اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

گفتگوی اختصاصی جام​جم آنلاین با برادر شهید تازه شناسایی شده دفاع مقدس؛ حسن جنگجو

چمران می گفت این پسر بچه من است/

به برادرم می‌گفتند شهید فهمیده آذربایجان

حسن جنگجو را تا همین دو روز پیش خیلی‌ها فقط با عکسش می شناختند؛ عکسی که تا آن طرف مرزهای کشورمان هم رفته بود، تصویری ساده از جوانی اسلحه به دست که سینه خیز در گل و لای جلو می رفت؛ محل عکس مسجد سلیمان بود و زمانش اسفند 1359. چندماه بعد از آغاز جنگ تحمیلی و قهرمان توی عکس، از تبریز تا مسجدسلیمان از شمال غربی تا مرزهای جنوب غربی کشور، رفته بود برای دفاع از وطن
 

به گزارش جام​جم آنلاین، این تصویر سال​های سال نماد مقاومت و ایثار بوده. نماد استقامت و شجاعت جوانانی که راهشان هنوز که هنوز است ادامه دارد و عشق شان سینه به سینه منتقل می​شود. حسن جنگجو سه سال بعد از به ثبت رسیدن این تصویر، در عملیات خیبر مفقود الاثر شد. دوری او و خانواده​اش، از همان اسفند سال 62 آغاز شد و تا همین دیروز ادامه داشت؛ تا همین دیروز که خانواده اش بعد از 34 سال پیکر او را در تابوتی پرچم پوش تحویل گرفتند و دیدارشان بعد از 408 ماه چشم انتظاری تازه شد. تا همین امروز که قرار است پیکر پاکش را در گلزار شهدای وادی رحمت تبریز به خاک بسپارند.

با حسین جنگجو، برادر بزرگ این شهید درحالی به گفتگو نشستیم که هواپیمای حامل پیکر پاک او تازه در فرودگاه شهید مدنی تبریز به زمین نشسته بود و همه بی قرار دیدنش بودند.

 


آقای جنگجو چه زمانی از شناسایی پیکر برادر شهیدتان مطلع شدید؟

 

حدودا 18 روز پیش بود که به ما اطلاع دادند پیکر حسن شناسایی شده.

شما هم آزماش دی ان ای داده بودید؟

نه سه سال پیش بود که از مادرم و برادر کوچکترم احد که الان فوت کرده، آزمایش گرفته بودند و همین 18 روز پیش به ما خبر دادند که نتایج آزمایش‌ها با یکی از شهدای تازه تفحص شده منطبق است.

واکنش مادر نسبت به شنیدن این خبر چه بوده؟

متاسفانه مادرم حالش خوب نیست. هوشیاری ندارد و در بخش آی سی یوی بیمارستان شهریار تبریز بستری است. در این مدت هم ما صبر کردیم تا حال مادر بهتر بشود و با چشم‌های خودش ببیند که حسن برگشته به خاطر همین برگزاری مراسم تشییع را عقب انداختیم اما متاسفانه حال مادر بهتر نشد و دیگر تصمیم گرفتیم که بدون حضور ایشان مراسم تشییع و خاکسپاری را انجام بدهیم.

چند تا خواهر و برادر هستید؟

ما سه تا برادر بودیم و دو تا خواهر. من پسر بزرگ بودم، حسن و احد دو تا پسر دیگر خانه. هر سه نفرمان هم این سعادت را داشتیم که در دوران دفاع مقدس در جبهه حضور داشته باشیم که از میان ما شهادت نصیب حسن شد.

حسن چندساله بود که رفت جبهه؟

وقتی جبهه رفت تازه 20 ساله شده موقع شهادت هم 23 ساله بود؛ متولد 1339 بود. البته چون جثه خیلی کوچکی داشت، وقتی رفته بود پایگاه بسیج تا برای اعزام ثبت نام کند، به او مشکوک شده بودند که نکند شناسنامه مال خودش نباشد. حسن هم برگشته بود خانه و مادرم را با خودش برده بود که ضمانتش را بکند.

چطور شد که به فکر رفتن به جبهه افتاد؟

حسن با همان سن کمی که داشت در جهاد سازندگی فعال بود و با بسیج هم آشنا بود به خاطر همین داوطلبانه در بسیج ثبت نام کرد و رفت جبهه. حتی مادرم می گفت که آن موقع چون من و احد هم جبهه بودیم، به حسن گفته بود که تو دیگر نرو. حسن هم گفته بود که اعمال هرکسی را به پای خودش می نویسند. اصلا به خاطر همین جثه و اندام کوچکی که داشت به او لقب شهید فهمیده آذربایجان را دادند.

از برادر شما و شهید مصطفی چمران چند عکس به یادگار مانده، درباره این عکس ها توضیح می دهید؟حسن چطور با شهید چمران آشنا شد؟

حسن همان بار اولی که به جبهه اعزام شده بود بعد از گذراندن یک دوره ده روزه آمادگی دفاعی در مسجد سلیمان به گروه شهید چمران منتقل شده بود. به خاطر جثه ریزه اش اول به آشپزخانه رفته بود اما بعد از اینکه شهید چمران ایشان را دیده بود و با توانایی‌های رزمی اش و علاقه اش برای دفاع از کشور آشنا شده بود، با ضمانت خود چمران به خط مقدم راه پیدا کرده بود و در جنگ‌های نامنظم شرکت داشت. بعدها به ما گفتند که شهید چمران، حسن را مثل پسر خودش دوست داشت و به همه می‌گفت :« بو منیم بالامدی » یعنی این بچه من است. بعد از شهادت دکتر چمران هم حسن به لشکر عاشورا گردان امام حسین (ع) ملحق شد.

چه روزی شهید شد؟

روز دقیقش را نمی دانیم. در دهه اول اسفند 62 در عملیات خیبر شهید شد. دقیقا روزش معلوم نیست. اما بعدها به ما گفتند که احتمال زیاد هفتم اسفند بوده. بعدها از رزمندگانی که با او در جبهه بودند شنیدیم که اینها در جزایر مجنون بودند که بین نیروهایی که جلو رفته بودند و نیروهای پشتبانی فاصله افتاده بود، عراقی‌ها این بین نیرو پیاده کرده بودند، آنها را محاصره کرده بودند و حسن و دوستانش هم بعد از مقاومت شهید شده بودند.

از حسن یک عکس خیلی خیلی معروف وجود دارد که نماد مقاومت و شجاعت جوانانی همسن و سال خودش در دوران دفاع مقدس است. اولین بار این عکس را کی دیدید؟

بعد از شهادتش دیدیم. وقتی که حسن شهید شد، تا 50 روز ما از وضعیت او بی خبر بودیم. نمی‌دانستیم اسیر شده، شهید شده، اصلا از سرنوشتش خبر نداشتیم. بعد از 50 روز، یک بار همه ما خانواده‌های مفقودین را یک جا دعوت کردند و گفتند که شهادت آنها قطعی شده و آنها مفقودالاثر هستند. گفتند می‌توانید برای شهدایتان مراسم بگیرید.

پدر و مادرتان با شهادت حسن چطور کنار آمد؟

به مادرم از قبل الهام شده بود که حسن شهید شده است. یعنی همان روزهایی که حسن در عملیات خیبر شرکت داشت، مادرم در خواب دیده بود که پدرم به او خبر شهادت حسن را داده. همزمان پدرم هم خواب دیده بود که حسن خودش به او گفته که پدر منتظر من نباش ... همه این‌ها در کنار ایمان و اعتقادی که پدر و مادرم هر دو داشتند باعث شد که به شهادت حسن افتخار کنند.

دوست داشتند که پیکر حسن برگردد؟

بله پدرم تا زمانی که زنده بود منتظر بود. مادر هم همیشه منتظر است. البته سال‌های اول بیشتر منتظر بودند. اما هر چه که این زمان دوری طولانی تر شد، شاید امیدشان به بازگشت پیکر حسن کمتر شد. با این حال هیچوقت نمی‌توانم بگویم که یک لحظه یاد حسن از ذهن مادرم بیرون رفت یا منتظرش نبود. حتی اگر به زبان هم نمی آورد همیشه در دلش منتظر بوده حتی همین حالا که 96 ساله است هیچوقت اسم حسن از زبانش نیفتاده.

چطور این دلتنگی را طاقت می آوردید؟

ما به وصیت نامه حسن عمل می‌کردیم. حسن در وصیت نامه‌اش نوشته بود که احتمال دارد من شهید بشوم و پیکرم برنگردند. من به شما وصیت می‌کنم که اگر دلتنگ شدید به جای مزار من، سر مزار شهدای دیگر بروید. ما هم همیشه به وصیت او عمل می‌کردیم و می‌رفتیم سرمزار شهدای گمنام و بقیه شهدای جنگ تحمیلی.

از اینکه بالاخره بعد از 34 سال پیکر حسن برگشته چه احساسی دارید؟

طبیعتا خیلی خوشحال هستیم. خانواده شهدای مفقودالاثر واقعا مظلوم هستند، چشم انتظاری خیلی سخت است. ما 34 سال منتظر بودیم یک خبری از حسن به ما برسد. می‌گفتیم شاید اسیر شده باشد، شاید زندانی باشد. دوست داشتیم اگر شهید شده یک نشانه‌ای از این شهادت داشته باشیم. الان دیگر این چشم انتظاری تمام شد. من افتخار می‌کنم که برادرم این قدر لیاقت داشت که برای شهادت برگزیده شود.

مینا مولایی – خبرنگار جام​جم آنلاین

تصاویر قدیمی از شهید جنگجو


پیکر مطهر «شهید فهیمده آذربایجان» امروز پس از 34 سال به کشور بازگشت.

فضای مجازی، تصاویر قدیمی از شهید حسن جنگجو را در زیر مشاهده کنید.


" جام جم "

لقمه اسفناج و پنیر 128

مناسب برای
4 نفر
۱۳۹۵
200 گرم
اسفناج پخته
1 عدد
سیب زمینی
1 عدد
پیاز
2 حبه
سیر
50 گرم
کره
1/2 قاشق چای خوری
زردچوبه
به مقدار لازم
نمک و فلفل
به مقدار لازم
پنیر پیتزای رنده شده
به مقدار لازم
روغن سرخ کردنی
لقمه اسفناج و پنیر



برای تهیه لقمه پنیر و اسفناج ، ابتدا اسفناج ها را شسته و بخارپز می کنیم . سپس آنها را خرد کرده و کنار می گذاریم .
سیب زمینی ، پیاز و دو حبه سیر را نگینی خرد کرده و در کمی روغن و یا کره تفت می دهیم تا سیب زمینی ها بپزند . سپس اسفناج بخارپز شده را اضافه کرده و تفت می دهیم . نمک ، فلفل و زردچوبه را هم اضافه کرده و بعد زیر حرارت را خاموش می کنیم تا مواد ما کمی خنک شوند .
نان های لواش را به صورت مربع و یا مستطیل های کوچک برش می دهیم .
نان لواش ها را روی سطح کار قرار داده و مقداری از مواد بالا را لبه نان لواش گذاشته و کمی پنیر پیتزا نیز روی اسفناج ها می ریزیم و نان ها را به صورت رولت لوله می کنیم . تمامی لقمه ها را به همین صورت آماده می کنیم .
در یک قابلمه کوچک روغن ریخته و اجازه می دهیم تا داغ شود . سپس لقمه های اسفناج و پنیر را داخل روغن قرار می دهیم تا سرخ شود . وقتی یک طرف لقمه ها سرخ شد ، بر می گردانیم تا طرف دیگر آن نیز سرخ شود .
لقمه های اسفناج و پنیر را بعد از سرخ شدن روی دستمال تمیز قرار می دهیم تا روغن اضافی آنها گرفته شود .
لقمه پنیر و اسفناج را در ظرف مورد نظر چیده و سرو کنید .

رولت گوشت 127


مناسب برای
2 نفر
8 عدد
خمیر یوفکا
100 گرم
گوشت چرخ کرده
8 عدد
قارچ
1 عدد
فلفل دلمه ای سبز
1 عدد
فلفل دلمه ای قرمز
1 عدد
پیاز
2 حبه
سیر
1 قاشق چای خوری
پودر آویشن
1/2 قاشق چای خوری
پودر سیر
1/2 قاشق چای خوری
زردچوبه
15 گرم
کره
1 قاشق غذا خوری
رب گوجه فرنگی
به مقدار لازم
نمک و فلفل
به مقدار لازم
پنیر پیتزای رنده شده
1 قاشق غذا خوری
روغن
رولت گوشت



برای تهیه رولت گوشت ، ابتدا خمیر یوفکا را از فریزر خارج می کنیم تا به مدت 3 تا 4 ساعت در دمای بیرون باز شود و ورقه های آن به راحتی از هم جدا شوند .
پیاز و سیر را پوست گرفته و نگینی خرد کرده و در مقدار کمی روغن تفت می دهیم تا نرم و طلایی رنگ شوند . سپس گوشت چرخ کرده را به آن اضافه کرده و تفت می دهیم تا رنگ گوشت تغییر کند و بپزد .
فلفل دلمه ای و قارچ ها را هم نگینی کرده و به گوشت چرخ کرده اضافه می کنیم و تفت می دهیم تا بپزند و آب قارچ ها تبخیر شود . نمک ، فلفل ، زردچوبه ، پودر سیر، پودر آویشن و رب گوجه فرنگی را نیز اضافه کرده و تفت می دهیم تا بوی خامی رب هم گرفته شود و بعد زیر حرارت را خاموش می کنیم .
فرا روشن می کنیم تا گرم شود و کف سینی فر کاغذ روغنی می اندازیم .
یک ورقه خمیر یوفکا را روی سطح کار قرار داده و با کره آب شده و یا آب سطح خمیر را مرطوب می کنیم و یک ورقه خمیر دیگر روی سطح آن قرار داده و دوباره مرطوب می کنیم . از سس گوشتی روی ورقه های خمیر فیلو ریخته به طوری که نصف خمیر را بپوشاند و بعد روی آن پنیر پیتزا می ریزیم . خمیر را از یک سمت رول کرده و در سینی فر قرار می دهیم .
تمامی رولت ها را به همین روش آماده کرده و در سینی قرار می دهیم . یک عدد زرده تخم مرغ و یک قاشق غذاخوری زعفران را باهم ترکیب نموده و با قلمو روی رولت ها می زنیم . در صورت تمایل روی رولت گوشت کمی خرفه و یا سیاه دانه ریخته و بعد با یک چاقوی تیز رولت ها را برش های دو تا سه سانتی داده و سینی را در فری که از قبل گرم کرده ایم به مدت 30 تا 40 دقیقه در دمای 180 درجه سانتی گراد قرار می دهیم تا پنیر پیتزا آب و رولت ها طلایی رنگ شده و بپزند .
رولت گوشت را بعد از پخت از فر خارج و تزئین می کنیم و در ظرف مورد نظر می چینیم .
رولت گوشت را با سس کچاپ تند سرو کنید .

تاثیر دنیای مجازی بر کودکان


استفاده بیش از حد کودکان و نوجوانان از گوشی های هوشمند باعث شده آنها از مطالعه

و بازی های گروهی و محیطی فاصله بگیرند.



" جام جم "



خلافت هارونی امیرمؤمنان علی(ع)

Image result for ‫تصویرحرم حضرت علی در نجف‬‎

 

مفهوم خلافت و اقسام آن


خلافت از واژه خلف به معنای عقب و پشت گرفته شده است. خُلف وعده به معنای پشت انداختن وعده است. به فرزندان نیز خَلَف می‌گویند؛ زیرا پشت و عقبه نسلی شخص را شکل می‌بخشد.
خِلافت به کسر خاء به معناى نیابت از غیر یا به جهت غیبت منوب عنه یا به علّت مرگش یا به جهت عاجز بودنش و یا به سبب شرافت بخشیدن به نایب است.(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 294، «خلف».)
به کسی که عهده دار منصب خلافت می‌شود، خلیفه می‌گویند. واژه خلیفه و مشتقات آن در قرآن کریم به معناى جانشین از دیگری مانند جانشین اقوام از یکدیگر، یا جانشینی افراد از دیگری به کار رفته است.(اعراف، آیه 142؛ نور، آیه 55؛ اعراف، آیه 169)
در قرآن از خلافت و جانشینی قوم یهود از فرعونیان بر سرزمین آنان(اعراف، آیات 129 و 136 و 137)، خلافت داوود(ع) از خدا(ص، آیه 26)، خلافت حضرت سلیمان(ع) از داوود(ع)(نمل، آیه 16)، خلافت صالحان(انبیاء، آیه 105؛ نور، آیه 55)، خلافت مستضعفان(قصص، آیه 5) و همچنین خلافت هارون(ع) از حضرت موسی(ع) (اعراف، آیه 142) سخن به میان آمده است که هر یک نوعی از خلافت را بیان می‌کند.
از نظر قرآن هر چند که آدم و فرزندان وی خلفای الهی در زمین هستند؛ اما کسانی خلیفه مطلق و تمام و کمال هستند که مظاهر همه اسمای الهی به تمام و کمال باشند؛ زیرا این افراد لیاقت و شایستگی آن را دارند تا به عنوان مظاهر اسماء و صفات الهی در محدوده خلافت الهی کار و فعالیت کنند.(بقره، آیات 30 تا 32؛ آل عمران، آیه 79‌؛ ص‌، آیه 26)


خلافت در حوزه رهبری و حکومت


چنانکه بیان شد خلافت به معنای جانشینی عرصه‌های گوناگون تحقق می‌یابد. یکی از مهم‌ترین انواع خلافت، همان خلافت در رهبری و حکومت بر مردم است.
از نظر قرآن ولایت و حکومت تنها از آن خداست و از آنجا که حکومت بر مردم از مصادیق ولایت است، کسی را نسزد تا در این جایگاه قرار گیرد مگر آنکه مظهر ولایت الهی باشد.(شوری، آیه 9) و تنها کسی می‌تواند این مقام و منزلت را به دست آورد که مظهر اسمای الهی باشد؛ اما کسی که مظهر اسمای الهی نیست نمی‌تواند عهده‌دار مناصب بزرگی چون امامت و ولایت الهی باشد. از این رو، بصراحت بیان می‌کند و می‌فرماید: وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ؛ و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتى بیازمود و وى آن همه را به انجام رسانید، خدا به او فرمود: من تو را پیشواى مردم قرار دادم. ابراهیم پرسید: از دودمانم چطور؟ فرمود: پیمان من به ستمگران نمى‌‏رسد.‌(بقره، آیه ۱۲۴)
شکی نیست که از نظر قرآن، کسانی که مشرک هستند، به سبب همین شرک شایسته امامت و حکومت و خلافت نخواهند بود و نمی‌توانند به عنوان مظهر ولایت الهی در این مقام قرار گیرند؛ چرا که خداوند به‌صراحت شرک را از مصادیق ظلم شمرده و فرموده است: إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ؛ به راستی که شرک ظلمی بزرگ است.(لقمان، آیه 13) بنابراین، از منظر قرآن کسانی که سابقه شرک داشته‌اند، شایسته امامت، ولایت، خلافت و حکومت و رهبری مردم مسلمان  نیستند و حکومت آنان از مصادیق حکومت طاغوت خواهد بود؛ زیرا اگر ولایت آنان الهی نباشد، به طور طبیعی از مصادیق نقیض آن یعنی ولایت طاغوتی خواهد بود. در این صورت مراجعه به آنان به عنوان حاکم و خلیفه و رهبر گناه بوده و پذیرش رهبری آنان خود ظلمی بزرگ است.(نساء، آیه 60؛ زمر، آیه 17؛ بقره، آیه 257)
خداوند به‌صراحت در قرآن از خلافت در حوزه حکومتی حضرت داوود(ع) سخن گفته و فرموده است: اى داوود ما تو را در زمین جانشین گردانیدیم. پس میان مردم به حق حکومت و داورى کن! و زنهار از هوس پیروى مکن که تو را از راه خدا به در کند. در حقیقت کسانى که از راه خدا به در مى ‏روند به سزاى آنکه روز حساب را فراموش کرده‏‌اند، عذابى سخت‏ خواهند داشت.(ص‌، آیه ۲۶)
در این آیه به صراحت بیان شده که از عرصه‌های فعالیت خلیفه الهی، حکومت است که مهم‌ترین جلوه آن قضاوت در میان مردم و بازگرداندن اموال و دیگر فعالیت‌های قضایی است که نیازمند قدرت و شوکت و عزت است؛ زیرا قضاوت بی‌ضمانت اجرایی بی‌معنا است؛ بر این اساس، وقتی حکم قضایی برای آن حضرت(ع) اثبات می‌شود، حکومت در حوزه‌های تقنیین و اجرا نیز برای او اثبات شده است. براساس این آیه قرآن، کسانی که خلافت آن حضرت(ع) را نمی‌پذیرند و مردم را از آن دور می‌سازند، دشمن خلافت الهی آن حضرت بوده و مجازاتی سخت برای آنان در قیامت در نظر گرفته شده است.
خلافت در حوزه حکومت و رهبری امت نه تنها به معنای خلافت از خدا مطرح است، بلکه حتی در آیات قرآن خلافت در این حوزه از رهبر و حاکم پیشین مطرح است. از جمله این موارد، می‌توان به جانشینی و خلافت حضرت سلیمان(ع) از حضرت داوود(ع) اشاره کرد که خداوند در قرآن از آن به ارث یاد کرده است.(ص، آیه 26) البته در این آیه سخن از واژه خلافت نیست؛ اما همان‌طوری که مفسران از اهل سنت نیز گفته‌اند، مقصود از «ورث سلیمان داود» این است که سلیمان(ع) از داود(ع) نبوّت و حکومت را ارث برده و خلیفه شده است. (الکشّاف، زمخشری، ج 3، ص 353)
از این آیه صریحتر در خلافت یک انسان از انسانی دیگر در حوزه حکومت و رهبری امت، می‌توان به آیه 142 سوره اعراف اشاره کرد. در این آیه خداوند گزارشی از جانشینی چهل روزه حضرت هارون(ع) از موسی‌(ع) می‌دهد و می‌فرماید: و با موسى سى شب وعده گذاشتیم و آن را با ده شب دیگر تمام کردیم، تا آنکه وقت معین پروردگارش در چهل شب به سر آمد و موسى هنگام رفتن به کوه طور به برادرش هارون گفت: در میان قوم من خلیفه و جانشینم باش و کار آنان را اصلاح کن و راه فسادگران را پیروى مکن.‌(اعراف، آیه ۱۴۲)
در این آیه به صراحت از خلافت هارون(ع) از موسی(ع) سخن به میان آمده است. جالب این است که مدت غیبت حضرت موسی(ع) سی روز بیشتر نبود که ده روز تمدید می‌شود. حضرت موسی(ع) برای غیبت یک ماهه خویش از میان امت، جانشینی را انتخاب می‌کند تا امور امت را سر و سامان داده و از گمراهی و افساد برخی جلوگیری کند. در حقیقت اصلاح امور دینی و اجتماعی و سیاسی امت و جلوگیری از افساد مفسدان و عدم پیروی از آنان مهم‌ترین وظیفه و تکلیف هارون‌(ع) در خلافت از حضرت موسی(ع) است.
با نگاهی گذرا به این آیه می‌توان دریافت حضرت موسی(ع) برای غیبت کوتاه‌مدت امت، حاضر نمی‌شود تا آنان را بدون رهبر و جانشین  از سوی خود قرار دهد، در حالی که هنوز دولت و حکومتی را همچون پیامبر(ص) شکل نداده است؛ بلکه برای دریافت وحی و تورات به میقات الهی رفته است. با این همه، ایشان حاضر نمی‌شود برای این مدت کوتاه امت را بی‌رهبر بگذارد، حال چگونه می‌توان پذیرفت پیامبر اکرم‌(ص) که حکومت مدینه را تشکیل داده و آن را در حجاز و نجد و یمن گسترش داده‌، برای غیبت دائمی خویش حاضر نشده است کسی را جانشین قرار دهد و منصوب کند و امت را به حال خویش بگذارد تا مفسدان هر گونه بخواهند افساد کنند؟
به سخن دیگر، پیامبری چون حضرت موسی(ع) برای غیبت یک ماهه خویش حاضر نمی‌شود، امت، بی‌رهبر و حاکم باشد، پس چگونه پیامبری با تشکیلاتی حکومتی چون پیامبر اکرم(ص) برای غیبت دائمی خویش جانشین و خلیفه‌ای انتخاب نکرده باشد؟ اصلا این نه عقلانی است نه مطابق نقل؛ زیرا همین نقل و گزارش الهی خود گواه روشنی است که امت نیاز به خلیفه و مصلح دارد تا کارها را سر و سامان دهد.


حدیث منزلت، گواه روشن خلافت مولی‌الموحدین


با نگاهی به حدیث منزلت می‌توان دریافت که پیامبر(ص) نیز همانند حضرت موسی(ع) عمل کرده است؛ زیرا ایشان هر گاه لازم بوده است، کسی را برای جانشینی و خلافت خویش در مدینه انتخاب می‌کرد. از جمله یک بار حضرت علی(ع) را برای خلافت انتخاب می‌کند که در حدیث منزلت خودنمایی می‌کند. البته حدیث منزلت تنها یک بار در غزوه تبوک وارد نشده بلکه بارها به اشکال گوناگون مطرح می‌شود تا از قبل زمینه‌سازی برای خلافت بلافصل آن حضرت(ع) پس از غیبت دائمی پیامبر(ص) فراهم آید.
باید یادآور شد که حدیث منزلت، از احادیث مشهور نبوی و مورد قبولِ عالمان شیعه و سنّی است. عالمان شیعه به این حدیث برای اثبات جانشینی حضرت علی(ع) و نیز برتری موقعیت ایشان بر دیگر اصحاب استدلال می‌کنند. در این حدیث جایگاه امام علی‌(ع) نسبت به پیامبر اکرم‌(ص) همانند جایگاه هارون نسبت به موسی معرفی شده است. از نظر عالمان شیعی این حدیث متواتر است. چنانکه گفته شده این حدیث در مناسبت‌های مختلف از پیامبر‌(ص) شنیده شده که مهم‌ترین آنها در جنگ تبوک است. مشهورترین نقل‌ این حدیث آن است که پیامبر اکرم‌(ص) خطاب به علی‌(ع) فرمود: «‌أنتَ مِنّی بِمَنزلهًْ هارونَ مِنْ مُوسی، اِلّاأنـّه لانَبیّ بَعدی‌».
این حدیث با تعابیر و الفاظ مختلف و در زمان‌ها و مکان‌های گوناگون از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است، از جمله روز پیمان اول برادری (قبل از هجرت به مدینه)، روز پیمان دوم برادری‌(پنج ماه بعد از هجرت به مدینه)، در منزل امّ سلمه، به هنگام تعیین سرپرست برای دختر حمزه، در ماجرای سد ابواب،(ابن مغازلی، مناقب امام علی(ع)، ۲۵۵ـ۲۵۷ ) و از همه مشهورتر در غزوه تبوک.(‌ابن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۷۷، ج۳، ص۴۱۷، ج۷، ص۵۱۳، ۵۹۱؛ بخاری، صحیح‌البخاری، ج۵، ص۱۲۹؛ صحیح مسلم، ج۲، ص۱۸۷۰ـ ۱۸۷۱؛ ترمذی، سنن ترمذی، ج۵، ص۶۳۸، ۶۴۰ـ۶۴۱؛ نسائی، سنن نسائی، ص۵۰ ـ۶۱؛ حاکم نیشابوری، مستدرک، ج۳، ص۱۳۳ـ۱۳۴؛ احمدبن عبدالله طبری، الریاض النضرهًْ فی مناقب العَشرَهًْ، ج۳، ص۱۱۷ـ۱۱۹؛ ابن کثیر، البدایهًْ و النهایهًْ، ج۵، ص۷ـ۸؛ هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۹، ص۱۱۰؛ عینی، عمدهًْ‌القاری: شرح صحیح البخاری، ج۱۶، ص۳۰۱؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص۱۶۸؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۳، ص۲۳۶، ۲۹۱؛ متقی، کنزالعمال، ج۱۳، ص۱۶۳، ۱۷۱ـ۱۷۲؛ نیز رجوع کنید به میرحامد حسین، عبقات الانوار، ج۲، دفتر۱، صص۲۹ـ۵۹؛ شرف‌الدین، ص۱۳۰؛ حسینی میلانی، نفحات ‌الازهار، ج۱۸، ص۳۶۳ـ۴۱۱)
نقل‌های مختلف حدیث منزلت، همگی این مضمون مشترک را دارند که جایگاه و منزلت امام علی‌(ع) نسبت به پیامبر‌(ص)، همانند جایگاه هارون نسبت به موسی است. اختلافات اندکی هم که در تعابیر این حدیث وجود دارد، از تکرار آن در مناسبت‌های مختلف و نیز نقل به معنا در احادیث، نشأت گرفته است.
حدیث مزبور در منابع متعدد تاریخی و روایی و کلامی گزارش شده است، حتی برخی دانشمندان شیعه کتاب‌های مستقلی درباره آن نگاشته‌اند، از جمله میرحامد حسین‌(متوفی ۱۳۰۶ ه‍.ق) یک جلد از مجموعه عبقات الانوار را به این حدیث اختصاص داده است. حاکم حسکانی از استادش، ابوحازم حافظ عبدوی، نقل کرده که وی حدیث منزلت را به پنج هزار سند روایت کرده است. بنا به نقل دیگری، ۸۸ نفر از مشهورترین راویان، این حدیث را نقل کرده‌اند. افرادی چون ابن تیمیه‌، عبدالحق دهلوی، گنجی شافعی، ابوالقاسم علی بن محسِّن تنوخی و سیوطی نیز به صحت و شهرت آن گواهی داده‌اند.‌(میرحامد حسین، عبقات‌الانوار، ج۲، دفتر۱، ص۲۰۴ـ ۲۰۶؛ حسینی میلانی، نفحات الازهار، ج۱۷، ص۱۵۱ـ۱۶۲‌)
دلالت حدیث بر جانشینی و فضیلت امام علی(ع) بسیار روشن است. این حدیث، علاوه بر فضیلت امام علی(ع)، بر خلافت و عصمت ایشان نیز دلالت دارد، زیرا پیامبر(ص)، بجز نبوت، همه فضائل و ویژگی‌ها و مناصب هارون را برای حضرت علی ثابت کرده است. بنا بر آیات قرآن، حضرت موسی از خدا خواست تا برادرش هارون را وزیر او سازد و در امر رسالت شریکش گرداند تا یاری‌اش دهد. خدا با درخواست او موافقت کرد و هارون، در غیاب موسی، جانشین او شد؛ بنابراین، تمام مناصب حضرت موسی برای برادرش نیز بوده است و اگر او بعد از موسی زنده می‌ماند، جانشین وی می‌شد‌(مطابق گفته یهودیان هارون چهل سال پیش از موسی درگذشت).


شباهت‌های خلافت هارون و خلافت علی(ع)


هارون نزد موسی دارای مقام و جایگاه والایی بوده است و از اینجا می‌توان به عظمت مقام امام علی(ع) و سزاواری او بر خلافت بعد از رسول اکرم(ص) پی برد. با بررسی تشبیه موجود در این حدیث، چندین نکته ظریف به‌دست می‌آید.
با تکیه بر ماجرای هارون و موسی در قرآن، هارون وزیر و شریک موسی در کارش بود، پس علی نیز در امر خلافت و ولایت، جز نبوت، شریک پیامبر(ص) بود. همچنین هارون دومین شخصیت بعد از موسی در میان بنی‌اسرائیل بود، علی هم در میان امت پیامبر(ص) چنین بود.
همچنین هارون برادر موسی بود و علی‌(ع)به دلیل حدیث مؤاخات، که به تواتر در کتب شیعه و سنّی نقل شده، برادر رسول خدا بود. هارون برترین فرد قوم موسی نزد خدا و پیامبرش بود، علی‌(ع)نیز چنین بود؛ نیز هارون خلیفه موسی در غیبتش به طور مطلق بود، علی نیز چنین بود، بویژه با تصریح پیامبر(ص) که فرمود: «‌لاینبغی أن أذهب اِلّا و أنت خَلیفَتی‌‌؛ شایسته نیست من به جنگ تبوک روم مگر اینکه تو جانشین من باشی.»
هارون عالم‌ترین فرد قوم موسی بود، علی هم به تصریح پیامبر(ص) عالم‌ترین فرد بعد از پیامبر(ص) بود.
اطاعت از هارون بر یوشع بن نون (وصی موسی) و امت موسی واجب بود، اطاعت از علی نیز با فرض وصایت ابوبکر، عمر، عثمان یا هر فرد دیگری، بر آنها واجب بود.
هارون محبوب‌ترین فرد نزد خدا و موسی بود، علی‌(ع) نیز این گونه بود.
خدا پشت موسی را با برادرش هارون، نیرومند و محکم ساخت و پشت پیامبر اکرم(ص) را با علی(ع).
هارون معصوم از خطا و نسیان بود و علی(ع) نیز چنین بود.


ادعای اختصاص جانشینی به زمان حیات پیامبر‌(ص)


برخی شبهه می‌کنند که هارون مرتبه خلافت و سایر مراتب را در زمان زندگی حضرت موسی داشته است، زیرا وی قبل از موسی درگذشت، پس ممکن است علی(ع) نیز منزلت‌های هارون را در زمان حیات رسول خدا دارا بوده باشد؛ بنابراین، حدیث منزلت را نمی‌توان نص بر خلافت بعد از وفات پیامبر(ص) دانست.(رجوع کنید به قاضی عبدالجباربن احمد، المغنی، ج۱۰، قسم ۱، ص۱۵۹ـ۱۶۰؛ جرجانی، شرح المواقف، ص۸، ۳۶۳؛ میرحامد حسین، عبقات الانوار، ج۲، دفتر۱، ص۸۶ )
 علمای شیعه به این سوال دو پاسخ داده‌اند: اولا: کلمه استثنا (اِلّا أنـَّه لانبی بعدی) صراحت در عموم دارد و این شئونات در زمان حیات و بعد از وفات رسول خدا برای علی ثابت است، وگرنه احتیاجی به استثنا نبود. به قول طبرسی،(اسرارالامامهًْ، ص۲۵۲‌) محدّثان اجماع دارند که پیامبر(ص) در ماجرای غزوه تبوک، علی را در مدینه جانشین خویش کرد و او را عزل نکرد و این مقام برای امام ادامه داشت.
ثانیا: هارون بنا بر فرض شبهه، پس از موسی نبود که بخواهد خلافت داشته باشد. اگر هارون پس از موسی بود، قطعاً خلافت موسی را به عهده داشت، چون ‌شأن خلافت در او محقق شده بود. حضرت علی(ع) نیز مطابق حدیث، ‌شئون خلافت پیامبر(ص) را داشت و مادامی که او باشد و پیامبر(ص) نباشد، وی خلیفۀ پیامبر(ص) خواهد بود.
پس امیرمومنان علی‌(ع) در نبود پیامبر(ص) خلیفه است و مشابهت امام با هارون معطوف به این امور است و اصلاً پس از وفات و قبل از وفات در آن مطرح نیست.
نکته ظریف، مخالفت قوم موسی(ع) با جانشینی حضرت هارون(ع) و پیروی از سامری است. همین اتفاق در باره امیرمومنان علی(ع) نیز افتاده است. در داستانی که قرآن گزارش کرده آمده است که وقتی جناب هارون‌(ع) در غیبت حضرت موسی خلیفه شد و مردم فریب سامری را خورده و گوساله‌پرست شدند و کسی به یاری هارون آنگونه که باید نشتافت و هارون در میان قوم به ناچار مصلحت را در صبر کردن دید. حدیث منزلت همۀ این وقایع را برای امام علی(ع) بیان می‌کند.

 

" کیهان "

لازانیا رولی 126


مناسب برای
6 نفر
250 گرم
گوشت چرخ کرده
200 گرم
قارچ
2 عدد
فلفل دلمه ای
1 عدد
پیاز
3 حبه
سیر
2 قاشق غذا خوری
رب گوجه فرنگی
1 قاشق چای خوری
زردچوبه
1 قاشق غذا خوری
پودر آویشن
12 عدد
لازانیا
به مقدار لازم
نمک و فلفل
به مقدار لازم
پنیر پیتزای رنده شده
به مقدار لازم
سس بشامل
لازانیا رولی


برای تهیه لازانیا رولی ، ابتدا سس گوشتی آن را آماده می کنیم . پیاز و سیر را نگینی خرد کرده و در روغن تفت می دهیم تا نرم و سبک شود . سپس گوشت چرخ کرده را اضافه کرده و تفت می دهیم تا رنگ گوشت تغییر کرده و بپزد . فلفل دلمه ای نگینی شده و قارچ ورقه شده را نیز اضافه کرده و زیر حرارت را کمی بیشتر می کنیم و تفت می دهیم تا قارچ ها آب نیندازند . نمک ، فلفل ، زردچوبه و پودر آویشن را نیز اضافه کرده و تفت می دهیم . در پایان رب گوجه فرنگی را نیز زده و تفت می دهیم تا بوی خامی رب نیز گرفته شود .
در یک قابلمه آب ریخته و روی حرارت می گذاریم تا به جوش آید . تا به جوش آمدن آب سس بشامل که دستور آن در اینجا آمده است را تهیه می کنیم .
به آب در حال جوش کمی نمک ، روغن و زردچوبه اضافه کرده و ورقه های لازانیا را تک به تک داخل آبجوش ریخته و اجازه می دهیم تا به مدت 10 دقیقه در آب جوش بمانند تا نرم شوند . (مواظب باشید تا ورقه های لازانیا روی هم قرار نگیرند و له نشوند ) سپس آنها را با آب سرد آبکش کرده و دانه دانه روی یک پارچه تمیز می چینیم تا راحت تر استفاده کنیم .
حالا ورقه های لازانیا را یکی یکی می چینیم . روی هر ورقه را با سس بشامل می پوشانیم و بعد مقداری از مایع گوشتی را روی ورقه ها ریخته و روی آن پنیر پیتزا می ریزیم . ورقه ها را به صورت لوله ای رول کرده و در ظرف پیرکسی که کف آن را چرب کرده ایم قرار می دهیم .
بعد از اینکه تمامی رول ها را آماده کردیم ، روی آن در صورت تمایل کمی سس بشامل ریخته و با پنیر پیتزا سطح رول ها را می پوشانیم . لازانیا رولی را به مدت 20 تا 30 دقیقه در طبقه وسط فری که از قبل گرم کرده ایم در دمای 180 درجه سانتی گراد قرار می دهیم تا بپزد .
لازانیا رولی را بعد از پخت به ظرف مورد نظر انتقال داده و بعد از تزئین سرو می کنیم .

بورک اسفناج 125


1 کیلو گرم
اسفناج
100 گرم
پنیر سفید
1 عدد
پیاز
2 حبه
سیر
1 عدد
تخم مرغ
1/4 لیوان
شیر
1/4 لیوان
روغن مایع
به مقدار لازم
نمک و فلفل
به مقدار لازم
خمیر یوفکا
بورک اسفناج

بورک یکی از غذاهای معروف و خوشمزه ترکیه است که بسیار پر طرفدار بوده و برای تهیه آن از خمیر ورقه ای نازکی استفاده می شود که به آن یوفکا گفته می شود . بورک انواع مختلفی دارد که یکی از آنها بورک اسفناج است که بسیار خوشمزه بوده و طرز تهیه آن نیز بسیار راحت می باشد . بورک اسفناج را می توان به عنوان شام و نهار و یا برای عصرانه و پیک نیک تهیه کرد .

برای تهیه بورک اسفناج ، ابتدا اسفناج ها را پاک کرده و می شوییم . سپس آنها را شسته و خرد می کنیم .
یک عدد پیاز و دو حبه سیر را نگینی خرد کرده و در مقدار کمی روغن تفت می دهیم تا سرخ شوند . سپس اسفناج ها را اضافه کرده و در قابلمه را می بندیم تا اسفناج ها نیز بپزند . بعد از پخت زیر حرارت را خاموش کرده و پنیر ، فلفل و در صورت تمایل مقدار کمی نمک را نیز اضافه کرده و هم می زنیم تا تمامی مواد باهم مخلوط شوند .
حالا زرده و سفیده تخم مرغ را جدا کرده و زرده را برای رومال بورک اسفناج کنار می گذاریم .
سفیده تخم مرغ ، شیر و روغن را باهم مخلوط می کنیم تا کاملا یکدست شود .
خمیر یوفکا را باز کرده و از وسط به دو قسمت تقسیم می کنیم . یک ورق را پهن کرده و روی آن را آغشته به مخلوط سفیده تخم مرغ می کنیم و یک لایه خمیر دیگر روی آن قرار داده و دوباره آن را نیز با سفیده تخم مرغ مرطوب می کنیم .
مقداری از اسفناج ها را در گوشه خمیر ریخته و از دو طرف کمی تا می کنیم تا اسفناج ها بیرون نریزد و بعد رول می کنیم . تمامی بورک ها را به همین روش آماده کرده و روی آنها را با زرده تخم مرغ پوشانده و در صورت تمایل مقداری سیاه دانه و یا کنجد روی آنها ریخته و در سینی فر می چینیم . پورک اسفناج را در فری که از قبل گرم کرده ایم ، در طبقه وسط فر در دمای 180 درجه به مدت نیم ساعت قرار می دهیم تا بورک ها آماده شده و طلایی رنگ شوند .
سپس بورک اسفناج را از فر خارج کرده و در ظرف مورد نظر چیده و سرو می کنیم .

کودکان کار


 
" جام جم "
 
 

به مناسبت ولادت امام علی النقی(ع)؛


ابواب معرفت با زیارت جامعه کبیره گشوده شد





آیت الله سیدمحمدمهدی میرباقری معتقد است: ابواب معرفت با زیارت جامعه کبیره به روی ما باز شد و سیر در وادی ولایت با این زیارت ممکن شده است.

 دهمین امام بزرگوار شیعیان حضرت امام هادی(ع) که شاید شناخت کمی از این امام همام در میان شیعیان و دوستداران اهل بیت عصمت و طهارت وجود داشته باشد، در ۱۵ ذیحجه به دنیا آمد. مادر بزرگوار ایشان حضرت سمانه مغربیه نام داشت که از سنین کودکی در خانه امام جواد(ع) و تحت تعلیم بنات رسول الله قرار گرفت.

در سال های اخیر جسارت های فراوانی به این امام بزرگوار شد، از جمله اینکه حرم مبارک ایشان منهدم گشت و یا عده ای با اشعاری سعی بر اهانت بر وجود مقدس این امام بزرگوار داشتند اما آنچه مسلم است این است که نور اهل بیت هرگز به خاموشی نمی گراید و شیعیان بیش از پیش ارادت خود به آستان امام هادی(ع) را ابراز داشتند و گنبد حرم ایشان و پسر بزرگوارشان امام عسکری(ع) مورد بازسازی قرار گرفت.

به مناسبت ولادت امام هادی(ع) برای آشنایی بیشتر با معارف آن امام بزرگوار از جمله دو زیارتی که از ایشان به یادگار مانده است که زیارت جامعه کبیره و زیارت غدیریه نام دارد، مروری بر این زیارات از منظر دو تن از کارشناسان دینی کشور خواهیم داشت.

آیت الله میرباقری در مورد زیارت جامعه کبیره می گوید: یک نکته این است که گشوده شدن این سطح از زیارت الامام یک اذن و تصرفی می خواهد. به نظر می آید امام هادی ارواحناه فداه یک چنین تصرفی را در دوران امامت خودشان کردند که باب یک مقامی از مقامات زیارت را به روی مومنین برای همیشه باز کردند؛ که در زیارت جامعه کبیره و در زیارت جامعه ائمه مومنین تجلی می کند.

وی می افزاید: برای تشبیه می گویم همانطور که قرآن الفاظ که نیست و البته در یک منزلتی الفاظ هم هست ولی یک حقایقی است که با قرآن نازل می شود و ابوابی به روی عالم توحید باز می شود و سیر در مقامات تا رسیدن به توحید ممکن می شود و اگر این قرآن نمی آمد به تعبیر امام رضوان الله تعالی علیه این اسرار الی الابد مکتوم می ماند؛ همین طوری که قرآن یک حقیقتی است دارد که در عوالم از جمله در عالم ما بواسطه وجود مقدس نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نازل می شود و یک طرفش نزول قرآن است یک طرفش صعود ما است؛ یعنی امکان رفعت ما در مقامات قرآن پیدا می شود و اگر این مقامات تنزل پیدا نمی کرد، راه رفعت ما هم بسته بود. قرآن حقیقتش از آن عالم بالاست «وَ إِنَّهُ فِی أُمِّ الْکِتَابِ لَدَیْنَا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ»(زخرف/۴) از آن مقام تنزل پیدا می کند و در همه مقامات هم بصورت قرآن نازل وجود دارد تا می آید و در عالم دنیا نازل می شود. اگر قرآن این مراحل را تنزل پیدا نمی کرد مراتب سیر ما هم تا رسیدن به آن مقامات مسدود بود. اگر در یک مقامی از مقامات قرآن نبود حرکت ما قطع می شد؛ لذا برای این است که قرآن حبل متصل است؛ یعنی هر چه مقامات را طی کنید تا مقام لقاء الله این مقامات متصلاً در قرآن است و قرآن در همه این مقامات تنزل پیدا کرده است. بنابراین نزول قرآن معنایش این است یک حقایقی اتفاق افتاده و یک درهایی باز شده است.

وی ادامه می دهد: امام هم همین طور است؛ یعنی امام حبل الله و سبیل الله و صراط الله است؛ انسان وقتی در وادی محبت طی طریق می کند در واقع در وادی ولایت امام است. در وادی معرفت هر چه جلو می رود وادی ولایت امام است؛ یعنی همه این حقایق در همه مقاماتش با امام تنزل پیدا کرده است. در نتیجه سیر با امام در این مقامات ممکن است.

در زیارت جامعه کبیره یک حقایقی است که آن حقایق از آستان مقدس امام هادی تا ما تنزل پیدا کرده است و اینگونه می شود در آن مقامات زیارت جامعه سیر کنیم تا به حقیقت زیارت جامعه کبیره برسیم

آیت الله میرباقری معتقد است: در زیارت جامعه کبیره یک حقایقی است که آن حقایق از آستان مقدس امام هادی تا ما تنزل پیدا کرده است و اینگونه می شود در آن مقامات زیارت جامعه سیر کنیم تا به حقیقت زیارت جامعه کبیره برسیم؛ منتهی در زیارت طریق سیر این است که انسان مقابل امام علیه السلام قرار بگیرد و مقدماتی که در زیارت از راه دور انسان باید طی کند از جمله اینکه عزم کند بعد کوچ کند بعد غسل کند و آدابی که باید انجام دهد را طی کند. چنانچه در هنگام زیارت از راه دور آدابی وجود دارد که انسان انجام میدهد از جمله در غسل زیارت امام رضا چنین می گوید که « اللَّهُمَّ طَهِّرْنِی وَ طَهِّرْ لِی قَلْبِی وَ اشْرَحْ لِی صَدْرِی‏» باید تطهیر شود تا به شرح صدر برسد و پا در وادی ولایت بگذارد؛ بعد این هر قدمی که بر می دارد با توجه و حضور و ذکر باشد بعد زمانی که به آن جا رسید دوباره از نو غسل کند و وقتی به ابواب حرم رسید از خدای متعال و نبی اکرم و اهل بیت و ملائکه ای که مقرب و و موکل هستند اجازه ورود بگیرد تا وقتیکه در حضور امام قرار میگیرد.

وی می افزاید: سیر با زیارت جامعه کبیره یعنی این که در هر سلامی که می کند یک خشوع و خضوع و اقراری باید اتفاق بیفتد و این اقرار این توجه این خشوع این تحمل از همان مقام، یک بابی به روی انسان باز می کند. ائمه، ابواب الله هستند یعنی هر مقامی از مقاماتشان بابی در وادی توحید است؛ اسما الله هستند لذا به هر شانی از شئون آن ها که در زیارت جامعه کبیره توجه داده شده، اگر ما به آن شان سلام و تواضع و خشوع می کنیم از همان مقام یک بابی به روی ما باز می شود که غیر از مقامات دیگر هست؛ لذا در هر سلام زیارت جامعه کبیره به یک تعبیر یک جواب خاص از همان سلام به انسان می رسد؛ نه این که کلاً یک جواب باشد و به تعبیر دیگر ما همین طوری که خشوع می کنیم نسبت به آن مقام امام استشفاع به آن مقام امام هم می کنیم؛ یعنی می گویم از این همین مقامتان شفاعت کنید.

اگر کسی بخواهد سیر با زیارت بکند یعنی با زیارت به سمت خدا برود و با امام در وادی ولایت امام که وادی و ابواب توحید است سیر بکند و این مقامات را درک بکند، اذن می خواهد. امام هادی علیه السلام گویا این زیارت را که به ما داده و اجازه دادند که از این وادی وارد بشویم

وی می گوید: اگر کسی بخواهد سیر با زیارت بکند یعنی با زیارت به سمت خدا برود و با امام در وادی ولایت امام که وادی و ابواب توحید است سیر بکند و این مقامات را درک بکند، اذن می خواهد. امام هادی علیه السلام گویا این زیارت را که به ما داده و اجازه دادند که از این وادی وارد بشویم؛ کما این که خدای متعال وقتی قرآن را نازل می کند به ما اجازه می دهد تا ما با قرآن صاعد شویم؛ یعنی قرآن برای شفاعت ما پایین آمد حالا ما می توانیم با قرآن در وادی توحید سیر کنیم. و قبل از نزول قرآن امم انبیای دیگر با قرآن سیر نمی کردند با همان نازله قرآن که در کتب انبیای خودشان بوده سیر می کردند، وقتی قرآن آمد «کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ»‌(ابراهیم/۱) نبی اکرم با این کتاب ما را سیر می دهند.

این کارشناس دینی اظهار می دارد: وقتی زیارت جامعه کبیره آمد گویا امام هادی ما را با این زیارت می خواهند سیر دهند؛ یعنی در وادی ولایت یک کشتی به نام زیارت جامعه انداختند و می گویند که با این کشتی سیر کنید، ناخدایش هم خود امام هادی علیه السلام است. البته همه این تشبیهی بیش نیست. لذا کسی خیال نکند زیارت جامعه کبیره را می خوانیم و خودمان می رویم. این مثل کسی است که می گوید «حَسْبُنَا کِتَابُ اللَّه‏» ما قرآن را می خوانیم و دیگر پیغمبر می خواهیم چه کنیم؟! این شخص نمی داند که همه قرآن دست پیغمبر است و ایشان باید دستگیری کند والا کسی به قرآن نمی رسد.

وی می افزاید: جامعه کبیره دست امام هادی است و کسی نمی تواند بفهمد جامعه کبیره چیست. سیر در وادی ولایت با زیارت جامعه کبیره سیر به شفاعت امام هادی است. حضرت شفاعت اولیه ای که کردند این است که این باب را باز کردند. مثل اینکه استاد به شاگردش می گوید این ذکرها را بگویید تا ببیند چه کار می کند تا به همان اندازه دستگیری کند؛ امام هادی علیه السلام این زیارت را گفتند و ابواب معرفت با زیارت جامعه کبیره به روی ما باز شد؛ این خیلی گشایش است و خیلی شفاعت مهمی است و حضرت شفاعت کردند و به شفاعت ایشان سیر در وادی ولایت با زیارت جامعه کبیره ممکن شده است و این سیر به انجام هم نمی رسد الا با شفاعت خود امام. کسی خیال کند اگر سرمان را بیاندازیم زیر زیارت جامعه کبیره خوان می شویم؛ اشتباه فکر کرده است. سیر هم به این است که آدم مقدمات را طی کند و بعد واقعاً زیارت کند.

آیت الله میرباقری می گوید: این زیارت شریفه در سلام هایش یک نوع خضوع و خشوع و قرب است و در لعن هایش یک نوع تبری و جدا شدن از ولایت باطل با شفاعت امام هادی علیه السلام است تا به تبری و تولی کامل برسد و خدای متعال به انسان اذن و اجازه شفاعت بدهد که شامل انسان شود. لذا در پایان زیارت جامعه کبیره چنین آمده است «أَنْ تُدْخِلَنِی فِی جُمْلَةِ الْعَارِفِینَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ وَ فِی زُمْرَةِ الْمَرْحُومِینَ بِشَفَاعَتِهِم‏» اگر کسی این سیر را کرد به اذن خدای متعال به مقام معرفت می رسد و رحمت خاص الهی که رحمت رحیمیه است به شفاعت امام شامل انسان می شود و انسان به مقامات معرفتی که در زیارت قرار داده شده می رسد.

حجت الاسلام علی نظری منفرد، استاد حوزه در مورد ویژگی‌های زیارت جامعه کبیره که از حضرت هادی(ع) منقول است به خبرنگار مهر گفت: آن طور که از برخی روایات استفاده می‌شود، امام هادی(ع) خطیب الائمه هستند و در سخن گفتن کلمات  بسیار زیبا و مسجعی را به کار برده و نثر خیلی زیبایی دارند که دو یادگار باقیمانده از این امام بزرگوار زیارت جامعه کبیره و دیگری زیارت غدیریه است. هر دو زیارت از فصاحت و بلاغت خاصی از لحاظ لفظ برخوردار است. همچنین از نظر معنا، معانی بسیار ژرف و عمیقی را در بردارد که این زیارت را از جایگاه خاصی برخوردار کرده است.

امام هادی(ع) خطیب الائمه هستند و در سخن گفتن کلمات  بسیار زیبا و مسجعی را به کار برده و نثر خیلی زیبایی دارند که دو یادگار باقیمانده از این امام بزرگوار زیارت جامعه کبیره و دیگری زیارت غدیریه است

وی در خصوص سند زیارت جامعه کبیره نیز گفت: سند زیارت جامعه کبیره به موسی بن عبدالله نخعی منتهی می‌شود و این زیارت در منابع اصلی شیعی مثل شیخ صدوق نقل شده است. در منابع عامه هم حموئی صاحب فرائد السمطین در این کتاب این زیارت را نقل کرده است. بنابراین فریقین، زیارت جامعه کبیره را نقل کرده‌اند و این زیارت در منابع دسته اول ما آمده است. از ویژگی‌های این زیارت این است که برخلاف سایر زیارات، زیارت بلندی است و علت طولانی بودن آن این است که این زیارت متضمن و دربردارنده معارف اصیل اسلامی است.

این کارشناس دینی افزود: خدای متعال در قرآن مجید برای اهل بیت جایگاه ویژه‌ای را قرار داده و در سوره احزاب آیه تطهیر را درباره اهل بیت نازل نموده است. خداوند در سوره مبارکه اسرا می‌فرماید «آت ذی القربی حقه» که حقی را برای اهل بیت در نظر گرفته است. این آیه و آیات دیگری در سوره مبارکه دهر، آیه مباهله، آیه مودت و... نشان می‌دهد که اهل بیت مقام و منزلتی جدای از سایر مردم و صحابه رسول خدا دارند. امیرالمومنین در خطبه‌ای می‌فرمایند لا یقاس بآل محمّد من هذه الاُمّة أحد، یعنی هیچ کسی را نمی‌توان با خاندان پیامبر(ص) مقایسه کرد. امام هادی(ع) در این زیارت جایگاه و شأن و اوصاف اهل بیت را بیان می‌کند. مثلاً می فرماید عادتکم الاحسان و سجیتکم الکرم و... که از فرازهای این زیارت است.

وی با بیان اینکه این زیارت سیره ائمه و معارف اصیل اسلامی را بیان می‌کند، گفت: مثلا در فرازی آمده است: «بکم فتح الله و بکم یختم»، یعنی به وسیله شما خداوند شروع و ختم می‌کند. «بکم ینزل الغیث»، این نشان می‌دهد که این بزرگواران مجاری فیض حضرت حق هستند و خدای متعال فیض خود را از این طریق نازل می کند.

وی افزود: باید گفت زیارات ناحیه مقدسه چند تا است و این زیارات را مرحوم مجلسی در بحار نقل کرده است. ممکن است یکی از زیارات ناحیه مقدسه هم از حضرت هادی(ع) باشد. چون در بعضی از رواتی که زیارت ناحیه مقدسه را نقل کرده اند به سنه ۲۵۱ باز می‌گردند و این سال زمان امامت حضرت هادی(ع) بوده است. لذا بعید نیست که برخی از این زیارت‌هایی که نقل شده از امام هادی(ع) باشد.

همان فصاحت و بلاغتی که در زیارت جامعه کبیره می‌بینیم دقیقا در زیارت غدیریه دیده می شود. از نظر محتوا نیز زیارت غدیریه به مناسبت روز غدیر خم است

حجت الاسلام نظری منفرد در مورد زیارت غدیریه نیز افزود: همان فصاحت و بلاغتی که در زیارت جامعه کبیره می‌بینیم دقیقا در زیارت غدیریه دیده می شود. از نظر محتوا نیز زیارت غدیریه به مناسبت روز غدیر خم است که وجود مبارک پیامبر(ص) به امر پروردگار خطبه غدیر را ایراد کردند و بعد امیرالمومنین(ع) را به جای خود را نصب نمودند. همین محتواهایی که پیامبر(ص) در روز غدیر خم بیان کردند در زیارت غدیریه هم مشاهده می‌کنیم.

این کارشناس دینی در مورد تفسیر عبارت «یا ولی الله ان بینی و بین الله ذنوبا لا یعطی علیها الا رضاکم» گفت: در رابطه با این فراز خوب است که به قرآن استشهاد کنیم. قرآن کریم در دو جا نسبت به اینکه خداوند گناهان انسان را عفو کند اشاره کرده است. یکی ماجرای بچه‌های یعقوب است که در سوره مبارکه یوسف می‌فرماید که قَالُواْ یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ... قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ، بچه‌های یعقوب با آن گناهی که مرتکب شده بودند و یوسف را از پدر جدا نموده و به چاه انداخته بودند، خود می‌توانستند استغفار کنند اما آمدند پدر را که پیامبر بود و در نزد خدا وجیه بود نزد خدا واسطه قرار دادند و از او خواستند که برای آنها طلب استغفار کند. لذا او را واسطه قرار دادند و حضرت یعقوب هم آنها را رد نکرد و گفت سوف استغفرلکم و وعده داد که برای آنها استغفار کند. این نشان می دهد که ما نیاز به شفاعت داریم. آیه دیگری نیز در مورد پیامبر ما در سوره مباره نسا آمده است که لَوْ اَنَّهُمْ اِذ ظَّلَمُوا اَنْفُسَهُمْ جاءُوْکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ، یعنی تنها استنغفار گنه کار کافی نیست و باید پیامبر برای آنها استغفار کند لوجد الله توابا رحیما، آن وقت خدای متعال خواهد بخشید. دقیقا این مضمونی که در جامعه کبیره آمده است که این ذنوب بخشیده نمی‌شود مگر اینکه رضای اهل بیت ضمیمه آن شود. همان چیزی است که در این دو آیه شریفه می بینیم. اهل بیت که وجاهتی در پیشگاه خدا دارند، به وسیله آنها از تقصیر ما درگذرند.

وی در پایان اضافه کرد: زیارت جامعه کبیره متضمن معارف اصیل اسلامی است. زائری که با این زیارت معصومی را زیارت می کند، خوب است که به محتوا و مضمون این زیارت توجه نیز توجه کند


خبرگزاری مهر


شناسهٔ خبر: 4079588 -

" میلاد امام علی النقی الهادی مبارک باد "

Image result for ‫شعری به مناسبت میلاد امام هادی‬‎


                                                                         

                               خورشید پر تلألو هفت آسمان شدی

ذی الحجه شهیر زمین و زمان شدی


با اهدنالصراط تو شد راه ، مستقیم
وقتی که حمد خواندی و تفسیر آن شدی


تکثیر گشته آیه ی ایاک نعبدوا
از آن زمان که هادی اهل جهان شدی


ابن الجواد ! تا که گدایت شدیم ما
مثل پدر کریم شدی ، مهربان شدی


تا سفره های دست کریم تو پهن شد
ما میهمان شدیم ، تو هم میزبان شدی


امروز بر دریچه قلبم نزول کن
لطفی کن و مرا به غلامی قبول کن


هر وقت شیعه سائل و محتاج می شود
دریای لطف و جود تو مواج می شود


دل را به دست غیر تو هرگز نمی دهم
از این قضیه عشق تو انتاج می شود


پرهای جبرئیل نگاهم در آتش است
وقتی که خاک پای تو معراج می شود


در امتحان رشته عشق و ولای تو
هر کس که زیر ده شده اخراج می شود


تو پادشاه کشور دینی بدون شک
گاها عمامه بر سر تو تاج می شود


امروز بر دریچه قلبم نزول کن
لطفی کن و مرا به غلامی قبول کن


**امروز آمدیم که عیدی به ما دهید
یک گوشه ، یک کنار به ما نیز جا دهید


چشمان ما به دست شما خیره گشته اند
تا که مجوز سفر سامرا دهید


از این چل و دو سال فقط لحظه ای بس است
تا با اشاره ای دل ما را جلا دهید


از التماس پر شده دستان خالیم
وقتش شده که تکه نان بر گدا دهید


گفتند که بلا سبب قرب می شود
بی زحمت ای طبیب به ما هم بلا دهید


امروز بر دریچه قلبم نزول کن
لطفی کن و مرا به غلامی قبول کن

طنز جبهه ( 70 )

Related image

 

       گریه می کرد ، می گفت : می خواهم  صورتش را ببوسم ،


اجازه نمی دهند . رفتم گفتم: خواهرشه ! مگه چه اشکالی داره ، بذارید برادرش را ببوسد .


گفتند: شمااصرار نکن نمی شه ! وقتی رفتم پیش پیکرش دیدم اصلا سر نداره ...

  

طنز جبهه ( 69 )

Related image


بالای تپه نگهبان بودند .


دعای کمیل از بلندگوپخش می شد .


هرکسی برای خودش خلوتی داشت .


می گفت : اون شب ، میرزایی دو کیلوانارباخودش آورده بود.


سرپست ، تا آخردعا خودش تنهایی تمام انارها راخورده بود و اشک می ریخت !

 

      " شادی روح شهدا صلوات "

نیکی در راه خدا

Related image

 

 شخصی به نام عبدالجبار مستوقی عزم زیارت حج کرده بود .


او هزار دینار زر ذخیره کرده بود . روزی از کوچه ای در کوفه رد می شد که


به خرابه ای رسید . زنی را دید که در آنجا مشغول جست وجو بود . ناگاه در


گوشه ای مرغ مرده ای دید ، آن را زیرچادر گرفت و رفت .


عبدالجبار با خود گفت : این زن محتاج است ، باید ببینم که وضع او چگونه است ؟


در عقب او رفت تا این که زن داخل خانه ای شد .کودکانش پیش او جمع شدند و


گفتند : ای مادر ازگرسنگی هلاک شدیدم .


زن گفت : مرغی آورده ام تا برای شما بریان کنم . عبدالجبار چون این سخن را


شنید ، گریست ... ، با خود گفت : اگر حج خواهی کرد ،حج تو این است . آن


هزار دینار زر از خانه آورد و برای زن فرستاد و خودش در آن سال در کوفه ماند .



چون حاجیان مراجعه کردند و به کوفه نزدیک شدند ، مردمان به استقبال آنان


رفتند . عبدالجبار نیز رفت .


چون نزدیک قافله رسید ، شترسواری جلو آمد و بر وی سلام کرد و گفت : ای


عبدالجبار از آن روز که در عرفات ده هزار دینار به من سپرده ای تو را می جویم


، زر خود را بستان و ده هزار دینار به وی داد و ناپدید شد .


آوازی برآمد که ای مرد هزار دینار در راه ما بذل کردی ، ده برابر پس فرستادیم


و فرشته ای به صورت تو خلق کردیم تا از برایت هرساله حج گزارد تا زنده


باشی که برای بندگانم معلوم شود که رنج  هیچ نیکوکاری به درگاه ما ضایع


نیست .

 

دفاع سلمان از حریم ولایت

Image result for ‫عکس گل محمدی‬‎

سلمان فارسی این سخن رسول خدا را برای مردم زیاد تکرار می‌کرد: همانا علی(ع) دری است که خداوند گشوده است. هر کس در آن وارد شود مومن است و هر کس از آن خارج گردد کافر است.1 بعد از رحلت رسول خدا(ص) و غصب خلافت و مظلومیت علی(ع)، سلمان در خطبه‌های کوبنده و افشاگرانه می‌فرمود: ای مردم!  هرگاه فتنه‌ها و آشوب‌ها را همچون پاره ظلمانی شب دیدید که برجستگان در آن به هلاکت می‌رسند، بر شما باد به آل‌محمد(ص)، چرا که آنها راهنمایان به سوی بهشتند، و بر شما باد علی(ع)، ای مردم!  ولایت را در میان خود همانند سر قرار دهید. 2
ابن عباس، سلمان را در خواب دید و از او پرسید: در بهشت، پس از ایمان به خدا و رسول، چه چیز برتر است؟ سلمان پاسخ داد: پس از ایمان به خدا و پیامبر، هیچ‌چیز با ارزش‌تر و برتر از دوستی و ولایت‌ علی بن ابیطالب و پیروی از او نیست»3 زیرا: «بهترین فرد این امت علی(ع) است».  4
____________________
1- کتاب سلیم بن قیس، ص 251
2- بهجهًْ‌الامال، ج4، ص 418
3- بحارالانوار، ج 22، ص 341
4- اعیان‌الشیعه، ج 7، ص 287