خانواده صفا و صمیمیت دو چندان می‌بخشید.

پس از اتمام دوران ابتدایی و راهنمایی، وارد مقطع دبیرستان شد. او در دوران تحصیلات متوسطه اشتیاق فراوانی به رشته داروسازی نشان می‌داد.

گرچه وضع مالی پدرش در آن حد نبود که بتواند برای فرزند علاقه‌مندش بعضی لوازم پزشکی را تهیه کند، با این حال از آنچه برایش مقدور بود، دریغ نمی‌ورزید. خود ابراهیم نیز با مبلغ اندکی که از کار در مزرعه یا جای دیگر به دست می‌آورد، توانسته بود بخشی از امکانات مورد نیازش را فراهم کند.

در سال ۱۳۵۲ دیپلم گرفت و در کنکور سراسری شرکت کرد. خانواده‌اش آرزو داشتند نامش را در لیست پذیرفته‌شدگان دانشگاه ببینند ولی چنین نبود.

وقت اعلام نتایج، اسم ابراهیم در صدر اسامی ذخیره‌ها قرار داشت. پس از پایان مهلت ثبت نام و انصراف برخی از دانشجویان، انتظار می‌رفت که این‌بار ابراهیم به دانشگاه راه یابد ولی در کمال تعجب دیده شد که اسامی تنی چند از ذخیره‌ها که رتبه آنها پایین‌تر از وی بود، اعلام شده ولی از نام او نشانی نیست.

اعتراض به ناعدالتی در کنکور

پس از آن، ابراهیم تلاش بسیاری کرد. اعتراض کتبی نوشت و جر و بحث زیادی کرد ولی به دلیل نفوذ صاحب منصبان آن زمان در آموزش عالی راه به جایی نبرد و حق او ضایع شد.

فقدان موفقیت ابراهیم در ورود به دانشگاه نتوانست خللی در اراده او به وجود آورد. در همان سال، پس از قبولی در امتحانات ورودی «دانشسرای تربیت معلم اصفهان» برای تحصیل عازم این شهر شد و دو سال بعد، با اتمام تحصیل، به خدمت سربازی رفت. اگر چه راضی نبود زیر پرچم رژیمی که مخالف آن بود دو سال عمر گرانب‌های خود را تلف کند.

بنا به گفته خودش، تلخ‌ترین دوران جوانی او همان دوران سربازی بود. در همان مدت توانست با برخی از جوانان روشنفکر و انقلابی مخالف رژیم ستمشاهی آشنا شود و به تعدادی از کتاب‌هایی که از نظر ساواک ممنوعه به حساب می‌آمد، دست یابد. مطالعه آن کتابها که به طور مخفیانه و توسط برخی از دوستان برایش فراهم می‌شد، تاثیری عمیق و سازنده در روح و جان او گذاشت و به روشنایی اندیشه‌اش کمک شایانی کرد.

در سال ۱۳۵۶، پس از بازگشت به زادگاه و آغوش گرم و پرمهر خانواده، شغل معلمی را برگزید. او در روستاهای محروم و طاغوت‌زده مشغول تدریس شد و به تعلیم فرزندان این مرز و بوم همت گماشت.

ابراهیم، در روزگار معلمی با تعدادی از روحانیون متعهد و انقلابی آشنا شد و در اثر همنشینی با علمای اسلامی مبارز، با شخصیت ژرف حضرت امام خمینی آشنایی بیشتری پیدا کرد و نسبت به آن بزرگوار معرفتی عمیق در وجود خود ایجاد کرد. هر روز آتش عشق به امام در کانون جانش شعله‌ور می‌شد. او سعی وافری داشت تا عشق و علاقه به امام را در محیط درس گسترش دهد و جان دانش‌آموزان را که ضمیرشان به صافی آب و آیینه بود، از عشق «روح‌الله» لبریز سازد.

اخطار ساواک به محمد ابراهیم

او در خصوص امام و احکام مترقی اسلام همواره به بحث می‌نشست و دانش‌آموزان را به مطالعه کتاب‌های سودمند و روشنگر ترغیب می‌کرد. همین امر سبب شد که در چندین نوبت از طرف ساواک به او اخطار داده شود اما روح سرکش و بی‌باک او به همه آن اخطارها بی‌توجه و بی‌اعتنا بود. او هدف و راهش را بدون تزلزل و تشویش پی می‌گرفت و از تربیت شاگردان لحظه‌ای غفلت نورزید.

با گسترده شدن امواج خروشان انقلاب، محمد ابراهیم نیز فعالیت‌های سیاسی خود را علنی کرد. حضور او در پیشاپیش صفوف تظاهرکنندگان و سفر به شهرهای اطراف برای دریافت و نشر اعلامیه‌های رهبر کبیر انقلاب و ضبط و تکثیر نوارهای سخنرانی ایشان و سایر پیشگامان انقلاب، خاطراتی نیست که به سادگی از اذهان مردم شهر و اعضای خانواده و دوستانش محو شود. وقتی انقلاب به پیروزی رسید و اماکن اطلاعاتی ساواک شهر «شهرضا» به دست مردم انقلابی فتح شد، پرونده سنگینی از محمدابراهیم به دست آمد.

در این پرونده بیش از ۲۰ گزارش و خبر مکتوب در تایید نقش فعال وی در تظاهرات و شورش علیه رژیم شاه به چشم می‌خورد که در صورت عدم پیروزی انقلاب، مجازات سنگینی برای او تدارک دیده می‌شد.

تیمسار «ناجی» دستور قتل همت را صادر کرد

تیمسار «ناجی»، فرمانده نظامی وقت اصفهان، دستور داده بود که هر جا او را دیدند با گلوله مورد هدف قرار بدهند.

محمد ابراهیم در طول مبارزات و فعالیت‌ها در قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه «قمشه» نقش چشمگیری داشت. او ضمن عضویت در شورای فرماندهی سپاه، مسئولیت واحد روابط عمومی را به عهده گرفت و فعالیت‌های خود را بعدی تازه بخشید.

به دنبال حوادث کردستان، به شهرستان پاوه عزیمت کرد و مسئولیت روابط عمومی سپاه آن‌جا را بر عهده گرفت. پس از یک سال خدمت در کردستان، به همراه حاج احمد متوسلیان، به مکه مشرف شد.با شهادت «ناصر کاظمی» به فرماندهی سپاه پاوه منصوب شد و تا آغاز جنگ تحمیلی در این سمت باقی ماند.

وقتی محمد ابراهیم فرمانده شد

با شروع عملیات رمضان، در تاریخ ۶۱/۴/۲۳در منطقه شرق بصره، فرماندهی «تیپ ۲۷ محمد رسول‌ الله(ص)» را بر عهده گرفت و بعدها با ارتقای این یگان به لشکر، تا زمان شهادتش، در سمت فرماندهی آن لشکر انجام وظیفه کرد.

در عملیات مسلم‌بن‌عقیل(ع) و محرم در سمت فرماندهی «قرارگاه ظفر»، سلحشورانه با دشمن متجاوز جنگید. در «عملیات والفجر مقدماتی»، مسئولیت «سپاه یازدهم قدر» را که شامل «لشکر ۲۷ حضرت رسول(ص)، لشکر ۳۱ عاشورا، لشکر ۵ نصر و تیپ ۱۰ سیدالشهدا بود»، بر عهده گرفت. سرعت عمل و صلابت رزمندگان لشکر ۲۷ تحت فرماندهی او در «عملیات والفجر ۴ » و تصرف ارتفاعات کانی مانگا هرگز از خاطره‌ها محو نمی‌شود.

اوج حماسه‌آفرینی این سردار بزرگ در عملیات خیبر بود. در این مقطع، حاج همت تمام توان خود را به کار گرفت و در آخرین روزهای حیات دنیوی‌اش، خواب و خوراک و هرگونه بهره مادی از دنیا را برخود حرام کرد و با ایثار خون خود برگی خونین در تاریخ دفاع مقدس رقم زد.

سرانجام، فاتح خیبر - سردار بزرگ اسلام حاج محمدابراهیم همت - در روز ۱۷ اسفندماه سال ۱۳۶۲ در جزیره مجنون به دیدار معبود خویش شتافت و به جمع دوستان شهیدش ملحق شد. روحش شاد و یادش گرامی.

" جام جم "

 

الهی دستم گیر که دست آویز ندارم ..........

Related image

 

 

 

الهی دلی ده که در حرص و آز بر ما باز نشود و

قناعتی ده که چشم امید ما جز بروی تو باز نشود.

الهی دستم گیر که دست آویز ندارم و

عذرم بپذیر که پای گریز ندارم.

الهی تحقیقی ده که از دنیا بیزار شویم و

توفیقی ده که در دین استوار شویم .

 

خواجه عبدالله انصاری

" رویایی برای فرار از ترافیک " :

رویایی دور و دراز

تصویر رویایی برای فرار از ترافیک                     

" جام جم "