اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اعمال شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان

 

Image result for ‫تصویر مرقد امام علی در نجف‬‎

 

شب قدر همان شبى است که در تمام سال شبى به خوبى و فضیلت آن نمى رسد و عمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه و در آن شب تقدیر امور سال مى شود و ملائکه و روح که اعظم ملائکه است در آن شب به اذن پروردگار به زمین نازل مى شوند و به خدمت امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشریف مشرّف مى شوند و آنچه براى هرکس مقدّر شده است بر امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشریف عرض مى کنند و اعمال شبهاى قدر بر دو نوع است :

 

 یکى آنکه در هر سه شب باید انجام داد و دیگر آنکه مخصوص است به هر شبى امّا اوّل پس آن چند چیز است:

 

اوّل غسل است علاّمه مجلسى فرموده که غسل این شبها را مقارن غروب آفتاب کردن بهتر است که نماز شام را باغسل بکند دوّم دو رکعت نماز است در هر رکعت بعد از حمد هفت مرتبه توحید بخواند و بعد از فراغ هفتاد مرتبه اَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَاَتُوبُ اِلَیْهِ بگوید در روایت نبوى صلى الله علیه وآله است که از جاى خود برنخیزد تا حقّ تعالى او را و پدر و مادرش را بیامرزد «الخبر» سیّم قرآن مجید را بگشاید و بگذارد در مقابل خود و بگوید:

 

 

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَما فیهِ، وَفیهِ اسْمُکَ الْأَکْبَرُ،

 

خدایا از تو خواهم به حق کتاب فرستاده شده ات و آنچه در آنست که در آن است نام بزرگت

 

وَاَسْمآؤُکَ الْحُسْنى ، وَما یُخافُ وَیُرْجى اَنْ تَجْعَلَنى مِنْ عُتَقآئِکَ مِنَ النَّارِ،

 

و نامهاى نیکویت و آنچه بدانها ترس و امید شود که قرارم دهى از زمره آزاد شدگانت از دوزخ

 

 

پس هر حاجت که دارد بخواهدچهارم آنکه مُصحَف شریف رابگیرد وبر سر بگذارد وبگوید:

 

اَللّهُمَّ بِحَقِ هذَا الْقُرْآنِ،وَبِحَقِّ مَنْ اَرْسَلْتَهُ بِهِ، وَبِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فیهِ، وَبِحَقِّکَ

 

خدایا به حق این قرآن و به حق آنکس که او را بدان فرستادى و به حق هر مؤمنى که در این قرآن مدحش کرده اى و به حقى که

 

عَلَیْهِمْ فَلا اَحَدَ اَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ

 

تو بر ایشان دارى زیرا کسى نیست که حق تو را بهتر از خودت بشناسد

 

پس ده مرتبه بگوید بِکَ یا اَللَّهُ و ده مرتبه بِمُحَمَّدٍ و ده مرتبه بِعَلىٍّ و ده مرتبه بِفاطِمَةَ و ده مرتبه بِالْحَسَنِ و ده مرتبه بِالْحُسَیْنِ

 

و ده مرتبه بِعَلِىّ بْنِ الْحُسَیْنِ و ده مرتبه بُمَحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ و ده مرتبه بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ و ده مرتبه بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ و ده مرتبه بِعَلِىِّ بْنِ مُوسى و ده مرتبه بِمُحَمَّدِبْنِ عَلِىٍّ و ده مرتبه بِعَلِىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ و ده مرتبه بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍ و ده مرتبه بِالْحُجَّةِ

 

پس هر حاجت که دارى طلب کن پنجم زیارت کند امام حسین علیه السلام را. در خبر است که چون شب قدر مى شود منادى از آسمان هفتم ندا مى کند از بُطنان عرش که حقّ تعالى آمرزیده هر که را که به زیارت قبر حُسین علیه السلام آمده ششم احیا بدارد این شبها را همانا روایت شده هرکه احیا کند شب قدرراگناهان اوآمرزیده شود هرچند به عدد ستارگان آسمان و سنگینى کوهها وکیل دریاها باشد هفتم صد رکعت نماز کند که فضیلت بسیار دارد و افضل آنست که در هر رکعت بعد از حمد ده مرتبه توحید بخواند هشتم بخواند:

 

اَللَّهُمَّ اِنّى اَمْسَیْتُ لَکَ عَبْداً داخِراً، لا اَمْلِکُ لِنَفْسى نَفْعاً وَلا ضَرّاً، وَلا

 

خدایا من شام کردم در حالى که بنده خوارى هستم که مالک سود و زیانى براى خویش نیستم و نتوانم

 

اَصْرِفُ عَنْها سُوءاً، اَشْهَدُ بِذلِکَ عَلى نَفْسى ، وَاَعْتَرِفُ لَکَ بِضَعْفِ

 

از خویشتن پیش آمد ناگوارى را بازگردانم و این مطلبى است که من آن را بر خویش گواهى دهم و به ناتوانى

 

قُوَّتى ، وَقِلَّةِ حیلَتى ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، وَاَنْجِزْ لى ما

 

خود و بیچارگیم در برابرت اعتراف دارم پس درود فرست بر محمد و آل محمد و وفا کن برایم بدانچه

 

وَعَدْتَنى ، وَجَمیعَ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ مِنَ الْمَغْفِرَةِ فى هذِهِ اللَّیْلَةِ،

 

بر من و همه مؤمنین و مؤمنات وعده فرمودى از آمرزش در این شب

 

وَاَتْمِمْ عَلَىَّ ما اتَیْتَنى فَاِنّى عَبْدُکَ الْمِسْکینُ الْمُسْتَکینُ، الضَّعیفُ

 

و تمام کن بر من آنچه را به من دادى زیرا که من بنده بینواى مستمند ناتوان تهیدست

 

الْفَقیرُ الْمَهینُ، اَللّهُمَّ لا تَجْعَلْنى ناسِیاً لِذِکْرِکَ فیما اَوْلَیْتَنى ، وَلا [غافِلاً]

 

خوار توام خدایا قرار مده مرا فراموشکار از یاد خویش در آنچه به من انعام فرمودى و نه غافل از

 

لِإِحْسانِکَ فیما اَعْطَیْتَنى ، وَلا ایِساً مِنْ اِجابَتِکَ، وَاِنْ اَبْطَاَتْ عَنّى ،

 

احسانت در آنچه به من عطا کردى و قرارم مده ناامید از اجابت خویش و اگرچه دیرزمانى طول کشد

 

فى سَرَّآءَ اَوْ ضَرَّآءَ، اَوْ شِدَّةٍ اَوْ رَخآءٍ، اَوْ عافِیَةٍ اَوْ بَلاءٍ، اَوْ بُؤْسٍ اَوْ

 

چه در خوشى و چه در سختى در دشوارى یا در آسایش در تندرستى یا گرفتارى در تنگدستى یا

 

نَعْمآءَ، اِنَّکَ سَمیعُ الدُّعآءِ *

 

در نعمت براستى تو شنواى دعایى

 

و این دعا را کفعمى از امام زین العابدین علیه السلام روایت کرده که در این شبها مى خوانده در حال قیام و قعود و رکوع و سجود و علاّمه مجلسى(ره) فرموده که بهترین اعمال در این شبها طلب آمرزش و دعا از براى مطالب دنیا و آخرت خود و پدر و مادر و خویشان خود و برادران مؤمن زنده و مرده ایشان است و اَذْکار و صلوات بر محمد و آل محمدعلیهم السلام آنچه مقدور شود و در بعضى از روایات وارد شده است که دعاء جوشن کبیر را در این سه شب بخوانند فقیر گوید که دعاء جوشن در سابِقْ گذشت و روایت شده که خدمت حضرت رسول صلى الله علیه وآله عرض شد که اگر من درک کنم شب قدر را چه از خداوند خود بخواهم فرمود عافیت را.

 

 

اعمال شب بیست و یکم

 

کفعمى از سید بن باقى نقل کرده که در شب بیست و یکم مى خوانى:

 

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، وَاقْسِمْ لى حِلْماً یَسُدُّ عَنّى بابَ الْجَهْلِ، وَهُدىً

 

خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و چنان بردباریى بهره ام کن که ببندد بر من دَرِ نادانى را و هدایتى

 

تَمُنُّ بِهِ عَلَىَّ مِنْ کُلِّ ضَلالَةٍ، وَغِنىً تَسُدُّ بِهِ عَنّى بابَ کُلِّ فَقْرٍ، وَقُ       وَّةً

 

به من ده که بر من منت نهد از رهانیدن از هر گمراهى و بى نیازیى به من بده که درهاى انواع فقر را به تمامى بر من ببندد و نیرویى

 

تَرُدُّ بِها عَنّى کُلَّ ضَعْفٍ، وَعِزّاً تُکْرِمُنى بِهِ عَنْ کُلِّ ذُلٍّ وَرِفْعَةً

 

به من ده که هرگونه سستى را از من بازگرداند و عزتى که از هر خوارى مرا گرامى دارى و رفعت مقامى که بدان وسیله مرا

 

تَرْفَعُنى بِها عَنْ کُلِّ ضَعَةٍ، وَاَمْناً تَرُدُّ بِهِ عَنّى کُلَّ خَوْفٍ، وَعافِیَةً

 

از هر پستى بلند کنى و امنیتى که بوسیله آن هر ترسى را از من دور کنى و تندرستى که بدان وسیله مرا از

 

تَسْتُرُنى بِها عَنْ کُلِّ بَلاءٍ، وَعِلْماً تَفْتَحُ لى بِهِ کُلَّ یَقینٍ، وَیَقیناً تُذْهِبُ

 

هر بلایى بپوشانى و دانشى که به آن هر یقینى را بر من مفتوح گردانى و یقینى که بدان وسیله

 

بِهِ عَنّى کُلَّ شَکٍّ، وَدُعآءً تَبْسُطُ لى بِهِ الْإِجابَةَ فى هذِهِ اللَّیْلَةِ، وَفى

 

هر شک و تردیدى را از من دور سازى و دعائى که اجابتش را بر من بگسترانى در همین امشب و در

 

هذِهِ السَّاعَةِ السَّاعَةِ السَّاعَةِ السَّاعَةِ یا کَریمُ وَخَوْفاً تَنْشُرُ لى بِهِ

 

همین ساعت ... ... ... ... اى بزرگوار و ترسى به من بده که

 

کُلَّ رَحْمَةٍ، وَعِصْمَةً تَحُولُ بِها بَیْنى وَبَیْنَ الذُّنُوبِ، حَتّى اُفْلِحَ بِها

 

هر رحمتى را بدان وسیله بر من بگسترانى و مرا چنان خودنگهدار کن که همان حالت میان من و گناهان حائل شود

 

عِنْدَ الْمَعْصُومینَ عِنْدَکَ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

 

و بدان وسیله در پیشگاه معصومین (و خود نگهداران) درگاهت رستگار باشم اى مهربانترین مهربانان.

 

و روایت شده که در شب بیست و یکم حمّاد بن عثمان بر حضرت صادق علیه السلام وارد شد حضرت سؤال کرد که غسل کرده اى عرض کرد بلى فدایت شوم پس حضرت حصیرى طلبید و حمّاد را نزدیک خود طلبید و مشغول نماز شد و پیوسته آن حضرت نماز خواند و حمّاد نیز خود را به آن حضرت چسبانیده بود و نماز مى خواند تا از نمازهاى خویش فارغ شدند پس آن حضرت دعا کرد و حمّاد آمین گفت تا صبح طلوع کرد آن جناب اذان و اقامه گفت و بعض از غِلْمان خود را طلبید و پیش ایستاد و نماز صبح خواند در رکعت اوّل حمد و قدر و در دویّم حمد و توحید خواند و بعد از نماز مشغول به تسبیح و تحمید و تقدیس و ثناى بر خدا و صلوات بر پیغمبرصلى الله علیه وآله و دعا براى مؤمنین و مؤمنات و مسلمین و مسلمات شد پس سر به سجده نهاد و مقدار یک ساعت بجز نفس چیزى از آن جناب شنیده نشد پس از آن این دعا را خواند لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالْاَبْصارِ تا آخر دعا که در اقبالست و شیخ کلینى روایت کرده که حضرت باقرعلیه السلام در شب بیست و یکم و بیست و سیّم دعا مى خواند تا نیمه شب و بعد از آن شروع مى نمود به نماز خواندن و بدانکه در هر شب از شبهاى این دهه غسل مستحب است و روایت شده که حضرت رسول صلى الله علیه وآله در هر شب این دهه غسل مى کرد و اعتکاف در این دهه مستحب است و فضیلت بسیار دارد و افضل اوقات اعتکاف است و روایت شده که مقابل دو حجّ و دو عمره است:

 

 

وَکانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ: اِذا کانَ الْعَشْرُ الْأَواخِرَ، اعْتَکَفَ فِى الْمَسْجِدِ، وَضُرِبَتْ لَهُ قُبَّةٌ مِنْ شَعْرٍ، وَشَمَّرَ الْمیزَرَ، وَطَوى فِراشَهُ.

 

رسم رسول خدا صلى اللّه علیه و آله چنان بود که چون دهه آخر ماه رمضان مى شد در مسجد معتکف مى شد و چادرى موئین برایش مى زدند و کمر را محکم مى بست و بستر خواب را جمع مى کرد.

 

و بدانکه در این شب در سنه چهلم واقع شد شهادت مولاى ما حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و در این شب تجدید مى شود احزان آل محمّد علیهم السلام و اشیاع ایشان و روایت شده که در آن شب مانند شب شهادت امام حسین علیه السلام برداشته نشد سنگى از روى زمین مگر آنکه در زیر آن خون تازه بود شیخ مفید فرموده که در این شب صلوات بسیار بفرستد و سعى و کوشش کند در نفرین بر ظالمان آل محمدعلیهم السلام و لعن بر قاتل امیرالمؤمنین علیه السلام روز بیست و یکم روز قتل حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و مناسبست زیارت آن جناب و کلمات حضرت خضرعلیه السلام که به منزله زیارت آن حضرتست در این روز.

حکایت هایی از حضرت علی ( ع ) ( 2 )

Image result for ‫تصویر مرقد امام علی در نجف‬‎

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم


روزی امیر المؤمنین علیه السلام در حالی که در منزل غذای کافی را نداشتند از خانه بیرون آمدند و دنبال کار رفتند. به نخلستان های اطراف مدینه سر زد تا ببیند کارگر نمی خواهند، کسی کارگر نمی خواست، بازار کار کساد بود
حضرت از مدینه بیرون آمدند،  دیدند خانمی کنار باغی ایستاده دائم به این طرف و آن طرف نگاه می کند
حضرت پرسید: خانم دنبال چه می گردی؟
عرض کرد: کارگر می خواهم
دیوار باغ فرو ریخته ، حیوانات و کودکان می آیند خرما ها را می برند
کارگری می خواهم که تا شب این دیوار را درست کند.
حضرت فرمودند:
من درست می کنم. وارد باغ شدند و تا آخر شب خودشان با سطل از چاه آب کشیده و گل درست کردند و دیوار را تعمیر کردند
آخر وقت صاحب باغ گفت: آقا! با شما طی نکرده بودم ولی خرما هست، هر چقدر می خواهید خرما بردارید
مقداری خرما به حضرت امیر علیه السلام داد، آن حضرت با خوشحالی خرما را به خانه آوردند و با خانواده استفاده کردند.


بحارالانوار ج 41 ص 33

نکته:


یکی از عواملی که باعث می شود فقر در جامعه از بین برود، عار نداشتن از کار است.

چگونگی قاری قرآن شدن شاعر فارسی زبان

Related image

سعد خفاف یکی از اصحاب امام‌سجاد(ع) نقل می‌کند که روزی به یکی از اصحاب خاص علی(ع) «ابوعمر ذازان فارسی» برخورد کردم و دیدم که با صوتی زیبا و لحنی دلربا، قرآن می‌خواند. گفتم: ابوعمر! عجب قرائت نیکویی داری! این‌گونه قرائت را از که آموخته‌ای؟ وی در حالی که تبسمی بر لب داشت گفت: من در ایام جوانی با صدایی شیوا شعر می‌خواندم، آقا امیر المومنین(ع) مرا دید و از حسن صوت من تعجب کرد و فرمود: ای ذازان! چرا با این صدای زیبا قرآن نمی‌خوانی؟ عرضه داشتم: یا امیرالمومنین! من از قرآن به‌قدر آنچه که در نماز خوانده می‌شود، بیشتر بلد نیستم.
حضرت فرمود: نزد من بیا. چون به حضورش شتافتم، چیزهایی در گوشم خواند که نفهمیدم، بعد فرمود: دهانت را بگشا و در آن حال با دهان مبارکش، دهانم را متبرک گردانید. به خداوند سوگند ای سعد! بعد از آن لحظه احساس کردم تمام قرآن را با اعراب و همزه و شرایط دیگر، حفظ کرده و می‌دانم و بعد از آن، در مورد قرآن، به هیچ‌کس محتاج نشده و نیازی به سوال پیدا نکردم.
«سعد خفاف» می‌گوید: من این قصه را بر حضرت ابی‌جعفر امام‌باقر(ع) عرضه داشتم، آن بزرگوار فرمود: ذازان راست گفته است، همانا امیرالمومنین علی(ع) از خداوند تبارک و تعالی، برای ذازان به اسم اعظم درخواست عنایت کرده است و هرکس با اسم اعظم، خداوند را بخواند رد نمی‌شود. (1)
___________________

1- سفینهًْ‌البحار، ج 1، ص 547

به نصایح خردمندان گوش دهید!

Image result for ‫تصویر مرقد امام علی در نجف‬‎


قال‌الامام علی(ع):

«من ترک الاستماع من ذوی العقول، مات عقله»


 امام علی(ع) فرمود:

کسی که به (نصایح) صاحبان عقل و خرد گوش ندهد، عقلش مرده است. (1)


___________________


1- بحارالانوار، ج1، ص 160

سرداری که زنده زنده سینه اش را شکافتند (+16)


سردار شهابی فر، فرمانده تیپ ۴۸ کهگیلویه و بویر احمد که نیروهای داعش قصد داشتند

 وی را با حالت سلاخی به قتل برسانند.

دانلود


به گزارش جام جم آنلاین به نقل از العالم،‌ سردار شهابی فر، فرمانده


تیپ ۴۸ کهگیلویه و بویر احمد که به دست افراد داعش اسیر شده بود


و نیروهای داعش قصد داشتند وی را با حالت سلاخی به قتل برسانند.


زنده زنده سینه اش را شکافتند که جگر و قلبش را بیرون بکشند که


نیروهای خودی رسیده و او را نجات می دهند.


" جام جم "

حکایت هایی از حضرت علی ( ع ) ( 1 )

Image result for ‫تصویر مرقد امام علی در نجف‬‎

 


    بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحیم


یکی از بزرگان عرب برای مهمانی نزد امام حسن مجتبی علیه السلام رفت و موقعی که سفره پهن کردند تا شام بخورند،یک دفعه مرد اظهار غصه و ناراحتی کرد و گفت: من چیزی نمی‌خورم.
امام حسن-علیه السلام- به او فرمود: چرا چیزی نمی‌خوری؟
آن مرد عرض کرد: ساعتی قبل فقیری را دیدم اکنون که چشمم به غذا می‌افتد به یاد آن فقیر افتادم و دلم سوخت.
من نمی‌توانم چیزی بخورم مگر این‌که شما دستور بدهید مقداری از این غذا را برای آن فقیر ببرند.
امام حسن-علیه السلام- فرمود: آن فقیر کیست؟
مرد عرض کرد: ساعتی قبل که برای نماز به مسجد رفته بودم،
مرد فقیری را دیدم که نماز می‌خواند. بعد از این که وی از نماز فارغ شد،
دستمالش را باز کرد تا افطار کند.
شام او نان جو و آب بود. وقتی آن فقیر مرا دید از من دعوت کرد که با او هم غذا شوم ولی من‌ که عادت به خوردن چنان غذای فقیرانه‌ای نداشتم،دعوت وی را رد کردم، حالا، اگر می‌شود مقداری از این شام خود را برای وی بفرستید.
امام حسن مجتبی-علیه السلام- باشنیدن این سخنان گریه کرد و فرمود: او پدرم، امیرمؤمنان و خلیفه مسلمان علی-علیه السلام- است،
او با اینکه بر سرزمینی بزرگ حکومت می‌کند، مانند فقیر‌ترین مردم زندگی می‌کند و همیشه غذای ساده می‌خورد.


آیت الله شهید دستغیب/آدابی از قرآن/ص۲۸۲

آری سیره اهلبیت اینگونه است..اما گاهی که به زندگی تجملاتی آقازاده ها نگاه میکنیم

مبینیم که چقدر از اسلام محمدی دور هستند..



  داستان و قصه های چهارده معصوم  * حکایت و داستان امامان و پیامبران

توصیف خدایی که علی(ع) می‌بیند

نتیجه تصویری برای تصویر مرقد امام علی در نجف

«ذعلب یمانی» از امام علی(ع) پرسید: ای امیر مومنان آیا پروردگار خود را دیده‌ای؟
حضرت در پاسخ فرمود:‌ آیا چیزی را که نبینم می‌پرستم؟ ذعلب گفت: چگونه او را
می‌بینی؟
حضرت فرمود: دیده‌ها هرگز او را آشکار نمی‌بینند، اما دلها با ایمان درست او را
درمی‌یابند.
خدا به همه‌چیز نزدیک است نه آنکه به اشیاء چسبیده باشد، از همه چیز دور است
نه آنکه از آنها بیگانه باشد، گوینده است نه با اندیشه و فکر، اراده‌کننده است، نه از
روی آرزو و خواهش، سازنده است، نه با دست و پا، لطافت دارد نه آنکه پوشیده
و مخفی باشد، بزرگ است نه با ستمکاری، بیناست نه با حواس ظاهری، مهربان
است، نه با نازک‌دلی، سرها و چهره‌ها در برابر عظمت او به خا ک افتاده، و دلها
از ترس او بی‌قرارند.(1)

______________
1- نهج‌البلاغه- خطبه 179

تکبر و خودرأیی گمراهی و خذلان است

تصویر مرتبط

 

قال‌الامام علی(ع):
«من اعجب برأیه ضل، و من استغنی بعقله زل، و من تکبر علی‌الناس ذل»

امام علی(ع) فرمود:
هر کس خودبین و خود‌رأی باشد، گمراه می‌شود، و هر کس از عقل و خرد
خود را بی‌نیاز بداند (و به نظر خود اکتفا کند و مشورت ننماید) می‌لغزد و
سقوط می‌کند، و هرکس بر مردم تکبر و غرور ورزد خوار می‌شود. (1)

______________________
1- بحارالانوار، ج74، ص236

اعمال شب نوزدهم ماه مبارک رمضان

Related image

 

شب نوزدهم  اول شبهای قدر است وشب قدر همان شبی است که در تمام سال شبی به خوبی وفضیلت آن نمی رسد وعمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه ودر آن شب (شب قدر) تقدیر امور سال می شود وملائکه وروح که اعظم ملائکه است درآن شب باذن پروردگار بزمین نازل می شوند وبخدمت امام زمان علیه الستلام مشرف می شوند وآنچه برای هر کس مقدر شده است بر امام علیه السلام عرض می کنند واعماال شب قدر بر دو نوع است ، یکی آنکه در هر سه شب باید کرد ودیگر آنکه مخصوص است به هر شبی.

 

اما اعمالی که در هر سه شب (شبهای قدر)  مشترک است وباید انجام داد :

 

اول : غسل است  ( مقارن غروب آفتاب ، که بهتر است نماز شام را با غسل خواند )

 

دوم : دو رکعت نماز است که در هر رکعت بعد از حمد هفتمرتبه توحید بخواند وبعد از فراغ  هفتاد مرتبه اَستَغفُرِاللهَ وَاَتوبُ اِلَیهِ ودر روایتی است که از جای خود بر نخیزد تا حقتعالی او وپدر ومادرش را بیامرزد.

 

سوم : قرآن مجید را بگشاید وبگذارد در مقابل خود وبگوید : 

اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُِکَ بِکِتابِکَ المُنزَلِوَمافیهِاسمُکَالاَکبَرُو،اَسماؤُکَ الحُسنی وَیُخافُ وَ یُرجی

اَن تَجعَلَنی مِن عُتَقائِکَ مِنَ النّار پس هر حاجت که دارد بخواند

 

چهارم : مصحف شریف را بگیرد وبر سر بگذارد وبگوید :

اَللّهمَّ بِحَقِّ هذاالقُرآنِ وَ بِحَقِّ مَن اَرسَلتَه بِه وَبِحَقِ کُلِّ مومنٍ مَدَحتَه ُ فیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیهِم

فلا اَحَدَ اَعرَفُبِ بِحَقِّکَ مِنکَ


ده مرتبه بگوید: بِکَ یا الله
ده مرتبه: بِمُحَمَّدٍ
ده مرتبه: بِعلیٍّ
ده مرتبه: بِفاطِمَةَ
ده مرتبه: بِالحَسَنِ
ده مرتبه: بِالحُسَین ِ
ده مرتبه: بِعلیّ بنِ الحُسین
ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ
ده مرتبه: بِجَعفَر بنِ مُحَمَّدٍ
ده مرتبه: بِموُسی بنِ جَعفَر ٍ
ده مرتبه: بِعلیِّ بنِ مُوسی
ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ
ده مرتبه: بِعَلِیِّ بنِ مُحَمَّدٍ
ده مرتبه: بِالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ
ده مرتبه: بِالحُجَّةِ.


پس هر حاجتی داری طلب کن .

 

پنجم : زیارت امام حسین (ع) است؛ که در خبر است که چون شب قدر میشود منادی از آسمان هفتم ندا میکند که  حق تعالی آمرزید هر کسی را که به زیارت قبر امام حسین (ع) آمده .

 

ششم : احیا داشتن این شبها است که در روایت امده هر کس احیا کند شب قدر را گناهان او آمرزیده شود هر چند به عدد ستارگان آسمان وسنگینی کوهها وکیل دریاها باشد .

 

هفتم : صد رکعت نماز کند که فضیلت بسیار دارد ، وافضل آنست که در هر رکعت بعد از حمد ده مزتبه توحید بخواند .

 

هشتم : بخواند :اَللّهُمَّ اِنّی اَمسَیتُ لَکَ عَبدًا داخِرًا لا اَملِکُ لِنَفسی وَ اَعتَرِفُ ....

 

اما اعمالی که مخصوص هر شب است وباید انجام داد :

 

شب نوزدهم :

 

اول : صد مرتبه اَستَغفُرِاللهَ رَبی وَاَتوبُ اِلَیه


دوم : صد مرتبه  اَللّهُمَّ العَن قَتَلَةَ اَمیرَالمومنینَ


سوم : بخواند یا ذَالَّذی کانَ ...


چهارم : بخواند دعای اَللّهَمَّ اجعَل فیما تَقضی وَ....

درک شب قدر در گرو قرب به اهل بیت است/ ولی خدا؛ محور لیلة القدر


 

 
 


















به مناسبت آغاز شب‌های قدر؛حجت الاسلام عالی گفت: هر کس بتواند در این شب ها یک قدم به معصوم نزدیک شود توانسته شب قدر را درک کند. قرب ما به خدا تابع قرب ما به معصوم است و درک شب قدر به این معنی است.

 مروری بر سوره قدر و بررسی محتوای این سوره نشان می دهد که نزول ملائکه و روح به اعتراف همه مفسیرین بر وجود مبارک ولی الله اعظم خواهد بود. از این جهت درک مقام ائمه معصومین در حد فهم خود و تلاش برای نزدیک شدن به این ذوات مقدسه درک شب قدر را به همراه خواهد داشت. برای بررسی آیات سوره قدر و عظمت این شب بزرگ به سراغ دو تن از کارشناسان دینی کشور رفتیم.

حجت الاسلام عالی در مورد عظمت شب های قدر گفت: اگر کسی بتواند شب های قدر را درک کند چیز فوق العاده ای به دست می آورد. درک یک شب به اندازه هزار ماه یعنی یک عمر عبادت است. اگر شب قدر را درک کنید یک گام هشتاد و چند ساله عبادت را برداشته اید. یعنی اگر کسی ده شب قدر را درک کند به اندازه اینکه ده عمر را بندگی کرده باشد رشد می کند. شب قدر شب ولی الله معصوم در هر زمانی است. شب قدر شب اوست و شبی است که خداوند میهمانی و ضیافت خاصی برای او ترتیب می دهد. در روایات آمده است که سوره قدر را در نمازهای خود زیاد بخوانید این سوره ولایت است و فرمودند اگر می خواهید با مخالفین ما اهل بیت بحث کنید با این سوره با آنها بحث کنید.





تمام ملائکه و روح که اعظم ملائکه است در شب قدر پایین می آید چه کسی تحمل این را دارد که تمام ملائکه بر او وارد شوند؟ نشان می دهد که در عالم یک ولی معصوم است که ملائکه بر او وارد می شوند

وی ادامه داد: کجای این سوره ولایت است؟ امام باقر فرمود شما در این سوره می گویید «تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر» تمام ملائکه و روح که اعظم ملائکه است در شب قدر پایین می آید چه کسی تحمل این را دارد که تمام ملائکه بر او وارد شوند؟ نشان می دهد که در عالم یک ولی معصوم است که ملائکه بر او وارد می شوند.

وی افزود: خدا اصل مهمانی را برای ولی اش ترتیب داده است. ما سر سفره ریزه خوار ولی او هستیم. آن نازله ای از سفره معصوم و از آن مهمانی خاص خدا با معصوم به کسی می رسد که در شب قدر توسلش به معصوم باشد.

این کارشناس دینی گفت: راه خدا فقط یک راه است. صراط فقط یکی است. پیامبر با چوب روی زمین چند خط کج کشیدند و یک خط صاف، فرمودند صراط یک راه بیشتر نیست. اینچنین نیست که گمان کنیم هر راهی دلمان بخواهد برویم راه خداست. «طراط هو علی ابن ابی طالب». باب الله معصومین هستند و هیچ راه دیگری ندارد.

حجت الاسلام مسعود عالی ادامه داد: هر کس بتواند در این شب ها که مهمان اصلی خدا، ولی است، یک قدم به معصوم و به این باب نزدیک شود توانسته شب قدر را درک کند.

وی در پایان گفت: قرب ما به خدا تابع قرب ما به معصوم است و درک شب قدر به این معنی است. باید تفاوتی در زندگی از فردای شب قدر نسبت به ولی خدا داشته باشیم یعنی توجه بیشتر و قرب بیشتری نسبت به ولی خدا پیدا کنیم.

حشمت الله قنبری نیز با اشاره به آیات سوره قدر در مورد عظمت این شب گفت: قرآن کریم در تعریف شب موسوم به قدر بیانی روشن دارد. خداوند می فرماید «انا انزلناه فی لیله القدر» یعنی این کتاب با عظمت در شب قدر بر فرستاده خدا، نازل شد. «و ما ادرک ما لیله القدر» این شب هم شبی نیست که به سادگی قابل فهم و درک باشد.

در آیه دیگری فرمود «انا انزلناه فی لیله مبارکه» قرآن در شب مبارک نازل شد. لذا شب قدر شب مبارکی است. چه کسانی می توانند به حریم این شب نزدیک شوند؟ کسانی که وجودی مبارک پیدا کرده باشند

وی ادامه داد: در آیه دیگری فرمود «انا انزلناه فی لیله مبارکه» قرآن در شب مبارک نازل شد. لذا شب قدر شب مبارکی است. چه کسانی می توانند به حریم این شب نزدیک شوند؟ کسانی که وجودی مبارک پیدا کرده باشند. شب قدر برای کسانی که در دایره بندگی خدا برای خود جایگاهی پیدا کرده اند، خیلی متفاوت به تصویر کشیده شده است.

این کارشناس دینی افزود: درک شب و وجود مبارک پیدا کردن کار اساسی و مهمی است که وقتی درِ این شب به روی اولیای خدا باز می شود، دگرگون می شوند. «تنزل الملائکه و الروح» نزول قرآن بر پیامبر اتفاق افتاد. پیامبر مظهر تام غیب و وحی است. اما درک این وحی قبل از نزول وحی برای همه باز نبود. کسی که می فهمید و درک می کرد وجود مبارک بود و آن کسی نبود جز امیرالمومنین که در سن کودکی فرمود «اراه و من یراه غیری» من او را می دیدم و غیر از من کسی او را نمی دید. «أَرَی نُورَ الْوَحْیِ وَ الرِّسَالَةِ وَ أَشُمُّ رِیحَ النُّبُوَّةِ» نور وحی و نور رسالت او را می دید. چرا می دید؟ برای اینکه نفس پیامبر بود. مردمان مکه امین شهر خود را می دیدند و علی(ع) در همان دوران کودکی، تمام قامت خاتم پیامبران را می دید.

حشمت الله قنبری گفت: لذا بی راه نیست که انسان ادعا کند درِ رسیدن به منزلت نبی و رسول آخر، علی(ع) است. شخصیتی که دیگران نمی دیدند او می فهمید و درک می کرد و منشأش این بود که خودش وجود مبارک بود.

شب قدر به آن داستان نزول محدود نشد بلکه «تنزل الملائکه و الروح» رخ می دهد. یعنی تنزل ملائکه و روح یک جریان مستمر است. یعنی در هر سال شب قدری وجود دارد و در آن شب قدر دیگر قرآن نازل نمی شود اما ملائکه نازل می شوند

وی افزود: نزول وحی و پایین آمدن جبراییل تابع زمان است و قرآن نازل شد و ماجرای رسالت و نبوت تحقق پیدا کرد. اما شب قدر به آن داستان نزول محدود نشد بلکه «تنزل الملائکه و الروح» رخ می دهد. یعنی تنزل ملائکه و روح یک جریان مستمر است. یعنی در هر سال شب قدری وجود دارد و در آن شب قدر دیگر قرآن نازل نمی شود اما ملائکه نازل می شوند. این اتفاق تا قبل از بعثت پیامبر فقط بر وجود اقدس او رخ می داد. اما بعد از نازل شدن قرآن وقتی جامع بودن رسالت او تحقق پیدا کرد، دست این وحی و دست این قرآن در دست اهل بیت عترت نشست و رابطه بین زمین و آسمان یک رابطه غیر قابل گسست شد.

وی گفت: ملائکه و روح برای چه می آیند و چرا یک شب افضل بر هزار ماه است؟ اهل تفسیر در بیان این موضوع برداشت های متنوعی داشتند اما من با اتکا به روایتی از پیامبر نکته ای عرض می کنم. پیامبر فرمود بنی امیه از منبر من بالا می روند. عمر حکومت آنها هزار ماه بوده است. این طور استفاده کرده اند که یک شب زندگی در سایه حکومت اهل بیت، از هزار ماه زندگی کردن در ظل حکومت بنی امیه با فضیلت تر است.  

وی ادامه داد: این استنباط درستی نیست چون وقتی شما می گویید «خیر من الف شهر» یعنی یک شب در کنار امیرالمومنین خیر است نسبت به هزار ماه در سایه طاغوت. لذا شما باید امید به خیری در طاغوت داشته باشید که مثلا یک شب خیر او برابر با هزار ماه خیر طاغوت باشد، در حالی که اینگونه نیست. تمام موجودیت بنی امیه را شر فرا گرفته است. قیاس کردن این دودمان با سر منشا فیض الهی یعنی امیرالمومنین و اولاد او غلط است.



اگر از «لیله القدر خیر من الف شهر» استناد سیاسی و حکومتی کنیم این می شود که یک ساعت زندگی در سایه علی از هزار ماه حکومت سلیمان نبی بالاتر است. لذا قیاس با بنی امیه غلط است

این کارشناس دینی گفت: اگر بناست تطبیق داده شود و در نگاه سیاست گفته شود «لیله القدر خیر من الف شهر» شما باید حکومتی را پیدا کنید که خیر بر آن حاکم باشد. در تمام تاریخ بشر دو حکومت خیر وجود داشته که بر کل زمین بسط ید داشته است. یکی حضرت سلیمان و یکی هم ذوالقرنین. اسباب هم در اختیار آنها بود که بر جانداران احاطه داشته که یک سلطنت بر پایه حکمت را اعمال می کردند. اما روایات اسلامی دلالت بر این دارند که داود در آخرین لحظه عمر وقتی نگاهش بر لقمان افتاد به او گفت لقمان! انتخاب تو برای دوری جستن از حکومت، از پذیرفتن حکومت توسط من حکیمانه تر بود. اگر از «لیله القدر خیر من الف شهر» استناد سیاسی و حکومتی کنیم این می شود که یک ساعت زندگی در سایه علی از هزار ماه حکومت سلیمان نبی بالاتر است. لذا قیاس با بنی امیه غلط است.

وی ادامه داد: «وما ادراک ما لیله القدر» شما آن را درک نمی کنید. چه در آن است که درک نمی شود؟ ابن شهر آشوب در جلد سوم مناقب خود در صفحه ۲۶۸ از پیامبر نقل می کند که نگاهی به علی کرد و فرمود «مَا عَرَفَ اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ غَیْرِی وَ غَیْرُکَ» علی جان هیچ کس غیر از من و تو شناخت به حق نسبت به خدا به دست نمی آورد. یعنی خدا در آن حقی که باید بندگی شود فقط دو بنده دارد، یکی پیامبر و دیگری علی(ع). بعد فرمود «وَ مَا عَرَفَکَ حَقَّ مَعْرِفَتِکَ غَیْرُ اللَّهِ وَ غَیْرِی» علی جان! و تو را جز خدا و من به حق نشناخت.

این کارشناس دینی گفت: وقتی پیامبر را تکذیب کردند «وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا» گفتند تو فرستاده خدا نیستی. «قل کفی بالله بینی و بینکم» بگو شاهد رسالت من بین من و شما، اول خداست. اما این حرف دیوار حاشای رسواها را برطرف نمی کرد. بگو شاهد رسالت من خدا و «من عنده علم الکتاب» آن کسی است که علم کتاب در اختیار اوست.

شب قدر نشانه ای دارد که شب مبارکی است اما مبارکی خود را از کسی می گیرد که به یمن وجود او «تنزل الملائکه و الروح». ملائکه در عرش، خدا را عبادت می کنند برای چه باید نازل شوند؟ چون اینجا و در زمین خبر مهمی است. اینقدر مهم که ملائکه و روح اعظم را به این فهم برساند که اگر به مقام بالاتری از قرب موجودشان بخواهند برسند باید به زمین بیایند

وی ادامه داد: شاهد دومی که خدا اقامه می کند دارای یک ویژگی مهم است و شهادت او به رسالت پیامبر در ترازوی شهادت خدا قابل مقایسه است که جمهور مفسیرین گفته اند «هو علی ابن ابی طالب». شب قدر نشانه ای دارد که شب مبارکی است اما مبارکی خود را از کسی می گیرد که به یمن وجود او «تنزل الملائکه و الروح». ملائکه در عرش، خدا را عبادت می کنند برای چه باید نازل شوند؟ چون اینجا و در زمین خبر مهمی است. اینقدر مهم که ملائکه و روح اعظم را به این فهم برساند که اگر به مقام بالاتری از قرب موجودشان بخواهند برسند باید به زمین بیایند.

حشمت الله قنبری افزود: اینکه ملائکه نزول پیدا می کنند آیا حق است یا نیست؟ اگر حق است آیا ما به عنوان مومنانی که مخاطب وحی هستیم، جایگاه ما در حدی هست که ملائکه به خاطر ما پایین بیایند و ما را واسطه عبادت گری خودشان بدانند؟ اگر جوابی نداریم، باید به دنبال آن وجود مقدسی برویم که مهر عبادت گری ملائکه است و او را بیابیم و بفهمیم.

وی ادامه داد: نقل است از امام مجتبی که وقتی حضرت از دفن امیرالمومنین بازگشت فرمود «وما ادرک ما لیله القدر و ما ادرک ما علی» حرف امام مجتبی این است که «لقد قبض فی هذه اللیلة رجل لم یسبقه الأولون ولا یدرکه الآخرون» کسی از دنیا رفت که هیچ وقت گذشته ها نتوانستند بدانند او کیست و آینده ها هم در عظمت و بزرگی او درمانده می شوند، «و ما ادرک ما لیله القدر». ظرف وجود مردم تحمل درک امام حسن را ندارد لذا باید حرفی بزند که مردم بفمند. لذا امام صحبت خود را پایین آورد و زمینی کرد «وَقَدْ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یُعْطِیهِ رَایَتَهُ وَیُقَاتِلُ جِبْرِیلُ عَنْ یَمِینِهِ وَمِیکَائِیلُ عَنْ یَسَارِهِ فَمَا یَرْجِعُ حَتَّی یَفْتَحَ اللَّهُ عَلَیْهِ» او کسی بود که وقتی پیامبر پرچم را در اختیار او قرار می داد میکائیل در سمت چپ و جبرائیل در سمت راست او بود و علی(ع) برنمی گشت مگر اینکه فتح الهی را با دست او محقق می کرد. عبارت امام مجتبی خیلی شگفت انگیز است. یعنی امیرالمومنین سردار سپاه خدا در کنار پیامبر است. چون فتح الهی با علی تحقق پیدا می کند. اگر علی نباشد بقیه فرار می کنند.

قنبری گفت: پیامبر از قول خداوند می فرماید «إنّ علِیّا رایةُ الهُدی» یعنی ای پیامبر! علی را آفریدم تا خودش پرچم هدایت باشد. «و إمامُ أولیائی» علی امام دوستان من است. « و نورُ مَن أطاعَنی» هر جا که عبادتگری وجود دارد از نور علی است. «و هُوَ الکلمةُ الّتی ألْزَمْتُها المتّقینَ و ألزمَهم کلمةَ التّقوی» کلمه ای که باعث به هم رسیدن و تثبیت تقوی می شود علی(ع) است. «مَن أحبَّهُ أحبَّنی» هر کس او را دوست بدارد من نیز دوستش دارم. پیامبر فرمود خدا به من امر کرد ای پیامبر برو و این را به علی(ع) ابلاغ کن.

وی در پایان تصریح کرد: لذا شب قدر شب بزرگ و مهمی است و با ولی الله معنی پیدا می کند. با همه وجود باید باور کنیم که در محضر فیض هستیم.



" جام جم "

زنی که با آرزوی بچه‌دارشدن در حادثه تروریستی مجلس به شهادت رسید + عکس


همسر شهید فاطمه رنجبر که در حمله تروریستی اخیر در تهران به شهادت رسید، گفت: 17 سال بود با همسرم ازدواج کرده بودم اما بچه‌دار نمی‌شدیم و برای همین موضوع به تهران آمده بودیم.

به گزارش جام جم آنلاین ، مرتضی واحدی همسر این شهید مظلوم در گفت‌وگو با میزان اظهار داشت: در ابتدا فکر نمی‌کردیم که همسرم جزو شهدای تروریستی روز چهارشنبه تهران باشد اما شنبه 20 خرداد کارهای مربوط به تعیین هویت انجام شد و هویت ایشان را که در عملیات تروریستی مجلس به شهادت رسیده بود، شناسایی کردم و کارهای اداری آن را انجام دادم.

واحدی گفت: ابتدا تصور می کردم همسرم مفقود شده است به همین دلیل اطلاعیه هایی را چاپ و در اماکنی که حدس می زدم ممکن است اطلاعی از همسرم بیابم، به دیوار ها چسبانده بودم.

وی با بیان اینکه از این موضوع که همسرش در درون مجلس به شهادت رسیده یا بیرون از آن اطلاعی ندارد، گفت: در روز چهارشنبه همسرم به بیمارستان شهید معیری رفت و گچ دستش را باز کرد اما آن روز کارکنان بیمارستان به من گفتند که او به اینجا نیامده است در صورتی که بعد اسناد حضورش در بیمارستان را دیدم؛ اگر من این موضوع ( رفتن همسرم به بیمارستان) را می دانستم زودتر به نتیجه می رسیدم.

همسر شهید فاطمه رنجبر همچنین ضمن اشاره به مشکلات مالی فراوانش گفت: 17 سال بود که با همسرم ازدواج کرده بودم اما بچه‌دار نمی‌شدیم و برای همین موضوع به تهران آمده بودیم.
این شهیده با نام کامل «فاطمه رنجبری‌زاده تمبانویی» اهل میناب استان هرمزگان بود.


" امروز دوشنبه 22 خرداد مراسم وداع با شهیده در هرمزگان برگزار می شود " روحش شاد

قرآن درمان‌کننده بزرگ‌ترین بیماری‌ها

Image result for ‫تصویر گل زیبا‬‎


قال‌الامام(علی):
«فاستشفوه من ادوائکم، و استعینوا به علی لاوائکم، فان فیه شفاء من اکبر الداء؛ و
هو الکفر و النفاق، و الغی و الضلال»

امام علی(ع) می‌فرماید:
پس درمان خود را از قرآن بخواهید، و در سختی‌ها از قرآن یاری بطلبید، که در قرآن
درمان بزرگ‌ترین بیماری‌ها یعنی کفر و نفاق و سرکشی و گمراهی است. (1)
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
1- نهج‌البلاغه - خطبه 176

باطل شدن روزه با فحاشی

 

تصویر مرتبط

 

روزی حضرت محمد(ص) زنی را مشاهده کردند در حالی که روزه بود و به کنیز خود

دشنام می‌داد.

سول خدا(ص) غذایی طلبیدند و به آن زن گفتند: از این غذا بخور! زنی که فحاشی

کرده بود عرض کرد: من روزه هستم! حضرت محمد(ص) فرمودند: چگونه روزه هستی

در حالی که به کنیزت دشنام داده‌ای؟

چه اندک هستند روزه‌داران حقیقی! و چه بسیارند گرسنگی کشندگان! روزه‌داری فقط

خودداری از خوردن و نوشیدن نیست! (1)

ــــــــــــــــــــــــــــــ

1- اصول کافی، ج 4، ص 88

احیای درخت خرمای خشکیده

تصویر مرتبط 
از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود:
در یکی از سفرهایی که امام حسن مجتبی( ع ) به حج عمره می رفت،یکی از فرزندان
زبیر که به امامت آن حضرت ایمان و اعتقاد داشت، همراه آن بزرگوار بود.
در میان راه در یکی از منازل نزدیک آبی در زیر درخت خرمایی که از بی‌آبی و عطش
خشک شده بود، فرود آمد. برای امام حسن(ع) در زیر آن درخت فرشی را پهن کردند و
برای فرزند زبیر هم فرش دیگری در مقابل امام حسن(ع) انداختند.
در این هنگام فرزند زبیر سر خود را بلند کرد و گفت: ای کاش، این درخت، خرمایی تازه
داشت و از آن می‌خوردیم. امام حسن(ع) فرمود: آیا به خرمایی تازه اشتها داری؟ گفت:
آری. حضرت دستهای مبارک خود را به سوی آسمان بلند کرد و زیرلب دعایی نمود که
فرزند زبیر متوجه الفاظ ذکر دعا نشد. در این موقع ناگهان درخت خشکیده، سبز و دارای
برگ و خرمای تازه شد.
ساربانی که همراه ایشان بود گفت: به خدا قسم که امام حسن(ع) سحر و جادو کرده
است. امام حسن(ع) به او فرمود: وای بر تو! این سحر و جادو نیست، بلکه دعای پسر
پیغمبر است که مستجاب شد.(1)
___________________
1- بحار‌الانوار، ج 43، ص 323