اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

شعر انتظار ..... 69

 


آهسته می‌آیی از دور، تنها و از نور سرشار

از پشت کوهی مه‌آلود، در زیر باران رگبار

 

چشمان تو می‌درخشد مثل طلوع ستاره

بو ی خوشی می‌دهی، آه! بوی نم! خاک کهسار

 

ابری سیه‌پوش و سنگین بر سینه آسمان است

از پشت او می‌تراود خورشید با سعی بسیار

 

می‌آیی و با تو خورشید، آهسته بالا می‌آید

از پشت ابر سیه‌پوش با قلبی از نور سرشار

 

من می‌دوم تا کنارت، اما نمی‌مانی آنجا

پر می‌کشی رو به خورشید، مانند قویی سبکبار

 

ای کاش روزی دوباره از کوه پایین بیایی

پر می‌کشم می‌نشینم من پیش پای تو اینبار 

 


سپیده شمس

شعر انتظار ..... 68

تصویر مرتبط

 

 

در انتظار روی تو می‌مانم این چشمها همیشه همین جور است

این اشکها به شوق تو لبریز است این قلبها ز هجر تو رنجور است

 

یک روز با تمام غزلیات، با آیه‌های روشن و زیبایت

می‌‌آیی ای همیشه‌ی جاویدان، این حرف عاشقان سلحشور است

 

تنها امید ماندن و روییدن! ای مایه طراوت جان برگرد

چشم انتظار آمدنت هستم، تنها دلم به یاد تو پر نور است

 

خوش آن دلی که مهر تواش پر کرد خوش آن زبان که نام تو را آورد

در عزت و شکوه تو می‌بالد مردی که از وجود تو مغرور است

 

بر این دل شکسته و تنگ و سرد با گامهای گرم خودت برگرد

در انتظار روی تو می‌مانم این چشمها همیشه همین جور است 

 

فرامرز عربعامری

ولادت حضرت زین العابدین (ع) مبارک 4


نتیجه تصویری برای شعر میلاد امام سجاد


ای مناجات تا خدا رفته
عرش را تا به انتها رفته


کیسه کیسه به شانه نان برده
خانه خانه سوی گدا رفته


بی تو معراج هم کسی برود
بی وضو محضر خدا رفته


بسکه در حال سجده افتاده
رنگ پیشانی شما رفته


برکت می‌رسد غلامت اگر.
سر سجاده‌ی دعا رفته


محمل ما به گِل فرو رفته
محمل ما شکسته وا رفته


چاره‌ای کن برای ما ور نه
رمضان، آبروی ما رفته


آبرو دار پنجم شعبان
دارد از راه میرسد رمضان‌



ای مناجاتی سرای حسین
ذکر آمین ربنای حسین‌



ای تمام صحیفه ات شرح
آخرین ناله و دعای حسین


مقتل تو صحیفه ات باشد
داده‌ای شرح کربلای حسین


کاش مثل تو روضه خوان بشویم
تا اقامه کنیم عزای حسین


به زبان دعا بیان کردی
چه کشیدند بچه‌های حسین


آه تیر سه شعبه و حلق
طفل معصوم بی خطای حسین


الامان از حکایت زینب
وای از روز ماجرای حسین


چقدر کریه میکنی یعقوب
مژه ات ریخته برای حسین


بعد از آن که بدن مرتب شد
سر بنه روی بوریای حسین


روی قبرش نوشتی یا مظلوم
لک روحی فدا ابا المهموم



 علی اکبر لطیفیان

ولادت حضرت زین العابدین (ع) مبارک 3



نتیجه تصویری برای شعر میلاد امام سجاد



از سکوتم صدا درست کنید
ذکر یا ربنا درست کنید


ببرید و بیاورید مرا
بلکه از من گدا درست کنید


در دلم گر بناست خانه کنید
اول این خانه را درست کنید


می‌شود سنگ دستتان بدهم
می‌شود که طلا درست کنید


هرچه میل شماست تسلیمم 
یا خرابم و یا درست کنید


فقر ما را کسی درست نکرد‌
ای کریمان شما درست کنید



شد اگر شکر، اگر نشد یک وقت 
می‌نشینم تا درست کنید


بعد از آن که مدینه‌ام بردید
سفر کربلا درست کنید


از لب ما دعا نمی‌افتد
کربلا، کربلا نمی‌افتد


این قبیله هم شبیه هم اند
این کرم زاده‌ها چه با کرم اند


چه نیازی است تا بزرگ شوند
در همان کودکی مسیح دم اند



زنده‌ام میکنند مثل مسیح
بر تن مرده‌ام اگر بدمند


همه آماده‌ی بلا هستند
جاده‌های عروج پیچ و خم اند


عاشقان بیشتر پی نامند
عاشقانی که عاشقند کم اند


عاشقان در نگاه آل علی
گر اسیرند باز محترم اند


دختران قبیله‌های عرب
خادم شهربانوی عجم اند


عجمی کرده اند جانان را 
آبرو داده اند ایران را‌





 علی اکبر لطیفیان

ولادت حضرت زین العابدین (ع) مبارک 2


نتیجه تصویری برای شعر میلاد امام سجاد



نه فقط پهنه‌یِ افلاک نمک گیرِ تو اند
تو از این کشور و این خاک نمک گیرِ تو اند


مثلِ پیراهنِ یوسف که به کنعان آمد
مثلِ اَبری که سرِ خاکِ بیابان آمد
صاحبِ خانه­‌یِ خود جانبِ ایران آمد
خانه­‌ی مادری‌اش شاهِ خراسان آمد


خاکِ ما خانه‌ی تو سایه‌ی مطلق داری
حقِ آب و گِل و بر گردنِ ما حق داری


عشقِ ایرانیِ ما کارِ بنایت با ماست
حوض و فوّاره و ایوانِ طلایت با ماست
طاقِ گلدسته، رواق، آینه‌هایَت با ماست
خادمیِ حرم و صحن و سرایت با ماست


طرحِ زیباتری از باغِ جنان می‌سازیم
وَ ضریحِ نویی با فرشچیان می‌سازیم


مصلحت بود اگر شیرِ خدا می‌گشتی
تو علی هستی و شمشیرِ خدا می‌گشتی
مست از جلوه­‌یِ تکبیرِ خدا می‌گشتی
تکسوارِ عرب و تیرِ خدا می‌گشتی


بازویِ هاشمی‌ات تیغِ دو دَم گَر میداشت
کربلا زیرِ قدم‌هات تَرَک بَر میداشت


رُخصَتَت بود اگر یک تنه لشکر بودی
میمنه، میسره بودی و مکرّر بودی‌


ای امام ابنِ امام از همه بهتر بودی
رخصتت بود اگر حضرتِ حیدر بودی


کربلا دید پدر را نَفَست یاری کرد
وَه که با نامِ تو عباس علمداری کرد


واژه‌ات خطبه شد و تیغِ علی وار آورد
خطبه‌ات شورِ علی در دلِ پیکار آورد
چه بلائی به سرِ کاخِ ستمکار آورد
شیعه را با شب و شمشیر و دعا بار آورد


با تو در شام عجب معرکه بر پا شده است
که دعا گوی شما زینبِ کبری شده است


حسن لطفی

ولادت حضرت زین العابدین (ع) مبارک 1

اشعار برگزیده به مناسبت ولادت امام سجاد (ع)


 سویِ مجنون برسانید که لیلایی هست 

ما شنیدیم در این شهر که آقایی هست

دورِ این خانه شلوغ است اگر جایی هست

دردمندیم و دلی خوش که مداوایی هست


شبِ عید است بیائید حنا بگذاریم

سر به خاکِ قدمِ مردِ دعا بگذاریم


تا پدر چشم به چشمانِ تو احیا دارد

پَرِ گَهواره­‌یِ تو روحِ مسیحا دارد

وَ حسن خیره به چشمانِ تو نجوا دارد

نوه­‌یِ حضرت زهراست تماشا دارد


جلوه‌یِ نامِ علی بر تو مبارک بادا

سومین نامِ علی بر تو مبارک بادا




فطرسی آمده و از تو پَری می‌خواهد
از تو عیسیٰ نفسِ ناب تری می‌خواهد
یوسف از دستِ تو مژگانِ تری می‌خواهد
که غبارِ قدمت رُفتِگَری می‌خواهد


یا کریمیم و سرِ جاده­‌یِ تو شیعه شدیم
ما کنارِ پرِ سجاده­‌یِ تو شیعه شدیم


عشق وقتی به نهایت به نهایت برسد
تازه شاید که سَرَش بر کفِ پایَت برسد
چشمِ جبریل اگر سویِ عبایت برسد
نه محال است مقامش به گِدایَت برسد


حسن لطفی


ولادت حضرت ابوالفضل العباس ( ع ) مبارک 2

تصویر مرتبط

 

 مژده  ای حزب خدا یار حسین آمد

سید و سالار انصار حسین آمد

 

عید میلاد علمدار حسین آمد

صدق و صفا آمد، عشق و وفا آمد

 

ای ماه خیرالناس خوش آمدی عباس

نور باران خانه حیدر شده امشب

 

فاطمه  ام البنین مادر شده امشب

غرق شادی ساقی کوثر شده امشب

 

فخر عرب آمد، روح ادب آمد

ای ماه خیرالناس، خوش آمدی عباس


درد بی درمان عالم را دوا آمد

قهرمان سقای دشت نی نوا آمد

 

بر حسین فرمانده کل قوا آمد

آرام جان آمد جان، جهان آمد

 

ای ماه خیرالناس، خوش آمدی عباس

آمد آن ماهی که دارد چشم دریایی

 

باشدش از کودکی بر عالم آقایی

می کند فردا علمداری و سقایی

 

ماه حرم آمد، بحر کرم آمد

ای ماه خیرالناس، خوش آمدی عباس


یا امیرالمؤمنین نازم به احساست

گشته عالم زنده از بوی گل یاست

 

بوسه زن بر دست و بر بازوی عباست

باب المراد آمد، روح جهاد آمد


ای ماه خیرالناس، خوش آمدی عباس

ای گل ام البنین دستم به دامانت


جان من جان همه عالم به قربانت

تو کریمی و منم محتاج احسانت


دل منجلی آمد، نجل علی آمد

فرزند خیرالناس، خوش آمدی عباس


ای تمام انبیا زوّار قبر تو

باغ قرآن تشنه باران ابر تو


جان فدای مکتب ایثار و صبر تو

حق جلوه گر آمد نوری دگر آمد


ای ماه خیرالناس، خوش آمدی عباس

ولادت حضرت ابوالفضل العباس ( ع ) مبارک 1



نتیجه تصویری برای تصویر حرمحضرت عباس

 

جمعمان جمع که تا نقش خیالی بزنیم
کوچه باغی برویم و پر و بالی بزنیم

 

پای حافظ مِی ای از شعر زلالی بزنیم
جمعمان جمع بیایید که فالی بزنیم

 

شاهِ شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان

 

بگذارید از این فاصله بویی بکشیم
در ِخُم را بگشاییم و سبویی بکشیم

 

تیغ ابروی کجش را به گلویی بکشیم
صد و سی و سه نفس نعره ی هویی بکشیم

 

از دلِ ما چه به جا مانده؟ که غارت کرده
پسر سوم زهراست قیامت کرده

 

ماه و خورشید دو حیران و دو سرگردانند
سالها دل سر ِ این طایفه میگردانند

 

بال در بال فرشته غزلی میخوانند
ما همه بنده و این قوم خداوندانند

 

آمده تا ز علی تیغ دو دَم را گیرد
قد برافرازد و بر دوش علم را گیرد

 

جمع مِهر و غضب و جذبه و زیبایی را
در تو دیدیم مسیحایی و موسایی را

 

محشری کن که ببینند دل آرایی را
برده ای ارث از این سلسله آقایی را

 

حق بده مات شود چشم ، تماشا داری
هرچه خوبان همه دارند تو یکجا داری

 

آسمان پیش قدمهات به حیرت افتاد
کهکشان وقت تماشات به زحمت افتاد

 

موج برخاست و از آنهمه هیبت افتاد
کوه تا نام تو را بُرد به لکنت افتاد

 

این علی هست خودش هست جنابش آمد
خوش به حال دلِ زینب که رکابش آمد

 

تشنه خاکیم و ترک خورده ولی دریا تو
شوره زاری همه با ماست وَ باران با تو

 

و نوشتیم که یا هیچ پناهی یا تو
دلمان قُرص بُوَد ، قُرص چرا؟ زیرا تو

 

بعد مرگم به هوای حرمت پر گیرم
من کفن پاره کفن زندگی از سر گیرم

 

رگِ پیشانی تو تا که تَوَرم میکرد
لشگر انگار که با مرگ تکلم میکرد

 

دست و پا را نه فقط راهِ نفس گم میکرد
بیرقت در وسط دشت تلاطم میکرد

 

تو سلیمانی و تختت وسط میدان است
چقدر سر ز سر ِتیغ تو سرگردان است

 

میکشی تا وسط معرکه ها طوفان را
بند آورده نگاهت نفس میدان را

 

 تا که ارباب بگیرد به سرت قرآن را
میدرد نعره ی تو زَهره ی سرداران را

 

شور ِآن قله که آتش فوران کرد تویی
آن کماندار که ابروش کمان کرد تویی

 

سایه بان دلِ زینب دلِ ما هم با توست
حاجتی گرچه نگفتیم فراهم با توست

 

ماهِ شب های محرم تویی و دم با توست
ای علمدار ِ ادب شور محرم با توست

 

دستِ ما نیست که در پای غمت میگرییم
لطف زهراست که زیر علمت میگرییم

 

بی تو از چشم حرم خونِ جگر میریزد
خون از ساقه ی صد تیر و تبر میریزد

 

و رباب اشک به لبهای پسر میریزد
خیز از خاک و ببین خاک به سر میریزد

 

ابرویت بند دلش بود که از هم وا شد
وای بر حال سکینه که سرت دعوا شد

لبیک یا اباعبدالله الحسین ( ع )


شعری برای امام حسین ( ع ) : میلاد عشق و آزادگی مبارک :

 

نتیجه تصویری برای تصویر گل سرخ محمدی

  

این شعرصرفاجهت مطالعه است *کپی برداری پیگیردقانونی دارد


   *************************************** 


 لباسم سبز ، نگاهم سبز ، راهم سبز       1

  آسمان دل من سبز است

  یاد باد ، آن شب لالۀ سبز        2

   در میان لاله های سبز ، او زیبا بود        3

    در نگاهش نور ، هیبت ، وقار

                      جَدش بود       4

   من از دشت شقایقها ، باز می گردم

    باغچۀ کوچک دل من

    به وسعت آسمانها است

    و من شبانگاهی دور

    باغ گلهایم را دیدم

     گلهای رنگارنگ ، همه در یک جا جمع

      و گلهای نرگس را

       رَسته از بند فصول

       شاید زمانی می پنداشتم

        باغ گلها ، دشت شقایقها

        خواب یا شاید رویا است

    امّا اکنون ، می دانم

    باغ گلهای من ، جاودانی است

    من ، لالۀ سبزم

    سبزتر از تمامی لاله های سبز

     من ، رسَته از بند قوانینم

      من ، همره لالۀ سبز

     از دشت کرب و بلا می آیم

       هیبت او ، بس سنگین است

  او لالۀ سبز کوچک خود را ، با خود

                           

               به آسمانها خواهد برد

     لالۀ های سبز ، سَربازان اویند

      بوی او را هر سال  

       باد با خود

        به دشت خشک باورمان ، می آورد

        راهم سبز ، وجودم سبز

        چون که سالها ، شایدم قرنها

                   داغدار شقایقهایم

       با من ، هر شب

          از دشت نمناک غربت ، تنهائیها

         لاله ها می رویند

                     آلاله ها در کوه

              بند سپید یاس هایم

              بر تارک زمین

              ستارگان درخشان زمین را

              به آسمانها خواهد برد

    ------------------------------------------------------------------

 

    سرودۀ : رویا پوراحمد گربندی 

 

« تقدیم به سرور آزادگان و سالار شهیدان امام حسین (ع)

                 وپاسداران و حریم عشق و آزادی»                  

       

  1 - این شعر بر اساس 2خواب سروده شده

 

  2 - امام حسین (ع)

  3 - پاسداران  

  4 – پیامبر اکرم  

میلاد امام حسین ( ع) ؛ جان و روح عاشقان مبارک


نتیجه تصویری برای تصویر گل سرخ محمدی

 

ای که در مقــدم تـو بـاد صبــا گُل ریزد


پیـک شادی به نثارت همه جا گُل ریزد


 

شب میلاد تو عالم اگر عطـر آگیـن است


جبـرئیـل از در و از بـام و هـوا گُل ریزد


 

ای گُل سـرسبـد گلشـن زهـرا، جبـریل


گربه پـای تو نـریـزد به کجـا گُل ریزد

 


فطـرس از مقـدم تو شکـر خـدا می گوید


بـال بگشـوده و بر ارض و سما گُل ریزد


 

خبـری گر ز جمـال تـو بـه یوسف بـرسد


ز سـرشک شعف خود همه جا گُل ریزد


 

هرکسی نقش ببنـدد به لبش نام حسین


گـوئی از شـاخـۀ پُـربـار وفـا گُل ریزد


 

ای بقـا یـافتـه دین از تو، به پاس قدمت


خضـر پیـوستــه لب آب بقـا گُل ریزد


 

احتـرام حـرم از منـزلت و حُرمت توست


هاجر از شـوق تو در سعی و صفا گُل ریزد


 

هـر زمـانی کـه بـه محـراب نیایش آئی


روی سجّــادۀ محـراب دعـا گُل ریزد


 

گلفروش چمن عشقی و غیر از تو چه کس


در ره دوست گــه رنـج و بـلا گُل ریزد


 

تُربت اطهـر و ایثـار تو از بس خوشبوست


گـوئی ازخاک تو در کرب و بـلا گُل ریزد


 

می چکـد گر که ز چشمان «وفائی»اشکی


به روی خـاک تـو بـا اهـل ولا گُل ریزد


 

گناه سبب کوتاهی عمر


تصویر مرتبط


مرگ انسان به سبب گناه بیش ازمرگ با اجل است و زندگی به خاطر نیکوکاری 


بیش از زندگی عمر و سال است ( برخی از گناهان سبب کوتاهی عمر و برخی از


 کارهای  نیک سبب طول عمر انسان می شود . )



الفصول المهمه 274 - 275

هیچوقت حسرت زندگی آدم هایی که از درون شان خبر نداری نخور .............


نتیجه تصویری برای تصویر گل آب روی میز


هیچوقت حسرت زندگی آدم هایی که از درون شان خبر نداری نخور ...


هرقلبی یک دردی دارد و نحوه ابزارش هم متفاوت است !!


بعضی ها آن را تو چشم هی شان پنهان می کنند ...


و بعضی ها توی لبخندشان !

یک شهید، یک خاطره

نتیجه تصویری برای تصویر گل لاله




نوشتة پشتِ شیشه


 خیلی به حق‌الناس اهمیت می‌داد، آنقدر که برگه‌ای را به این مضمون نوشته بود:
- «با سلام به تمام دوستان و آشنایان، به شما سفارش می‌کنم هر کس طلبی از محمد روح‌بخش فرجی دارد به منزل پدر ایشان مراجعه کند.» آن‌وقت برگه را به استادکارش داده و گفته بود:
- «بعد از شهادتم این رو پشت شیشة مغازه بچسبانید؛ آخه خدا از حق‌الناس نمی‌گذره.»


***


هرکس می‌آمد، نوشتة پشت شیشه را می‌خواند، سری به تأسف تکان می‌داد و می‌رفت. آخر هیچ‌کس به یاد نداشت که حقّی بر گردن محمد داشته باشد.
 
خاطره‌ای از شهید محمد روح‌بخش فرجی
راوی: برادر شهید


مریم عرفانیان

حسادت، عامل اولین قتل درتاریخ انسان

تصویر مرتبط



از جمله آیاتی که به داستان‌ هابیل و قابیل پرداخته این چنین است: «هنگامی که هر دو نفر با انجام کار نیکی به پروردگار تقرب جستند، پس از یکی پذیرفته شد، و از دیگری پذیرفته نشد. [برادری که عملش پذیرفته نشد از روی حسد و خودخواهی به برادرش] گفت: بی‌تردید تو را می‌کشم. [او] گفت: خدا فقط از پرهیزکاران می‌پذیرد «مسلما اگر تو برای کشتن من دستت را دراز کنی، من برای کشتن تو دستم را دراز نمی‌کنم زیرا از خدا پروردگار جهانیان می‌ترسم.» (مائده - 27 و 28)

اما در روایات آمده است: «همانا حضرت آدم(ع) به هابیل و قابیل (فرزندانش) دستور داد (دستوری که از جانب خداوند بود) که برای خداوند قربانی کنند. از آن جا که هابیل چوپان و صاحب گوسفند بود و قابیل صاحب زراعت، پس هابیل یکی از بهترین گوسفندانش را قربانی کرد و قابیل قسمتی از زراعت نامرغوبش را برای تقرب به خداوند اختصاص داد.

در نهایت قربانی هابیل قبول شد و قربانی قابیل قبول نشد و این همان کلام الهی است که فرمود: قربانی که مورد قبول خداوند قرار گرفت، آن چیزی بود که آتش آن را دربرگرفت... سپس ابلیس به قابیل گفت: قربانی هابیل قبول شد و قربانی تو قبول نشد و اگر تو او را رها کنی؛ از او نسلی به وجود خواهد آمد که بر جدشان هابیل افتخار می‌کنند و می‌گویند ما فرزندان کسی هستیم که قربانی او قبول شد. پس او را بکش.(1)

______________________

1- الکافی، ج 8، ص 113

حسادت، از جمله بیماری بزرگ امت‌ها

نتیجه تصویری برای تصویر حسادت



قال‌النبی(ص): «سیصیب امتی داء الامم. قالوا: و ماداء الامم؟ قال: الاشر، و البطر، والتکاثر و التنافس فی‌الدنیا، و التباعد و التحاسد، حتی یکون البغی ثم الهرج»
پیامبر گرامی (ص) فرمود: به زودی بیماری (بزرگ) امتها، امت مرا فرا می‌گیرد! 
عرض کردند: بیماری (بزرگ) امتها چیست؟ حضرت فرمود: هوسرانی و عیاشی و فزون‌طلبی، مسابقه در دنیا‌پرستی، اختلاف و نفاق و حسد نسبت به یکدیگر و سرانجام به ظلم و ستم و سپس به هرج و مرج مبتلا می‌شوند. (1)

___________________

1- المحجهًْ البیضاء، ج 5، ص 326