اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

طنز جبهه ( 50 ) :

Related image

   تند تند با ولع و اشتهای تمام غذا می خورد ،

انگار کسی می خواست لقمه رو از دستش بگیره و

 پشمک رو هم به این سرعت نمی خوردند !

می گفتم: وقت کردی نفسی ام بکش دوباره شیرجه برو ! می گفت :

تو غصّه خودت رو بخور من شنا بلدم !

" دانستنی های تصویری +عکس " :

 

دانستنی های تصویری علمی، ورزشی، سلامت و ... علاقمندان خاص
 خود را دارد .             
 
 
               

به گزارش جام جم آنلاین با دیدن تصاویر زیر به دانش

 خود بیافزایید.

 

"  جام جم "

" با معماری عجیب زندان ساواک آشنا شوید "

 
چرا ساختمان زندان ساواک مخوف بود؟
 
 
موزه عبرت                        
             
                             
 زندان«کمیته مشترک ضد خرابکاری» معروف ترین زندان برای مبارزان انقلاب اسلامی است؛ این زندان به واسطه ساختمان عجیبش محل دردناکترین شکنجه ها بوده است و حالا۱۳ سال است که موزه عبرت نام گرفته است.                        
آرمان ها بزرگترین موتور محرک برای جنگیدن و رساندن آدمها به چیزی است که آن را حقیقت می دانند برای همین هم باورها وقتی لباس آرمان می پوشند در نظر انسان ها به جاودانگی می رسند جاودانگی و حقیقتی که هیچ قدرتی توان از بین بردن آنها را ندارد. رسیدن به پیروزی انقلاب ۵۷هم در کشور ما یکی از اتفاقاتی است که می توان آن را نمونه بارز به ثمر رسیدن آرمان مردمی دانست که برای رسیدن به آن رنج و درد و حبس هایی را تجربه کردند که هرکدامش شاهدی بر این ادعاست که پس هر مقاوت، گلوله خوردن، زخمی شدن و کشته شدن آرمانی وجود داردکه ضد گلوله است. موزه عبرت یا همان  زندان کمیته مشترک ضد خرابکاری در زمان شاه یکی از مکان هایی است که اگر سری به آن بزنید با وجود مخوف بودن و هولناک بودن ساختمانش می توانید گذشته آدم هایی را ببینید که زنده ماندن و تاب آوردنشان را تنها مدیون  همین آرمان های ضد گلوله شان بوده اند. به بهانه سی و هشتمین  سالگرد پیروزی انقلاب به سراغ این موزه رفتیم،زندان پر رمز و رازی که با وجود قرار گرفتن در مرکز شهر سال های سال کسی از وجود و اتفاقات درون آن خبری نداشت.

زندانی در منطقه باغ ملی

باغ ملی تهران قدیم در نظر خیلی از آدم های قدیم وجدید یکی از مکان های پر رفت و آمد تهرانی ها برای تفریح و قدم زنی به شمار می رفته است؛ به همین دلیل شاید برای خیلی از ما عجیب و غریب به نظر برسد که این زندان درست در دل شهر و در همان حوالی ساخته و بعدها مشغول به فعالیت شده است. موزه عبرت که در زمان انقلاب با نام زندان«کمیته مشترک ضد خرابکاری» فعالیت می کرده است زندانی است که تا سالهای سال به خاطر شرایط خاص معماری اش کسی از وجود آن خبر نداشته است. زندانی که در سالهای حکومت شاه زندان مخوف ساواک بوده است و چیزی حدود ۴۰۰۴نفر را در خودش برای شکنجه جای داده است.

زندانی مدرن با معماری آلمان ها

کافی است کمی در این موزه قدم بزنید تا به شرایط پیچیده آن پی ببرید زندانی که وقتی از معماران سوال می کنید بیشتر به یاد حال و هوای دیکتاری  هیتلر و استبداد آلمانی های نازی می افتید. در حال حاضر چیزی حدود ۸۰سال از ساخت این زندان می گذرد؛ زندان ضد زلزله ای که در سال ۱۳۱۱ به دست معمارهای آلمانی  و در حکومت رضا شاه ساخته شد. این زندان اولین زندان مدرن ایران است که بعد از مدتی زندان مخصوص زنان نیز به شمار می رفته است. مسئولان این موزه می گویند استقامت و استحکام این مکان به شکلی است که با گذشت زمان نه تنها دچار فرسودگی نمی شود که با گذر سال ها ، مقاوم تر می گردد برای همین یک ساختمان ضد زلزله محسوب می شود.

زندانی که کسی نتوانست از آن فرار کند

اگر سری به این موزه بزنید خواهید فهمید که این زندان از نقشه مدوری برخوردار است که در نگاه اول وقتی در آن قدم می زنید به ساختمان ها و راهروهای پیچ درپیچ و تو در تویی می رسید که کاملا قابلیت سردرگمی دارند و از طرف دیگر به شما اجازه نمی دهد که متوجه متراژ چند هزار متری آن شوید. پیچیدگی در نقشه این زندان مخوف به قدری است که در زمان خودش به هدف سازندگان آن جامه عمل پوشاند هدفی مبنی بر اینکه زندانیان هیچ راه گریزی از این زندان نداشته باشند؛ برای همین اگر به سراغ تاریخچه این زندان بروید خواهید فهمید که در طول فعالیت این زندان هیچ زندانی ای موفق به فرار از آن نشده است.

ساختمانی همسو با فصل های سال برای زجر دادن

یکی از ویژگی هایی که در این زندان وجود دارد این است که شما علاوه بر قدم زدن در آن متوجه سیستم تهویه پیچیده آن می شوید چون نحوه ساخت این زندان به شکلی است که باعث شده است این زندان در زمستان ها دمایی بسیار سرد و از طرفی در تابستان ها هوایی به شدت گرم داشته باشد تا بیش از پیش بتواند شرایط جوی و آب و هوایی را برای گذران زندگی زندانیانش دشوار کند.

پژواک دردناک زندانیان در ساختمان

در کنار همه شکنجه های فیزیکی دردناک  این مکان که آن را در زمان خودش از سایر زندان ها متمایز می کرده است شکنجه های روحی و روانی ای وجود داشته که توسط ساواک و شکنجه گرهای آن صورت می گرفته است یکی از عواملی که به انجام شکنجه های روحی و تضعیف روانی این زندان کمک می کرده است نحوه معماری ساختمان زندان بوده است چون  آن را طوری طراحی کرده اند که وقتی شما در آن فریاد بزنید به هیچ وجه صدا و پژواک آن به بیرون ساختمان بروز پیدا نمی کند و همین ویژگی آن هم باعث شده تا کسی سالهای سال از حضور زندان ساواک در دل شهر خبر نداشته باشد؛ اما نکته جالب توجه اینجاست که به همان اندازه که صدای داد و فریاد در این زندان به بیرون نمی رود ولی به همان اندازه صدا و پژواک فریادهای دردناک خود زندانیان در دل زندان می پیچده تا این امر موجب ترسیدن و تضعیف روحیه زندانیان شود.

دردناک ترین شکنجه ها در اتاق فوتبال

ساواک برای کشیدن حرف از زیر زبان مبارزان انقلابی دست به انواع و اقسام شکنجه هایی می زده است که تصور کردن به آن هم می تواند برای هر آدم معمولی دردناک و طاقت فرسا باشد؛ شکنجه هایی به شدت خشن که بسیاری از آدم ها حتی از گفتن آن هم معذوریت پیدا می کنند. در این زندان اتاق های مختلفی برای شکنجه دادن وجود داشته که یکی از این اتاق های شکنجه«اتاق فوتبال» نام داشته است، که شیوه شکنجه در این اتاق به گونه ای بوده  که در آن دست های زندانی را از پشت می بستند و بعد از آن چند تن از افراد ساواک دور او حلقه می زدند و فرد زندانی را به مثابه توپ فوتبال با مشت لگد مورد اصابت قرار می دادند و او را به یکدیگر پاس می دادند و حتی برای اینکه عملشان برای شخص دردناک تر باشد موقع انجام این شکنجه بیشتر شکنجه گرها از کفش های نوک تیز فلز استفاده می کرده اند برای همین هم خود افراد ساواک نام این اتاق شکنجه را «اتاق فوتبال» گذاشته بودند.

آپولو

داشتن انواع و اقسام تجهیزات نوین برای شکنجه کردن افراد باعث می شده است تا این زندان برای سرسخت ترین مبارزان انقلابی در نظر گرفته شود. در کنار همه وسایل عجیب و غریب برای شکنجه کردن افراد یکی از معروف ترین آنها وسیله ای بوده است به نام«آپولو» که باعث زجر هرچه بیشتر مبارزان انقلابی می شده است. یکی از زندانیان می گوید این دستگاه شکنجه را از روی آپولوی فضانوردان ساخته بودند اما با یک تفاوت بزرگ که آن دستگاه سرنشینانش را به فضا می برد اما این یکی سرنشینانش را به عزا! نحوه کار کردن آن هم به گونه ای است که زندانی را به شکل فضانورد به این دستگاه می بستند  و کلاه آهنی روی سر او می گذاشتند و بعد با کابل به او می زدند تا حین داد و فریاد از شدت درد، صدا تنها به گوش خودش برسد و در سر خودش بپیچد. از آنجا که کف پا ارتباط مستقیم با مغز دارد، با ضربه  سوم و چهارم، زندانی نمی فهمید که شلاق به کف پایش برخورد می کند، بلکه درد آن را با مغز خودش احساس می کرد؛ به شکلی که انگار کابل به سرش زده می شد. این در حالی است که این وسیله شکنجه تنها بخش کوچکی از شکنجه ها و ادوات دردناک این زندان را تشکیل می داده است.

کاربری سلول عمومی در سلول های انفرادی

در زندان کمیته مشترک ضد خرابکاری همه چیز ب فقط و فقط برای آزار و اذیت مبارزان انقلابی فراهم شده است برای همین به محض ورود در ساختمان این موزه با اولین چیزی که رو به رو خواهید شد درهای تو در تو و متفاوتی است که در این زندان وجود دارد به شکلی که همه درهای این زندان لبه ها و قرنیزهای بلندی دارد که خود زندانیان می گویند  هدف از ساخت درهایی به این شکل، این بوده است که افراد به محض ورود در زندان  و با چشم های بسته متوجه حضور این درهای متفاوت نمی شدند برای همین هم به محض ورد، برخورد با این درها باعث می شد تا افراد با سر به زمین بخورند. در کنار این درهای متفاوت یکی دیگر از ویژگی های این زندان ها وجود ۸۶ بند انفرادی آن بوده است که خود زندانی ها اشاره می کنند که هرزگاهی به قدری تعداد زندانیان در سلول های دو متری آنها زیاد می شده است که افراد توان دراز کشیدن نداشتند و مجبور بودند ایستاده بایستند و حتی بخوابند.

شناسهٔ خبر: 3895043 -           

  جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۴

" خبرگزاری مهر "

" با ما از کاخ نیاوران بازدید کنید "

محمدرضا پهلوی در چه جایی زندگی می‌کرد؟

 

کاخ نیاوران محل زندگی خانواده پهلوی               
            
                             
دهه فجر بهانه خوبی است که از نو تاریخ انقلاب را مرور کنیم.  سراغ کاخ نیاوران آخرین عمارت گاه شاه می‌رویم و از صفر تا صد زندگی او را از نو بازگو کنیم.                        

مجله مهر تضاد طبقاتی همیشه یکی از دلایل انقلاب در جهان بوده و اگر دلیل اصلی آن نباشد، حتماً جرقه‌ای بزرگ برای آتش زدن خشم سرکوب‌شده مردم بوده است؛ بنابراین قصروعمارت شاهان همیشه یکی از مصداق‌های بارز تضاد طبقاتی در حکومت‌ها هستند. کاخ نیاوران یکی از همین‌هاست؛ کاخی که آخرین عمارت گاه خانواده پهلوی بود که به دستور محمدرضا در سال ۳۶ ساخت آن آغاز شد. این کاخ در ابتدا قرار بود محلی برای پذیرایی از مهمانان خارجی و مقامات عالی‌رتبه باشد؛ اما درنهایت به خانه اصلی این خانواده تبدیل می‌شود و به دلیل همین تغییر کاربری ساخت آن تا ده سال طول می‌کشد. این عمارت خوش آب‌وهوا از سال ۴۶ تا ۵۷ محل زندگی خانواده محمدرضا شاه بود محلی که شاید آخرین روزهای حضور خانواده سلطنت را به خودش دیده است. نمای این ساختمان ساده است و با معماری‌های هنری قاجار تفاوت زیادی دارد؛ اما در عین حال ضدگلوله، ضد توپ و ضد زلزله است. در یکی از روزهای سرد بهمن‌ماه سراغ این کاخ رفتیم. «زینب نصیری» راهنمای کاخ، کسی بود که از همان ابتدا با ما همراه شد و ما را در جریان ریزودرشت خانه سابق پهلوی‌ها قرارداد.

 

سرسرای کاخ؛ سالنی با سقف متحرک و سالن سینمای اختصاصی

در را که باز کنید، اول‌ازهمه سقف و ستون‌های بلند ساختمان چشمتان را می‌گیرد و اگر سرتان را کمی بالاتر بگیرید، سقف متحرک آلومینیوم یا سان روف خانه را می‌بینید که باز و بسته می شود. برای همین می‌توان با باز کردنش روزها نور را به سطح خانه پاشید و شب‌ها هم ستاره‌ها را تماشا کرد و حتی می‌توان با روشن کردن نورافکن‌ها نور را به آسمان انداخت و از تماشای آن لذت برد. کاخ دو طبقه و یک نیم‌طبقه دارد. معمار ساختمان یک مهندس ایرانی به نام «محسن فروغی» است. همان کسی که طراح سعدیه شیراز است. دکوراسیون داخلی خانه هم کار یک تیم فرانسوی است. کمی که جلوتر بیایید و دو سه پله را رد کنید به سرسرای کاخ می‌رسید که دورتادور آن را فرش‌های راوند کرمان و مبل‌های فرانسوی پر کرده‌اند. در یکی از فرش‌ها تصاویر ۱۰۹ پادشاه ایرانی دورتادور آن نقش بسته و در ترنجش ۵۶ نفر از افراد مشهور دنیا مثل کنفوسیوس، حضرت سلیمان (ع)، حضرت موسی (ع) و ... جا خوش کرده‌اند و به‌حق نامش «فرش مشاهیر» شده است. دست چپتان هم فرشی دیگر شبیه همین می‌بینید با این تفاوت که ۷۲ پادشاه افسانه‌ای شاهنامه درون آن دیده می‌شوند و برای همین نام این‌یکی هم می‌شود، «فرش سلاطین».

 

 

تالار آبی و میزبانی از کارتر!

در سمت چپ سرسرا تالار آبی برای مهمانی‌های ویژه وجود دارد که چون از پرده تا درودیوار آن آبی‌رنگ است، به این نام معروف شده است. فعلا در این تالار بسته است و بازدید از آن ممکن نیست. آخرین جشنی که در این تالار برگزار شد، به یک سال قبل از انقلاب برمی‌گردد؛ وقتی شاه، اول سال میلادی را جشن می‌گیرد و کارتر، رئیس‌جمهور آمریکا مهمان ویژه اوست. اندکی قبل از انقلاب دکوراسیون قدیم تالار عوض می‌شود و وسایل جدید از خارج از کشور سفارش داده می‌شوند؛ اما عمر این کاخ مجال تغییر دکوراسیون را به صاحبانش نمی‌دهد و وسایل جدید به گمرک ایران نمی رسند و به خاطر همین‌الان تالار آبی خالی است و هرازچندگاهی در آن نمایشگاه برگزار می‌شود!

 اگر راهرو را تا انتهای سالن ادامه دهید، به اتاق نشیمن می‌رسید. اتاقی با مبل‌های مشکی‌رنگ فرانسوی که چرم اصل هستند و ویترین‌هایی که با ظروف سفالی تمدن آمریکای جنوبی پر شده‌اند. پشت این اتاق هم سالن سینمای اختصاصی با جایگاه ویژه شاه و ولیعهد وجود دارد. دو طرف ورودی سینمای اختصاصی ظروف قرن ۱۸ میلادی وجود دارند. البته مقابل در سینما هم یک ظرف طلاکاری دیده می‌شود که هنگام رفتن به سالن سینما مواظب باشید که این هدیه نیکسون، رئیس‌جمهور آمریکا به زمین نیفتد و نشکند! از اتاق نشیمن که بیرون بیایید، دقیقاً سمت راست کاخ و نرسیده به اتاق غذاخوری می‌توانید ظروف چینی چک و فرانسه منقش به آرمیتاژ پهلوی را مشاهده کنید. در ضمن در میان این مشاهدات، حواستان به تابلوهای روی دیوار و گلدان‌های فرانسوی هم باشد.

اتاق نشیمن

 

اتاق غذاخوری و پذیرایی؛ ظروف نقره با روکش طلا

در همین راهرو اگر به سمت چپ بچرخید سالن غذاخوری ملوکانه را می‌بینید که با ظروف نقره با پوشش طلا و شمعدان‌های فرانسوی پر شده است. در ضمن تمام مبلمان و تخت و کلا وسایل چوبی خانه و البته پارچه‌کشی‌ها و پرده‌ها فرانسوی هستند؛ پس دیگر از تکرار آن پرهیز می‌کنیم! در گوشه اتاق غذاخوری سماور قاجاری عتیقه را می‌توانید ببینید. درست پشت این اتاق و سماور یک دالان و فضای کوچک وجود دارد که از یک‌طرف به زیرزمین و مطبخ و از طرفی دیگر به راه‌پله‌ها راه دارد. خدمه در همین فضا غذا را تزیین و آماده ورود و سرو می‌کنند. تقریباً تمام ظروف شاهنشاهی آب‌طلا هستند.

 

اتاق غذاخوری

از اتاق غذاخوری که بیرون بیایید، در طرف سمت راست با یکی از درهای اتاق پذیرایی مواجه می‌شوید. اتاقی بزرگ با پنجره‌های ضدگلوله و آفتابی که تا وسط‌های اتاق ردپایش دیده می‌شود. در این پذیرایی می‌توانید چند دست مبل و عکس محمدرضا و فرح را در دو طرف اتاق ببینید. درون ویترین‌ها هم وسایل تزیینی پر کرده‌اند که جزو کلکسیون فرح به شمار می‌آیند و البته به خاطر عتیقه بودنشان بیشتر آن را شبیه یک موزه کرده‌اند که در آن از مفرغ‌های لرستان تا تندیس‌های گِلی املشی دیده می‌شوند. در کنار آن‌ها نقاشی‌های لاکی یا همان گل و مرغ قاجاری هم به چشم می‌خورند.

اتاق پذیرایی

 

راه‌پله شاه از خدمه جداست!

برای رسیدن به طبقه دوم چند راه وجود دارد. اول‌ازهمه آسانسوری است که سال‌ها بی‌استفاده مانده است. دومین راه بالا رفتن از پله‌هاست. در چهار طرف کاخ راه‌پله وجود دارد که سه تا از آن‌ها مخصوص خدمه است و اما یکی که پله‌هایی با عرض بیشتر و ارتفاع کمتر دارد، تنها مختص شاه است که اصطلاحاً به آن‌ «شاه‌رو» گفته می‌شود. از راه‌پله‌ها که بالا بروید قبل از رسیدن به طبقه دوم با دو اتاق مواجه می‌شویم که یکی رختکن لباس نظامی و دیگری اتاق معاینات پزشکی اوست که در خفا پزشک او را معاینه می‌کرده و سعی در کنترل روند بیماری سرطان غدد لنفاوی‌اش را داشته است و اما طبقه دوم!

 

رختکن لباس نظامی محمدرضا پهلوی

در طبقه دوم یک راهروی چهارگوش را می‌بینیم که سمت چپش را اتاق بچه‌ها به خود اختصاص داده است. اول اتاق علیرضا را می‌بینیم که اتاق مطالعه و خواب و حمام و دست‌شویی و آشپزخانه جداگانه دارد. اتاق خواب و مطالعه او جداست و با یک راهرو به هم وصل می شوند. همه بچه‌ها در این کاخ حمام و آشپزخانه و ندیمه جداگانه داشته‌اند. هنوز برنامه درسی علیرضا روی دیوار اتاق مطالعه‌اش دست‌نخورده مانده و برچسب‌های میکی‌موسش به درودیوار حمام اختصاصی‌اش دیده می‌شود. علیرضا در دوران انقلاب حدود هشت سال داشته است. سرنوشت پسر کوچک پهلوی خیلی شیرین نبوده و در سال ۸۹ با یک گلوله و خودکشی به پایان می‌رسد.

 

اتاق مطالعه علیرضا

کمی آن‌طرف‌تر اتاق فرحناز دختر بزرگ فرح و محمدرضاست که او هم مانند برادرش حمام و رختکن اختصاصی و ندیمه مخصوص داشته است. بین اتاق این دو فرزند شاه اتاق ندیمان آن‌ها قرار دارد که به‌صورت شیفتی در این اتاق زندگی می‌کردند. اتاق فرحناز با عروسک‌های چوبی مجارستانی و مجسمه‌های اسپانیایی تزیین‌شده است. همه بچه‌ها در اتاق‌هایشان یک پیانوی اختصاصی داشته اند.

اتاق خواب فرحناز

 

اتاق‌های فرح

تقریباً تمام اتاق‌های کاخ تودرتو هستند به هم راه دارند و این قضیه درباره اتاق‌های شاه و فرح بیشتر صدق می‌کند. فرح پهلوی، یک اتاق آرایش دارد که با لوازم‌آرایش آمریکایی و لوسترهای کریستال چک و برنز پر شده است. این اتاق از طرف چپ به اتاق موزیک و ورزش او می‌رسد و از طرف راست به اتاق‌خواب مشترکش با محمدرضا راه پیدا می‌کند. فرح به‌غیراز این اتاق، یک اتاق رختکن در همین طبقه دارد که در آن هنوز تعدادی از لباس‌هایش که سوزن‌دوزی بلوچی هستند، دیده می‌شود. یک اتاق کار هم در نیم‌طبقه کاخ دارد که علاوه بر اتاق کارش، اتاق لیلا دختر کوچک او و ندیمه‌اش هم همان‌جاست. جالب است بدانید لیلا هم به سرنوشت برادرش علیرضا دچار شده و او هم پس از انقلاب در اثر افسردگی به زندگی خود پایان داده و خودکشی کرده است. در ورودی اتاق‌خواب فرح و محمدرضا می‌توان تابلوی بزرگی را دید که در آن فرح درحالی‌که یک تاج به دست دارد، نقاشی شده است. این اثر به کنایه می‌گوید که فرح اولین و البته آخرین شهبانوی ایرانی بوده که تاج‌گذاری کرده است! سالن‌ها در طبقه دوم با دو گوبلن بزرگ قرن ۱۸ میلادی تزیین شده‌اند و البته یک فرش بزرگ و عجیب در کف آن پهن شده که حاصل دست هنرمندان مشهدی است. این فرش آن‌قدر ریزبافت است که متخصصان می‌گویند گویا این فرش را کودکان بافته‌اند!

اتاق آرایش فرح

 

کاخ تابستانی خانواده پهلوی سعدآباد است

اتاق یا بهتر بگوییم اتاق‌های شاه در فاصله نزدیکی در کنار اتاق فرح قرار دارد. در گوشه سمت راست یک اتاق کار کوچک و سرویس بهداشتی قرار دارد و در کنار آن رختکن و اتاقی برای استراحت نیمروزی او قرار دارد. در این اتاق می‌توان نقاشی چهره‌ پدر و مادر محمدرضای پهلوی و البته تابلوی «دو زن» که هدیه «فروغی» به شاه در مراسم تاج‌گذاری است را دید. این اتاق هم با راهرویی که به اتاق مشترکش با فرح و دیگر اتاق‌های فرح راه دارد و تمام اتاق‌ها هم به بالکن‌هایی بزرگ راه دارند. این اطلاعات مربوط به قسمت‌های اصلی کاخ است و باید گفت کاخ ولیعهد جداست و او در کوشک احمدشاهی در همین باغ نیاوران استقرار داشته است. اتاق کار اصلی شاه هم در بیرون از این کاخ و در عمارت صاحبقرانیه قرار داشته و بالاخره زیرزمین هم محل کار و استقرار خدمه  و مطبخ بوده است. البته تمام سال‌هایی که خانواده پهلوی در این کاخ زندگی می‌کرده‌اند، نه ماه سال در اینجا بوده‌اند تا به مدرسه بچه‌ها نزدیک باشند و سه ماه تابستان را در کاخ سعدآباد اوقات می‌گذراندند.

اتاق استراحت نیمروزی شاه

کاخ نیاوران پر از مجسمه‌ها و تابلوها و تابلو فرش‌ها و وسایل قیمتی و قدیمی است که در این گزارش نمی توان به تمام ظرایف آن اشاره کرد و شاید بهتر باشد برای تماشای آن خودتان برای یک‌بار شده به آنجا بروید و از نزدیک آن را مشاهده کنید و البته از تمام تجملات کاخ  ۷۰۰ کیلو طلایی که فرح پهلوی با خود به خارج از کشور برده است را کم کنید!

                        

شناسهٔ خبر: 3898337 -                       
      دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۳:۵۴         
 
"  خبرگزاری مهر "

 

تصاویری جالب از خواب کودکان +عکس

           

           
بعضی وقت ها این کودکان را باید به زور به رختخواب فرستاد اما در برخی مواقع، چنان
 خسته می شوند که هر جایی که بتوانند دراز کشیده و به خواب عمیق فرو می روند.
            

 لحظه ای که باتری این بچه های کوچک تمام می شود، بسیار جالب توجه است زیرا

 در همان  حالتی که هستند، ناگهان از حرکت ایستاده و خاموش می شوند!

هرچند ممکن است خواب بچه ها در بعضی مکان ها و حالت های غیرمعمول اتفاق بیفتد

 ولی همین  ویژگی، سوژه را بیش از حد بامزه می کند.

 

دوشنبه 18 بهمن 1395 ساعت 00:02

" جام جم "

طنز جبهه ( 50 ) :

   Related image

  

*****************

                   *****************************

 تند تند با ولع و اشتهای تمام غذا می خورد ،

انگار کسی می خواست لقمه رو از دستش بگیره و

 پشمک رو هم به این سرعت نمی خوردند !

می گفتم: وقت کردی نفسی ام بکش دوباره شیرجه برو !

می گفت : تو غصّه خودت رو بخور من شنا بلدم !

" آتش جهنم عاقبت خدعه و نیرنگ " :

 

قال‌الامام علی(ع):
«لولا ان المکر و الخدیعه فی‌النار لکنت امکر الناس»
امام علی(ع):
اگر جایگاه مکر و نیرنگ، در آتش دوزخ نبود، هر آینه من فریبکارترین مردم
بودم.(1)
____________________
1- بحارالانوار، ج 75، ص 285.

"متکبر دیوانه و جهنمی است " :

 

پیامبر گرامی اسلام(ص) از کنار گروهی می‌گذشت. از آنها پرسید: برای چه
جمع شده‌اید؟ گفتند: این شخص دیوانه شده است. حضرت فرمود: او دیوانه
نیست، بلکه مریض است، دیوانه کسی است که هنگام راه رفتن، خودنمایی
و تکبر می‌کند، به راست و چپ نگاه می‌اندازد، و شانه‌هایش را حرکت
می‌دهد.
او از خدا بهشت می‌خواهد، در حالی که گناه می‌کند. کسی که مردم از شرش
ایمن و به خیرش امیدوار نیستند. (1)
نقل شده که دو نفر در حضور حضرت موسی(ع) به یکدیگر افتخار می‌کردند.
یکی گفت: من پسر فلان، پسر فلان هستم و تا نه پشت خود را شمرد.
خداوند به موسی(ع) وحی فرستاد که به او بگو همه آن نه نفر از اهل جهنم
هستند و تو هم نفر دهم آنها هستی. (2)
________________________________
1- بحارالانوار، ج 76، ص 303
2- معراج السعادهًْ، ص 233

خواص اسما ء الحسنی ( 29 ) :

رحمن :

 

از اسمای حسنای الهی است  . خداوند " رحمان "  است یعنی به تمام بندگانش نظر

لطف و بخشندگی دارد ، مومن باشد یا کافر مطیع باشد یا معصی .

امام  ( ع) می فرماید : رحمن یعنی به وسیله دادن رزق بندگانش به آن ها مهربان و

بخشنده است و به وسیاه معصیت آن ها رزقشان را قطع نمی کند .

و در همه حال روزی آن ها را می دهد . رحمانیت خداوندشامل تمام مخلوقات می شود .

خداوند برحسب رحمانیت خود به همه روزی می دهد و نفع کلی برخلائق می رساند

فرقی نمی کند که آن ها مومن باشند یا کافر و یا غیر آن ها .

رحمان بودن خداوند عام است و در مقابل آن رحیمیت خداوند است که خاص است . 

خداوند رحیم است یعنی نظر لطفش فقط شامل حال مومنین می باشد و فقط مومنین

هستند که از رحیم بودن خداوند فیض می برند . رحمان بودن خداوند اختصاص به دنیا

دارد اما رحیم بودنش شامل هم دنیاست و هم آخرت .

غیر مومنین و کفار فقط در دنیا از نعمت های الهی نفع می برند ، اما مومنین هم در دنیا

و هم در آخرت در دریای نعمت های خداوندی غوطه ور هستند و کافران در آن جا از نظر

لطف و واسعه ی الهی بی بهره هستند و در حسرت ابدی خواهند سوخت .

 

خواص :

 

1- اما رضا ( ع ) می فرماید : " هر کس بعد از هر نمازی "  298  " بار "  الرحمن الرحیم  "

را بگوید ، همه ی مخلوقات او را دوست می دارند و از اهل تحقیق می گردد .

2- از حضرت خضر (  ع  ) روایت شده که فرمود : هر کس در عصر جمعه نمازبخواند و روی

به قبله باشد و "  یا الله یا رحمن   " بگوید تا این که خورشید غروب بکند و از خداوند چیزی

بخواهد به او عطا می شود .

3- در خواص الاسماء و مفاتیح النجات آمده است ، اگر کسی بعد از هر نمازی "  100  " بار

" الرحمن " را بگوید در همه  ی حالات مورد لطف و عنایت حق می گردد .

4- "  الرحمن و الرحیم  " دو اسم جلیل و عظیم هستند و دعا به وسیله ی  آن ها به

مضطرین نفع می رساند و امانی برای خائفین می باشد . پس هر کس آن دو اسم مبارک

را در آخرین ساعت های روز جمعه در انگشتری از نقره حک بکند و در انگشت خود بکند

ابدا هیچ بدی را نمی بیند .

 

 

 

طنز جبهه ( 49 ) :

     Image result for ‫تصویر رزمندگان‬‎

****************

                         *************

   آن روز من مقسم غذا بودم ، ناهار چلو مرغ بود .

نمیدونم چی شده بود که بعضی مرغها ران نداشت .

بچّه ها هم کم نذاشتن می گفتن :

برادر این مرغها مادر زادی معلول بودن یا تو جنگ به این روز افتادن !

شاید از میدان مین جمع کردن !

نکنه تخریب چی بودن !

" واردات محصولات کشاورزی " :

                     بیاییم به عمق فاجعه وااردات محصولات کشاورزی فکر کنیم ؟

 

 

" جام جم "

" تشکیل خانواده در اسلام با نگاهی بر زندگانی حضرت زینب(س) " :

 

حضرت زینب            
                             
داشتن اصالت خاندان، ایمان، تقوا و عشق به پیامبر(ص) و اهل بیتش مهمترین شاخص های عبدالله ابن جعفر و دلایل انتخاب وی از طرف حضرت زینب(س) بود.                        

دومین نقش یک زن(نقش اول او فرزندی برای والدین است)، نقش همسر داری است.با نگاهی به سیره و منش پیامبر(ص) شاهد هستیم که با ظهور دین اسلام در امر خانواده یک انقلاب بسیار مهم فرهنگی رخ داد. در سیره پیامبر اسلام شاهد یک سری الگوها و  تدابیری هستیم که از یک سو به منظور اصلاحات فرهنگی در قالب بیان اهمیت ازدواج، نفی تک زیستی و عزوبت، تقویت ایمان به حمایت الهی و افزایش امید به آینده و کم کردن نگرانی‌های اقتصادی جوانان دنبال می‌شود، از سوی دیگر خانواده‌ها و اولیای امور به زمینه‌سازی ازدواج جوانان فراخوانده می‌شوند و مهمترین نکته اینکه به آسان‌سازی ازدواج تأکید می‌گردد. نوشتار زیر، موضوع ازدواج و همسرداری حضرت زینب(ع) را با نگاهی به الگو برداری برای زنان امروز مورد بررسی قرار می دهد.

با نگاهی موشکافانه به سطور فوق کاملا واضح و مشخص است که در مسئله ازدواج سه مسئله اساسی و راهبردی مورد توجه دین قرار گرفته است:

-فرهنگ سازی برای ازدواج و نفی تجرد

-نفی نگرانی های اقتصادی جوانان در امر ازدواج

-تاکید بر خانواده بر آسان گیری ازدواج

 امروزه با نگاهی به چگونگی شکل گیری ناهنجاریهای اجتماعی و اخلاقی در جوامع اسلامی از یک سو وافزایش سن ازدواج دختران و پسران، طرح مشکلات اقتصادی بواسطه خواسته های نابجا و سختی گیری خانواده ها در امر ازدواج از سویی دیگر، به این رهیافت میرسیم که این امرناشی از عدم توجه نهادهای تاثیر گذار از جمله نهاد خانواده ها به آموزه های دینی و سیره نبوی و خاندان اهل بیت(ع) می باشد. امروزه که جوامع اسلامی با ناهنجاریهای اخلاقی مواجه می باشند لازم است بار دیگر این آموزه ها را مورد توجه قرار دهد و از آن الگو برداری کنند.

درباره ازدواج حضرت زینب(س) به عنوان یکی از الگوهای اساسی در دین اسلام برای بانوان، اطلاعات بسیار اندکی وجود دارد. با این حال با تامل در نوع نگاه پیامبر(ص) و سیره ایشان به مسئله کاملا واضح و مشخص می شود که در حقیقت سبک و مرام زندگی و همسرداری حضرت زینب(س) نیز بر اساس آموزه های پیامبر(ص) بوده است که در ادامه بر اساس شاخص های مطرح شده در سیره پیامبر(ص) برای ازدواج، این بخش از زندگی حضرت زینب(س) را مورد بررسی قرار می دهیم

فرهنگ سازی و توجه به امر مقدس تشکیل خانواده

از پیامبر(ص) روایت شده است که «در اسلام هیج بنیانی در نزد خداوند دوست داشتنی‌تر از تزویج نیست.»[۱] و یا در جای دیگر می فرمایند«هرکس که دوست دارد خداوند را در حالی که پاک و مطهر است ملاقات کند باید در حالی که زوجی اختیار کرده است به ملاقات خداوند بشتابد.»[۲] بر این اساس حضرت زینب(س) نیز باید برای آینده خود مردی را به عنوان شریک زندگی انتخاب می کردند که در نوع انتخاب و گزینش همسر توسط حضرت، نکات درس آموز بسیاری برای زنان و دختران امروز ما وجود دارد.دختران در انتخاب شریک زندگی خود به دنبال چه معیارهای باید باشند؟ زیبایی، ثروت، شغل های بسیار مهم...معیارهای نیستند که در اسلام و سیره نبوی بدانها به عنوان معیار توجه شده باشد. گرچه ثروت و شغل ...برای گذران زندگی و تامین مایحتاج ضروی می باشد ولی جز اساس انتخاب همسر نیست. در نگاه و سیره پیامبر(ص) و اهل بیت اساس ایمان و اخلاق است.

حضرت رسول در این باره می فرمایند:  «هرگاه کسی که از اخلاق و دینش رضایت دارید برای ازدواج به درگاهتان آمد به وی همسر دهید و گرنه (سخت‌گیری در ازدواج) سبب فتنه و فسادی بزرگ در زمین خواهد شد.» [۳]یا در جایی دیگر می فرمایند: «برای نطفه‌های خویش فردی مناسب اختیار کنید؛ به هم شأن خود دختر دهید و از آنان دختر بگیرید.»[۴]

حال براساس آموزه های که از سیره حضرت رسول(ص) گفته شد، آیا معیاراانتخاب حضرت زینب(س) موقعیت اجتماعی فرد بوده است؟

آیا حضرت زینب(س) ملاک را ثروت و دارایی فرد مقابل قرار داده بود؟

آیا برای حضرت اصالت خاندان و تقوا و رستگاری ملاک بوده؟

و ...

بر اساس گزارش های تاریخی، حضرت زینب خواستگاران بی شماری از قبیله های مختلف داشته است و جالب تر اینکه بسیاری از این خواستگاران از موقعیت اجتماعی و قبیلگی و ثروت زیادی برخوردار بودند و همه تلاش آنها این بود که بتواند افتخار دامادی از نسل پیامبر(ص) را نصیب خود بکنند. برخی از این خواستگاران از اشراف و روسای قبایل عرب از جمله اشعث بن قیس بود. در بین خواستگاران زینب(س) نام عبدالله بن جعفر نیز به چشم می خورد. او در خانه ی علی (ع آمد و شد داشت و مورد علاقه ی رسول خدا (ص) و امیرمومنان(ع) بود.

وی فرزند جعفر بن ابیطالب، یعنی برادر زاده علی بن ابیطالب بود. جعفری که جز اولین ایمان آورندگان به پیامبر(ص) بود و اولین کسی بود که گروهی از مسلمانان را در هجرت به حبشه رهبری کرد و نهایت بعد از بازگشت در یکی از نبردها با رومیان هر دوست خود را از دست داد و از طرف پیامبر(ص) ملقب به جعفر طیار گردید. عبدالله فرزند چنین پدری بود.همه ی مورخانی که از عبدالله سخن گفته اند، او را به کرامت و عزت نفس ستوده اند و مخصوصا در جنبه ی بخشش او بسیار بحث کرده اند.

عبدالله بن جعفر مورد وثوق امیرالمؤمنین (ع) بود و بعدها نیز در جنگها و برنامه های آن حضرت شرکت و حضوری چشمگیر داشت تا جائی که در جنگ صفین او یکی از فرماندهان سپاه امام (ع) به حساب می آمد.

بنابراین داشتن اصالت خاندان، ایمان، تقوا و عشق به پیامبر(ص) و اهل بیتش مهمترین شاخص های عبدالله و دلایل انتخاب وی از طرف حضرت زینب بود.

ازدواج و افزایش روزی

در عصر پیامبر(ص) عده ای به علت فقر اقتصادی از ازدواج کردن کناره گیری می کردند مسئله ای که امروزه ای یکی از دلایل اصلی جوانان برای دوری از ازدواج می باشد. در این باره روایاتی از حضرت وجود دارد که گویا پیامی برای جامعه امروز ما می باشد:

«کسی که ازدواج را به خاطر ترس از تنگدستی ترک کند به خداوند سوءظن نموده است چرا که خداوند می‌گوید: اگر فقیر باشند از فضل خود بی‌نیازشان خواهم نمود.»[۵] «خانواده تشکیل دهید که موجب افزایش روزی است.»[۶]

زمانی که حضرت زینب با عبدالله ازدواج کرد، عبدالله از لحاظ اقتصادی وضع بهتری داشت اما در عین حال دست کرم و بخشش بسیار داشت که در این باره روایت ها و گزارش های بسیاری وجود دارد. نکته جالبتر در این مسئله این است که با ازدواج ایشان با حضرت زینب(س) نه تنها اوضاع اقتصادی و مالی ایشان بدتر نشد بلکه با حضور مبارک حضرت زینب(س) روز به روز نیز بهتر و پر رونق تر گردید.

تشویق به کمک در امر ازدواج

اقدام های خیر و نیکوکارانه همواره در تمام جوامع حتی جوامع غیر دینی مورد تحسین قرار می گیرد و کمک به شکل گیری بنیان خانواده که خود عامل بسیاری مهمی در جلوگیری از بزهکاری ها می باشد در موارد مختلفی در سیره پیامبر(ص) بازگو شده است از جمله:

«هرکس که اقدامی در پیوند ازدواج دو نفر انجام دهد خداوند هزار تن از حوریان بهشت را، که هر کدام در قصری از درّ و یاقوت ساکنند، به ازدواج وی درخواهد آورد.»[۷] عبدالله به علت ارتباط نزدیکی که با عموی خود حضرت امیر(ع) داشت و به علت شرم  و حیا؛ خود نتوانست جریان خواستگاری را پیش علی(ع) مطرح کند از اینرو فردی را به عنوان واسطه نزد حضرت فرستاد و موضوع را مطرح کرد. چقد پسندیده است که حرمت ها حفظ شود و پرده های شرم و حیا دریده نشود.

سیره علوی که همان سیره نبوی بود حضرت علی(ع) از دخترش نظرخواهی کرد و خود نیز سجایای اخلاقی و رفتاری عبدالله را ستود و زینب(س) به این ازدواج جواب مثبت داد و خود حضرت علی(ع) مقدمات عقد و مراسم ازدواج را مهیا کرد و بر اساس سیره پیامبر(ص) در امر خیر پیش قدم شد.

مهریه های سبک

مهریه حق زن می باشد و در اصل آن هیچ مشکلی وجود ندارد و اسلام بر این حق صحه می گذارد. ولی نکته ای که باید بدان توجه کرد این است که آیا در تعیین مهریه باید به توان مالی شوهر توجه کرد یا نه؟ آیا مهریه های سنگین که امروزه در جامعه مرسوم شده تضمینی برای بنیان خانواده و تداوم آن می باشد. پیامبر(ص) با بهترین و کوتاه ترین جمله به این مسئله واکنش نشان می دهند و می فرمایند: «بهترین زنان آنست که مهریه‌اش سبک‌تر باشد.»[۸]

حضرت زینب(س) در تمام افعال و اعمال و رفتارش آیینه ی تمام نمای مادر بزرگوارش حضرت زهرا (س) بود. در حلم در وقار در ادب در علم و دانش و صبر...در این موضوع نیز تبعیت تام از مادر بزرگوارش کردند و مقرر گردید مهریه حضرت زینب(س) همان مهریه حضرت زهرا(س) باشد. مهریه حضرت زهرا(س)، در واقع آنچه از فروش زره حضرت امیر بود حساب شد که مابین ۴۰۰ تا ۵۰۰ درهم نقره بود.

در هر ازدواج، طرفین می توانند شرایط ضمن عقد داشته باشند و این منوط به این است که فرد مقابل قبول کند و یا قبول نکند. در صورت قبول کردن طرف مقابل ملزم به اجرای آن عهد خواهد شد. در ازدواج حضرت زینب(س) با عبدالله یک اصل و یا شرط ضمن عقدی گنجانده شد و ان عبارت بود از اینکه اگر حسین(ع) به هر سفری و یا مسافرتی و یا هر مکانی نقل مکان کند، زینب نیز با او خواهد بود و خانواده نیز باید زینب را همراهی کند. این شرطی بود که عبدالله با جان و دل آن را از عقیله بنی هاشم قبول کرد و در جریان سفر امام به مکه و بعد به عراق پایبند آن شد.

علت این شرط هم مربوط به علقه ها و عواطفی بود که بین این خواهر و برادر از دوران کودکی برقرار بود به گونه ای که روایت شده است که اگر حضرت زینب(ع) برای چند ساعت امام را نمی دیدند صبر و قرار خود را از دست می دادند و بی تابی می کردند.

از دوران زندگی حضرت با عبدالله اطلاعات چندانی وجود ندارد مگر اینکه مربوط و در ارتباط مستقیم با حسین باشد. آنچه مسلم است اینکه ایشان دو فرزند به نام های عون و جعفر از عبدالله داشتند. عبدالله در جریان سفر امام به مکه و سپس به عراق نتوانست امام را همراهی کند ولی اجازه داد همسرش به همراه فرزندانش راهی شوند و جالب تر اینکه به فرزندانش سفارش کرد در صورت ضرورت جان خود را فدای امام زمان خود بکنند.

گرچه درباره حیات زناشویی حضرت زینب(س) و عبدالله اطلاعات چندان وجود ندارد، ولی احادیث زیادی از پیامبر(ص) درباره روابط زناشویی وجود که بی گمان حضرت زینب(س) نیز در صورت ضرورت همان ها را به کار بسته بوده که بصورت اختصار بیان می شود.

اختلاف نظر و سلیقه همواره امری طبیعی در درون خانواده ها می باشد؛ با این حال باید دقت کرد که این اختلاف ها افزایش و منجر به تنش های عمیق در درون خانواده و در ارتباط بین زن و شوهر نگردد و این مسئله ای است که دین مبین اسلام بدان توجه کرده و الگوهای عملی و رفتاری بسیاری را می توان در این باره مشاهد کرد که زندگی حضرت زینب(س) نمونه بارز آن می باشد.

آنچه در این باره بسیار مهم می باشد این است که زن در کنار مرد باید تلاش کند که تنش های موجود را که بینان خانواده را نشان گرفته به حداقل برساند، و مانع از این بشود که امر طلاق رخ دهد. با نگاهی به سیره زینب(س) و الگوهای رفتاری حضرت مشاهد می کنیم که تقویت بنیان‌های اخلاقی مهمترین عامل در حفظ کیان خانواده را از سوی طرفین می باشد

در ادامه به نمونه های از سیره پیامبر(ص) در این باره اشاره خواهیم کرد. نمونه های که اگر زنان و مردان جامعه در دنیای امروز هم بدان تمسک جویند خواهند دید که چگونه آموزه ای دینی که در سیره عملی و رفتاری پیامبر(ص) متجلی شده بنیان خانواده آنها را مستحکم خواهد ساخت.

مدارا به جای سخت گیری

پیامبر(ص)، زنان و مردان را سفارش می کند که در رفتار و برخورد با یگدیگر سعه صدر داشته و با مدارا با یکدیگر برخورد و رفتار کنند: «هرکس که با تساهل، نرمی و راحتی رفتار نماید خداوند بر آتشش حرام گرداند.» [۹]

تبعیت زن از مرد

یکی از مشکلات امروزی در جوامع اسلامی که در دوره حیات پیامبر(ص) هم وجود داشت نسبت بدگمانی برخی از مردان به زنان و همسران خود بود. حضرت در احادیث مختلفی بر زنان توصیه می کند که زمینه این گمان بد را از بین ببرند: «حق مرد بر زن آن است که... بدون اذن شوهر از خانه خارج نشود و کسی را که شوهرش خوش ندارد به منزل داخل نکند.»

تاکید به حفظ غرور مرد

به دنبال هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه، برخی از مهاجرین با مشکلات مالی بسیاری مواجه شده بودند و در برخی موارد نمی توانستند نیازهای خانواده خود را تامین کنند. امروزه هم به علت مشکلات اقتصادی بسیاری از مردان در تامین و خواسته های همسرانشان با مشکلات زیادی رویرو می گردند که همه تلاش خود را به کار می برند ولی گاهی مواقع به علت ناتوانی در مقابل اهل خانه سرخورده و شرمنده می شوند. پیامبر(ص) با درک این پدیده در دوره خود و برای آیندگان در این باره در حدیثی ارزشمندی به دختر خود سفارش می کند:

«دخترم، از همسرت چیزی مخواه مگر آنکه او خود برای تو آماده کند»[۱۰]

بخشندگی و گذشت

بخشندگی و گذشت یکی دیگر از عوامل بسیار مهم در سیره پیامبر(ص) برای استحکام خانواده بیان شده است. در این باره تاکید پیامبر(ص) بر این است که گذشت را در سرلوحه کارهای خود قرار دهید و با کمترین اختلافی بنیان خانواده را از هم نپاشید چیزی که امروزه خانواده ها باید بدان توجه زیادی داشته باشند. «بدترین زنان شما کسانی‌اند که... هیچ عذری را از همسر نمی‌پذیرند و خطایی از وی را نمی‌بخشند»[۱۱]

اجر همسرداری

بر اساس آنچه گفته شد، همسرداری در سیره رسول خدا(ص) عملی مهم و ارزشمند و به مثابه جهاد در راه خداست. یکی از زنان انصار به محضر رسول ­اکرم(ص) شرفیاب شد و با لحنی شکوه ­آمیز گفت: «ای رسول­خدا! گناه ما زنان چیست که باید بیشتر عمر خود را در خانه بگذاریم و به پرورش کودکان شما مردان که پیوسته در میدان کار زارید بپردازیم؟» آن حضرت با دقت به سخنان اسماء گوش داد و بعد فرمود: «از جانب من به تمام زنان مسلمان بگو شوهرداری برای زن وظیفه‌ای بس گران و پر ارج است و در ثواب همپایه اجر مردان از جان گذشته‌ای است که در راه خدا شمشیر می‌زنند. [۱۲]

پی نوشت ها:

[۱] - حرعاملی، محمدبن‌الحسن، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، قم، ۱۳۷۴، ح ۲۴۹۰۱

[۲] - همان، ح ۲۴۹۰۲ و ح ۲۴۹۱۴

[۳] - همان، ح ۲۵۰۷۳

[۴] - پایدار، ابوالقاسم، نهج‌الفصاحه «مجموعه کلمات قصار حضرت رسول اکرم۶»، سازمان انتشارات جاویدان، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۶، ح ۱۱۳۱ ؛ ح ۱۱۳۲

[۵] - همان، ح ۲۴۹۸۴ و ۲۴۹۸۳و ۲۴۹۸۶

[۶] - همان، ح ۲۴۹۸۵

[۷] - همان، ح ۲۴۹۹۶

[۸] - نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، مؤسسة آل البیت:، لاحیاء التراث، بیروت، ۱۴۰۸  ، ج ۱۴، ص ۱۶۲

[۹] - پایدار، همان.ح ۲۹۱۱

[۱۰] - علامه مجلسی‏، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، تهران، اسلامیة، ۱۳۶۳ ، ج ۴۳، ص ۳۱ ؛ حرعاملی، همان، ح ۲۵۴۶۳

[۱۱] - حرعاملی، همان، ح ۲۴۹۵۷

[۱۲] - حرانی، ابی محمد علی بن حسین بن شعبه، تحف العقول،احمد جنتی عطایی، [بی جا]، انتشارات علمیه اسلامیه بازار شیرازی، [بی تا] ، ص۶۵

نقش زینب کبری(س) در اخبار ماثوره/ نظر اهل سنت در مورد دختر علی(ع)

به مناسبت ولادت حضرت زینب(س)؛

حضرت زینب
                       
                       
محمد غالب شافعی مصری در مورد حضرت زینب(س) می گوید: او در فصاحت و بلاغت یکی از آیات بزرگ الهی گردید و در حلم و کرم و بینایی و بصیرت و تدبیر کارها در میان خاندان بنی هاشم و بلکه عرب مشهور شد.

علمای بزرگی درباره شخصیت روایی حضرت زینب (س)، سخن گفته اند؛ از جمله:

ابوالفرج اصفهانی می گوید: زینب عقیله دختر علی بن ابی طالب، مادرش فاطمه دختر رسول خداست  و او همان کسی است که ابن عباس از او کلام حضرت فاطمه (س) را در فدک نقل می کند و می گوید: حدیث کرد مرا عقیله ما زینب دختر علی (ع)...

در انساب الطالبیین می خوانیم: زینب کبری دختر امیرمومنان (ع) که کنیه اش ام الحسن بود، از مادرش زهرا (س) روایت می کرد.

مرحوم سید نورالدین جزایری، در خصائص الزینبیه، ویژگی موثقه بودن زینب را طرح می کند و می نویسد: «از جمله القاب آن محترمه «موثقه» (مورد اعتماد) است، که آن مکرمه مورد وثوق خلاق عالم و حضرت سیدالشهدا، و حضرت سجاد (ع) بوده اند و لذا حافظ ودایع الهیه و اسرار محمدیه بوده، بلکه محل وثوق کلیه مردم بوده و لذا حضرت سیدالساجدین (ع) هر وقت بیان اخبار و احادیث می فرمود و می خواست که در اذهان مردم جای گیرد و از او بپذیرند، به عمه اش اسناد می داد و از آن مخدره نقل می فرمود و کذالک ابن عباس با این که مقبول القول بود، مع ذالک می گفت: «حدثتنا عقلیتنا.»

آیة الله خویی می نویسد: از مادرش سلام الله علیها روایت می کند. و جابر فقیه(۱) و عباد عامری از او روایت می کنند. این همه نشان از اوج مقام روایی حضرت زینب (س) دارد که متاسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

گواهی می دهم که پدرم، محمد، بنده و فرستاده اوست. پیش از آن که او را بیافریند، برگزید و پیش از پیغمبری تشریف انتخاب بخشید و به نامی نامید که سزاوارش بود و این هنگامی بود که آفریدگان از دیده نهان بودند و در پس پرده ی بیم نگران و در پهنه ی بیابان عدم سرگردان. پروردگار بزرگ پایان کار همه کارها را دانا بود و بر دگرگونی های روزگار محیط، بینا و به سرنوشت هر چیز، آشنا.

راویان حدیث از زینب کبری(س)

باید توجه داشت که ارزش روایات نقل شده از حضرت زینب (س) فراتر از روایاتی است که راویان دیگر نقل کرده اند، زیرا این بانوی بزرگ خود عالمه ای غیر معلمه بود و روایاتی را که نقل می کرد، بی هیچ شبهه ای، معتبر و مستنداند. حتی روایت هایی که در سنین کودکی از او نقل شده اند. این بانوی بزرگوار که پنج سال قبل از وفات رسول خدا (ص) به دنیا آمد، از مادرش فاطمه زهرا (س)، پدرش علی (ع)،اسمأ بنت عمیس، و ام ایمن روایت نقل می کرد. شمار راویان از وی بسیارند که می توان به: علی بن حسین (ع)، ابن عباس، محمد بن عمر، عطأ بن سائب، فاطمه بنت الحسین، محمد بن جابر، عباد عامری و ... اشاره کرد.

حال به بیان برخی از روایات نقل شده از حضرت زینب س می پردازیم.

وسیله ارتباط خلق و خالق

ابوبکر با این سند: محمد بن زکریا، جعفر بن محمد بن عماره کندی، پدرش، حسین بن صالح، دو مرد از بنی هاشم، از حضرت زینب (س) دختر علی (ع) روایت کرد که زینب س فرمود: «قالت فاطمه س: ... و نحنُ وسیلتهُ فی خلقهِ و نحنُ خاصته و محل قدسه و نحن حجته فی غیبه و نحن ورثه انبیائه...»؛ «ما وسیله ارتباط خدا با مخلوق های او هستیم. ما برگزیدگان خداییم و جایگاه پاکی ها، ما راهنماهای روشن خداییم و وارث پیامبران او هستیم .»

بهشت جایگاه شیعیان

ابی حجاف (از محمد بن عمر بن حسن)، از زینب، به نقل از فاطمه س و اشجع، بلید بن سلیمان (از ابی حجاج، محمد بن عمرو هاشمی) از زینب دختر علی (ع) نقل کرد که فاطمه علیهاالسلام فرمود: «قالت فاطمه س: ان رسول الله قال لعلی اما انک یابن ابی طالب و شیعتک فی الجنه »، «و سَیجی ء اقوام ینتحلون حبکَ ثم یمرقونَ مِنَ الاسلامِ کما یمرق السهم مِن الرمیه»؛ رسول خدا به علی (ع) فرمود: «ای پسر ابوطالب! همانا تو و رهروان تو در بهشت اند و به زودی قومی می آیند که از دوستی تو سخن می گویند. آنگاه از اسلام فرار می کنند، مانند پرت شدن تیر از کمان.»

دوستی آل محمد(ص)

روایتی مشهور به «فاطمیات » در باب دوست داشتن آل محمد که با این اسناد نقل شده است: «... عن فاطمه بنت السجاد علی بن الحسین زین العابدین (ع) عن فاطمه بنت ابی عبدالله الحسین (ع) عن زینب بنت امیرالمؤمنین (ع) عن فاطمه بنت رسول الله (ص) قالت: الا مَن ماتَ عَلی حُب آل محمد ماتَ شهیداً»؛ «آگاه باشید هر کسی که بر دوستی آل محمد بمیرد، شهید است.»

ایضا شایسته است شخصیت والا و علمی حضرت زینب س را از دیدگاه اهل تسنن نیز گرچه بشکل گذرا و مجمل مورد فحص و بحث قرار دهیم:

الف- جلال الدین سیوطی در رساله «زینبیه » خویش می نویسد:«زینب در زمان جدش رسول خدا پا به عرصه جهان گشود و در دامن وی پرورش یافت. او هوشمندی توانا و دوراندیش و دارای قلبی پرقوت و پرصلابت بود». سپس می افزاید: «حسن بن علی هشت سال قبل از رحلت پیامبر خدا و حسین بن علی هفت سال قبل از آن و زینب کبری نیز پنج سال قبل از رحلت آن بزرگوار به دنیا آمده اند، پس زینب پنج سال از عمر خویش را در کنار پیامبر خدا گذرانده و تربیت یافته است».(۲)

زینب، دختـر علـی بن ابـی طالـب، از جـملـه زنان بـا فضیلت و بزرگواری است که دوراندیشی و فکر با عظمتی داشت. او همراه برادرش حـسین بن علی در واقعه کربلا حضور داشت به امر یزید بن معاویه آن خانم را به همراه دیگر اسراء به شام و شهرهای مختلف بردند که در شام زینب کبری در برابر یزید خطبه‌ای غراء خواند.

ب- شیخ عزالدین معروف به ابن اثیر جزری می نویسد: «زینب دختر علی بن ابی طالب، مادرش فاطمه دختر رسول خدا بود. او در زمان پیامبر خدا به دنیا آمد و مقداری از زندگی آن حضرت را درک نمود. زینب تنها خانم متفکر و دانشمندی بود که از قوت فکر بالایی برخوردار بود. پدرش وی را به ازدواج عبدالله بن جعفر درآورد. خداوند به وی فرزندانی عنایت کرد که نام آنان علی، عون اکبر، عباس، محمد و ام کلثوم بوده است. او در واقعه کربلا همراه برادرش حسین بن علی بود. بعد از شهادتش به همراه قافله روانه شام گشت و در برابر یزید بن معاویه خطبه‌ای شیوا و پرمعنی ایراد کرد که در کتابهای تاریخی ذکر شده. ایراد آن خطبه درایت و عقل و اندیشه و قدرت بالای قلبی وی را می‌رساند».(۳)

ج- استاد محمد فرید وجدی:«زینب، دختر علی بن ابی طالب، از جمله زنان با فضیلت و بزرگواری است که دوراندیشی و فکر با عظمتی داشت. او همراه برادرش حسین بن علی در واقعه کربلا حضور داشت به امر یزید بن معاویه آن خانم را به همراه دیگر اسراء به شام و شهرهای مختلف بردند که در شام زینب کبری در برابر یزید خطبه‌ای غراء خواند»(۴)

د-محمد غالب شافعی مصری: او که از نویسندگان مقتدر مصری است در مجله «الاسلام » سال اول شماره ۲۷ علاقه و عشق خود را به زینب چنین می نگارد: «یکی از بزرگترین زنان اهل بیت از نظر حسب و نسب و از بهترین بانوان طاهره که دارای روحی بزرگ و مقام تقوی و آیینه سر تا پا نمای رسالت و ولایت بوده، حضرت سیده زینب دختر علی بن ابی طالب می‌باشد که به نحو کامل او را تربیت کرده بودند و از پستان علم و دانش خاندان نبوت سیراب گشته بود. به حدی که در فصاحت و بلاغت یکی از آیات بزرگ الهی گردید و در حلم و کرم و بینایی و بصیرت و تدبیر کارها در میان خاندان بنی هاشم و بلکه عرب مشهور شد و میان جمال و جلال و سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت را جمع کرده بود. شبها در حال عبادت و روزها را روزه داشت و به تقوا و پرهیزگاری معروف بود.»(۵)

پی نوشت:

۱- جزء سوم باب معرفة الکبائر، حدیث ۱۷۵۴.

۲-فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفی، ج ۲، ص ۶۳۶-۶۳۷.

۳- زینب الکبری، علامه جعفر نقدی، ص ۱۹ - ۱۸.

۴-اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ابن اثیر، ج ۷، شماره ۶۹۶۱.

۵- دائرة معارف القرن العشرین، ج ۴، ص ۷۹۶ - ۷۹۵

طنز جبهه ( 48 ) :

Related image

  

***************

                      *************

صبحگاه ، شامگاه ، رزم شب ، راهپیمایی ، بدو ،بنشین ، پاشو !

بابا کربلا هر چی بود صبحگاه دیگه نداشت !

حالا ماهیچی نمیگیم شما سوءاستفاده میکنی !

این ها حرفهایی بود که وقتی می بردنمون صبحگاه غر می زدیم

و می گفتیم و می خندیدیم .