دلم تنگ است یامهدی کجاماندی؟
بگودیشب نمازت را کجاخواندی؟
کناربارگاه مرتضی بودی؟
ویا که زائرموسی الرضا بودی؟
بگودرمکه درحال دعاهستی ؟
و یا مهمان شاه کربلا هستی؟
ویا هرنیمه شب دلتنگ وتنهایی..
عزاداربقیع وقبرزهرایی؟
*اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج*
مردی از اهل سنّت سامره که نام او مصطفی الحمود بود، از خادمان حرم بود که کاری جز اذیت و آزار زائران و گرفتن مال آنها با هر حُقه ای نداشت و اکثر اوقات در سرداب مقدس بود، در آن مکان کوچک که پشت قسمت ناصر عباسی است و اغلب زیارات مربوط را حفظ داشت و هر کس داخل می شد در آن مکان شریف و شروع می کرد انجام زیارت، او که از خباثت چیزی کم نداشت، آن شخص زائر را از حالت زیارت و حضور قلب می انداخت و مدام زائر را متوجه توهین ها و مزخرفات خود می نمود.
شبی در خواب، حضرت حجت علیه السلام را دید که به او می فرماید: تا کی زائران مرا می آزاری و نمی گذاری زیارت بخوانند؟ تو را چه به مداخله در این کار؟ بگذار ایشان را (راحت باشند) و آنچه می گویند. سپس بیدار شد در حالتی که هر دو گوشش را خداوند کر نمود پس از آن دیگر چیزی نشنید و زائران از (شرّ) او راحت شدند و این چنین بود تا آنکه فوت کرد.
کتاب نجم الثاقب، ص ۴۷۳
در قرآن و روایات به صورت صریح تاکید شده است که پس از برخورداری انسان از اعتقاد صحیح، نوبت به عمل میرسد و آنچه میتواند آدمی را به خدا و حجت او نزدیک و نزدیکتر کند، تلاش در راه انجام دادن وظایف(تعهد به واجبات و ترک محرمات الهی) است.
حضرت مهدی(عج) بر اساس یکی از توقیعات رسیده از ایشان فرمودند:
«اگر شیعیان ما که خداوند آنها را به اطاعت خویش موفق بدارد بر ادای عهد و پیمان ما یک دل و همراه میشدند، هرگز سعادت دیدار ما از ایشان به تاخیر نمی افتاد».(1)
همچنین فرمودند:
«هر یک از شما به گونهای عمل کند که به محبت ما نزدیک شود و از کارهایی که او را به خشم و غضب ما نزدیک می کند، برحذر باشد».(2)
این سخنان نورانی میرساند که بهترین وسیله برای نزدیکی به خدا و جلب عنایت امام عصر(عج) تلاش برای سازندگی فردی است. البته یاد امام عصر(عج) در هر شب و روز در این مسیر بسیار راهگشا خواهد بود. چه خوب است که روزمان را با یاد آن حضرت و توسل به او شروع کنیم و به همین گونه به پایان برسانیم. و چه زیباست که پیوسته ساعتی را برای عرض سلام و ارادت به ساحت مقدسش اختصاص دهیم و چه بجاست که به نیابت از آن حضرت، کارهای عبادی(مثل نماز، روزه و صدقه) انجام دهیم.
البته در کنار خودسازی و یاد امام عصر(عج) لازم است به دنبال تحقق اهداف امام در عرصه اجتماعی باشیم و در این راستا برای زمینه سازی ظهور آن حضرت، بستر سازی برای بروز ارزش های اسلامی و انسانی در جامعه، و تلاش برای فراگیر شدن فرهنگ انتظار و ضرورت حاکمیت الهی تلاش کنیم.
به راستی آیا می شود آدمی این گونه زندگی کند و مورد توجه و عنایت امام عصر(عج) قرار نگیرد؟!
پی نوشت ها : 1. الاحتجاج، طبرسی، ج2، ص315. 2. همان، ص323-324.
بخش مهدویت تبیان، خبرگزاری حوزه
" پل "
هرچند هوای دل من طوفانی است
بنیاد دلم نهاده بر ویرانی است
در من اما پلی است از درد و نیاز
می خواندم آن سوی که آبادانی است
" سلمان هراتی "
انتشار تصویری از چهار زن که در حال ورق بازی در مسجدالحرام هستند، در محافل مختلف عربستان و خارج از این کشور جنجال به پا کرده است.
به گزارش ارم نیوز، پس از انتشار این تصویر که در فضای مجازی در این کشور و دیگر کشورها جنجال به پا کرده، کاربران این شبکه ها ویدئویی را از یکی از اعضای هیات علمای ارشد این کشور به نام «شیخ عبدالله المطلق» منتشر کرده اند که وی در آن درباره شروط جواز این بازی سخن می گوید.
شیخ المطلق در این فیلم مدعی می شود که هیچ مانعی از ورق بازی وجود ندارد به شرط اینکه انسان را از نماز باز ندارد، به درگیری و نزاع میان بازی کنندگان منجر نشود و باعث تلف شدن وقت و به بطالت سپری شدن آن نشود.
در این تصویر که در داخل مسجد الحرام منتشر شده است، چهاز زن درحال ورق بازی هستند. این موضوع نه تنها در عربستان بلکه در خارج این کشور نیز جنجال به پا کرده است.
علی رغم انتشار بازی ورق در عربستان و کشورهای خلیج فارس اما بازی کردن آن از سوی زنان، در یک مکان عمومی آن هم در داخل مسجد الحرام اتفاقی نادر در عربستانی به شمار می رود که مسئولیت حرمین شریفی در مکه و مدینه را برعهده دارد.
«مشعل الزاهد» نویسنده و روزنامه نگار عربستانی در واکنش به این تصویر نوشت: ورق بازی دختران در مسجد الحرام، بی احترامی به قداست این مکان شریف و بی ادبی و اهانت به احساسات زائران بیت الله الحرام را نشان می دهد.
کاربر دیگری که خود را «المهاجر» معرفی کرده درباره این تصویر نوشته است: به سطحی از نادانی و استهزا رسیده ایم که در محوطه مسجدالحرام ورق بازی می کنند. آیا چنین صحنه ای برای مسلمانان مناسب است؟ آنها به زائران و نمازگزاران اطراف خود احترام نگذاشتند… خداوند قبیح گرداند کسانی را که اسلامش را می دانند اما حدودش را نمی دانند.
کدخبری : ۵۹۳۹۰۲
" آرزو "
ای کاش شب دل مرا ماهی بود
زین تاریکی به صبحدم راهی بود
این جا منم و شب و درونی خالی
ای کاش که دربساط ما آهی بود
" سلمان هراتی "
خسته ام ،منتظرم ،لحظه شماری سخت است
روز و شب از غم تو گریه و زاری سخت است
می روم گاه به صحرا که فقط گریه کنم
گریه وقتی به سرت سایه نداری سخت است
می روم تا در و همسایه نگویند به تو
گوش دادن به غم فاطمه کاری سخت است
طاقت آوردن این زخم زبان ها دیگر
بیش از آن سیلی و آن ضربه ی کاری سخت است
فرض کن پیش تو لیلای تو را آزردند
بعد از آن سر به بیابان نگذاری سخت است
بال و پر زخم ،قفس تنگ ،در این وضعیت
زندگی از نظر هر دو قناری سخت است
منتظر باش علی جان پدرم می آید
تک و تنها دل شب خاکسپاری سخت است
***کاظم بهمنی**
دنیاست چو قطره ایّ و ، دریا زهرا
کی فرصت جلوه دارد اینجا ، زهرا
قدرش بود امروز نهان چون دیروز
هنگامه کند و لیک فردا ، زهرا
خالق چو کتاب خلقت انشا فرمود
عالم چو الفبا شد و معنا ، زهرا
احمد که خدا گفت به مدحش : لولاک
کی می شدی آفریده ، لولا ، زهرا
طاها و علی دو بیکران دریایند
وآن برزخ ما بین دو دریا زهرا
او سرّ خدا و لیلة القدر نبی است
خیر دو سرا ، درخت طوبی ، زهرا
بر تخت جلال ، از همه والاتر
بر مسند افتخار ، یکتا ، زهرا
در آل کسا محور شخصیّتهاست
مابین اَب و بَعل و بنیها ، زهرا
سر سلسله ی نسل پیمبر کوثر
سرچشمه ی نور چشم طاها ، زهرا
تنها نه همین مادر سبطین است او
فرمود نبی : اُمّ ابیها ، زهرا
آن پایه که دیروز پیمبر بنهاد
امروز نگهداشته بر پا ، زهرا
از احمد و مرتضی چه باقی ماند
از مجمعشان شود چو منها ، زهرا
حرمت بنگر که در صفوف محشر
یک زن نبود سواره الا زهرا
هنگام شفاعت چو رسد روز جزا
کافی است برای شیعه ، تنها ، زهرا
حیف است ( حسانا ) که در آتش سوزد
آن شیعه که ورد اوست : زهرا ، زهرا
***استاد حاج حبیب الله چایچیان(حسان)***
فاطمه جان نخستین ستاره ایی بودی که در عرش همچون خورشیدی به اوج رسیدی ستاره ای
نیلی به رنگ جراحت آسمان و زخم زمان .
ای ام ابیها ! ای مهربان ترینمادر حبیبه حق و شفیعه ی حشر پدر و مادرم فدای دست های
مهربانت باد ، تو محورآسمان ایثاری و اولین علت خلقت . ای مادر رسالت و همتای ولایت .
به روزی می اندیشم که پس از واقعه ی غدیر ، همراه با حسنین به خانه اهل مدینه می رفتی
و بابیان زیبا حجت الهی را برغافلان تمام می کردی و بدین سان آغاز، حمایت از ولایت ، سر
لوحه خصایل آسمانی ات بودی .
غبارغم از سیمای زیبای علی می زدودی و بر زخم هایش مرهم . فتوحات مولا، رهین
مهربانی توست .
هنوزخطابه های رسایت سراج راه مجاهدان است وبرآفاق تاریخ می تابد پاره ی تن
رسول یار بودی ویگانه یاوریکتا امیر عاشقان تلالو ذولفقار علی وامدارعزم و عزت تو
بود آن گاه که بر بی بصیرتان و دنیاپرستان غضب می کردی ، غضبناکی آفریدگارقادر ،
آشکارمی شد .
رضای تو رضای حق بود و باخرسندی ات ، تمامی اهل عرش و ساکنان قدس خرسند از
رضامندی .
در ایام شهادتت ، دل های مان به سوی بقیع و روضه ی رضوان خانه ات پر می کشد.
زهرا عسکری زاده - دهم تجربی - دبیرستان شیخ الاسلام