نای نفس کشیدن و رعنا شدن نداشت
سرو علی دگر کمر پا شدن نداشت
این بر همه طبیب ، ز خود دست شسته بود
کی گفته او توان مسیحا شدن نداشت
آب از سرش گذشته ، علی را خبر کنید
کوثر که میل راهی دریا شدن نداشت
پیچیده است اگر، کمرش درد می کند
او هیچ گاه قصد معما شدن نداشت
اامروز کار خانه خود را تمام کرد
گویا که قصد عازم فردا شدن نداشت
حتی حسین آب ز دستش گرفت و خورد
گویا خبر ز راهی گرما شدن نداشت
می شست رخت خویش ، ولی طول می کشید
چون دست لاغرش رمق واشدن نداشت
اسماء کمی خلاصه بینداز بسترش
تصویر فاطمه که غم جا شدن نداشت
می خواست دختر پدر خویشتن شود
گویا که میل حضرت زهرا شدن نداشت
با قصد قربت از پسرانش برید دل
هرچند قصد قربت مولا شدن نداشت
***محمد سهرابی***
به گزارش جام جم آنلاین از باشگاه خبرنگاران، مهاجری، مدیر اجرایی طرح ترمیم
و مقاوم سازی دیوارهای حرم امام حسین (ع)، از دو معجزه جدیدی که در هنگام
کار کردن با آن مواجه شدند، خبر داد.
وی گفت: معجزه نخست هنگام استفاده از دستگاه «سونار» که با استفاده از اشعه
ایکس، میزان تراکم خاک را اندازه گیری می کند، رخ داد. قصد داشتیم تا به میزان تراکم
خاک تا عمق 15 متری پی ببریم، اما دستگاه نشان داد پیکر مطهر امام حسین (ع) در
عمق 6 تا 7 متری سطح زمین است، در قدم بعدی با استخراج خاک حرم مطهر در عمق
11.5 متری، متوجه بوی بسیار خوشی از آن شدیم و بوی عطر آن بسیار متفاوت از بوی
خاک سایر بخش های حرم بود.
مهاجری در ادامه به حضور داوطلبانه نیروها اشاره کرد و گفت: تاکنون هیچ مشکلی برای
نیروها پیش نیامده است و شکر خدا همه در سلامت به سر می برند.
یکشنبه 1 اسفند 1395 ساعت 14:15
" حام حم "
ز بازی غریب فلک آه می کشید
از زخم های خورده نمک آه می کشید
آن چهره ای که تاب نسیم سحر نداشت
حتی ز باد بال ملک آه می کشید
حالا چه آمده به سرش که تمام شب
از جای زخم های فدک آه می کشید
او بار شیشه داشت که در کوچه خرد شد
آئینه بود و غرق ترک آه می کشید
وقتی که می برید لباس حسین را
تنها خودش بدون کمک - آه می کشید
***حسن لطفی***
به گزارش جام جم آنلاین از ایرنا، پیش از این محققان مختلف به این نتیجه رسیده بودند که چپ دست یا راست دست بودن افراد به نامتقارنی دو نیمکره مغز آنها بستگی دارد؛ اما محققان آلمانی دریافتند اولویت استفاده از دست چپ یا راست در هشت هفتگی جنین و در نخاع آن مشخص میشود و در هفته سیزدهم بارداری با استفاده از سونوگرافی قابل تشخیص است.
حرکات دست و بازو توسط غشای حرکتی مغز کنترل میشود. این غشا سیگنالهای مربوطه را به نخاع ارسال میکند تا در آنجا به دستورالعملهای حرکتی تبدیل شوند. با وجود این در مراحل اولیه رشد جنین غشای حرکتی مغز با نخاع ارتباط ندارد و پس از تشکیل پیشسازهای دست در رحم برقرار میشود.
محققان برای اثبات این نظریه، بیان ژن نخاع را بین هفته هشتم تا دوازدهم بارداری تحلیل کردند و در بخشهایی از نخاع جنین که حرکات بازو و پا را کنترل میکنند، تفاوتهای مهمی بین جنینهای چپ دست و راست دست شناسایی کردند.
همچنین محققان علت فعالیتهای ژنتیکی نامتقارن را ردیابی کرده و عوامل «اپیژنیکی» را شناسایی کردند که منتهی به آنزیمهایی میشود که گروههای متیل (گروهی که از پیوند شیمیایی یک اتم کربن با سه اتم هیدروژن تشکیل شدهاست) را به دیانای متصل میکنند و موجب کاهش قابلیت بازخوانی ژنها شده یا بر این قابلیت اثر میگذارند.
«اپی ژنیک» به تغییرات خارجی دیانای اشاره دارد که ژن را خاموش یا روشن می کنند. این تغییرات توالی دیانای را تغییر نمی دهند، بلکه بر نحوه بیان ژن تاثیر می گذارند.
نتایج این تحقیقات نشان داد این پدیده در قسمت چپ و راست نخاع به اشکال متفاوتی بهوقوع میپیوندد و در نتیجه فعالیت ژنها در دو طرف نخاع با یکدیگر متفاوت است.
" جام جم "
چشم تو کعبه ی همه حاجات حیدر است
گلخنده ات صفای مناجات حیدر است
مادر ، تو گفته ای که فدائی حق شدن
راه رسیدن به ملاقات حیدر است
ای ذوالفقار شیر خدا ، قدرت علی
نام تو رمز هر عملیّات حیدر است
صبر علی... به پای غمی... چون فراق تو
یک ذره از تمام کمالات حیدر است
از این غریب خسته چه دیدی که هر سحر
چشم کبود و زخمی تو مات حیدر است
در اوج گریه ات به علی خنده می زنی
این خنده هم برای مراعات حیدر است
در عشق ورزی به علی بی بهانه ای
این مایه ی غرور و مباهات حیدر است
هم سینه ات شکسته و هم دست و هم دلت
گویا وجود تو همه خیرات حیدر است
***مجتبی روشن روان***
با چشم های نیمه بازت گاه گاهی
چشمان خیس و خسته ام را کن نگاهی
وقتی تنور خانه روشن شد برایت
گفتم خدا را شکر کم کم رو براهی
دستاس را چرخاندی اما رنگ خون شد
دستاس فهمید از نگاهت بی گناهی
از بس به پای گریه هایت آب رفتی
چیزی نمانده از وجودت مثل کاهی
پهلو به پهلو می شوی و می چکد خون
از زخم های پیکرت خواهی نخواهی
از درد شانه ، شانه می افتد ز دستت
خون می نشیند کنج لبهایت ز آهی
در خواب بودی چادرت را باز کردم
شاید ببینم چهره ات را در پگاهی
دیدم که پائین تر ز چشمان تو پیداست
زخم عمیق پنج انگشت سیاهی
این چند شب از سرنوشتم روضه خواندی
از سر گذشتم از جدایی بی پناهی
گفتی غروبی شعله می پیچد به بالم
گفتی که می سوزم میان خیمه گاهی
در حلقه ی نامحرمان و نیزه داران
هرجا که می گردم ندارم تکیه گاهی
***حسن لطفی***
انسان همان طوری که باید به بهشت امیدوار باشد، بایداز دوزخ هم هراسان باشد وحتی
پیش از رفتن به بهشت باید نگران باشد؛ زیرا ممکن است کسی به بهشت برود، اما پس
از آنکه مشکلاتی را در عالم برزخ یا در عالم قیامت و حتی در دوزخ بگذراند؛ زیرا بر اساس
آیات قرآن بسیاری از کسانی که به دوزخ میروند به دلیل آنکه مسلمان و خداپرست هستند
و شرکی نداشته اند، در نهایت وارد بهشت خواهند شد؛ ولی این بهشت رفتن کجا و آن بهشت
رفتنی که با سلامت تمام از همان آغاز قبر همراه باشد، کجا؟
خداوند در قرآن بیان میکند که برخی از انسانها هستند که اصولا در هیچ مرحلهای از مراحل
رفتن به بهشت با دلهره و مشکل مواجه نخواهند بود و تنها یک مرگ را تجربه میکنند که همین
مرگی است که باآن از دنیا میروند:
لَا یَذُوقُونَ فِیهَا الْمَوْتَ إِلَّا الْمَوْتَهًْ الْأُولَى وَوَقَاهُمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ؛ در آنجا جز مرگِ نخستین، مرگی
نخواهند چشید و خدا آنها را از عذاب دوزخ نگاه مىدارد. (دخان، آیه 56)
اما بسیاری دیگر مرگهای دیگری دارند که از جمله آنها مرگ از عالم برزخ و حیات در روز قیامت
و مانند آن است: رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَ أَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ؛ای پروردگار ما ! تو ما را دوبار میراندی و
دوباره زنده کردی. (غافر، آیه 11)
اصولا غیر از این مرگ، شرایطی برای اشخاص پیش میآید که از مرگ نیز سختتر است؛ از
جمله شرایط فشار قبر است که بسیاری از مردم از آن در امان نیستند؛ زیرا این فشار قبر
بازتابی از دیگر آزاری و گناه است مانند اذیت و آزار زن و بچه در خانه که موجب فشار قبر
است؛ چنانکه در داستان سعد بن معاذ از اصحاب و یاران پیامبر(ص) آمده است.
براساس آیات قرآن روز قیامت بدترین حالت برای آدمیان است؛ زیرا آن روز که همه گردآوری
میشوند: لَمَجْمُوعُونَ إِلَى مِیقَاتِ یَوْمٍ مَّعْلُومٍ؛ قطعاً همه در موعد روزى معلوم گردآورده شوند.
(واقعه، آیه 50)
هر کسی به فکر خودش است؛ زیرا جمعیت است، ولی اجتماع نیست که کسی به کسی
کمک کند و یاری برساند، بلکه روز تغابن است: یَوْمَ یَجْمَعُکُمْ لِیَوْمِ الْجَمْعِ ذَلِکَ یَوْمُ التَّغَابُنِ ؛
روزى که شما را براى روز گردآورى، گرد مىآورد، آن [روز]، روز تغابن است و هر کس به خدا
ایمان آورده و کار شایستهاى کرده باشد، بدیهایش را از او بزداید و او را در بهشتهایى که از زیر
[درختان] آن جویبارها روان است درآورد، در آنجا جاودانه بمانند. این است همان کامیابى
بزرگ.(تغابن، آیه 9)
«غبن» به معنای آن است که در معامله کسی بر کسی کلاه بگذارد و فریب دهد. تغابن به
معنای آن است که هر دو طرف معامله سر دیگری کلاه بگذارد؛ یعنی کلاه گذاری طرفینی
است. در قیامت روشن میشود که در معاملات فریب کاری کردهاند؛ در آن روز همچنین
معلوم میشود که تنهامومنان هستند که با معامله خود با خدا سود کردهاند.
خداوند بیان میکند در روز قیامت همه از یکدیگر میگریزند؛ زیرا وحشت همه را فرامیگیرد
به طوری که مادر، بچه اش را در هنگام شیر دادن رها میکند؛ نه اینکه بچه شیرخوار را مادر
میگذارد و فرار میکند، بلکه از پستان خودش جدا میکند و میگریزد؛ زیرا خداوند واژه
«مُرْضِعَهًْ» را به کار برده تا بیان کند در همان حالت شیردادن از پستان جدا میکند.
(حج، آیه 2)
همین وحشت و خوف از آن روز جمع است که خداوند نسبت به آن انذار و هشدار میدهد
و یگوید: وَتُنذِرَ یَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَیْبَ فِیهِ؛ توای پیامبر؛ بیم دهى از روزِ گردآمدن [خلق] که
تردیدى در آن نیست. (شوری، آیه 7)
همین وحشت را حتی در آیات قرآن برای اهل بیت(ع) با تعبیر خوف بیان کرده و میفرماید:
إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا یَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِیرًا؛ یعنی اهل بیت و ابرار گفتند: ما از پروردگارمان از روز
عبوسى سخت، هراسناکیم.» (انسان، آیه 10) با آنکه برای مومنانی چون اهل بیت(ع) مرگ
همانند بوئیدن سیبی است و هرگز آن مرگ تکرار نخواهد شد و مشکلات قیامتی را نخواهند
داشت ولی از آن هراسان هستند. پس ما باید هراسانتر و نگرانتر باشیم؛ زیرا اهل عصمت
و طهارت نیستیم و بیگمان گناهان کوچک و بزرگی داریم که باید از عواقب آن تا بهشت رفتن
بهراسیم.
" کیهان "
گر نگاهی به ما کند زهرا
دردها را دوا کند زهرا
بر دل وجان ما صفا بخشد
گوشه چشمی به ما کند زهرا
کم مخواه از عطای بسیارش
کآنچه خواهی عطا کند زهرا
نه عجب به شأن او گویند
خاک را کیمیا کند زهرا
این مقـام کنیز او باشد
تا دگر خود چه هـا کند زهرا
روز محشر که از شفاعت خویش
حشر دیگر به پا کند زهرا
همچو مرغی که دانه برچیند
دوستان را جدا کند زهرا
***سید رضا موید***