اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

جایزه کسانی که بر بدن سیدالشهدا (ع) اسب تاختند


در کتب مختلف مربوط به تاریخ کربلا آمده است که پس از به شهادت رساندن امام حسین علیه السلام، دشمن در غارت خیمه های حسینی بر یکدیگر سبقت می گرفتند به گونه ای که چادر از سر زنان می کشیدند، دختران آل رسول از سراپرده خود بیرون آمده و همه می گریستند و از فراغ عزیزان و بزرگان خویش شیون می کردند.
 
تصویر جایزه کسانی که بر بدن سیدالشهدا (ع) اسب تاختند

آنگاه سنان بن انس بر در خیمه عمر بن سعد آمد و با صدای بلند فریاد زد:
اَوقِر رِکابِی فِضَّةً وَ ذَهبا اَنا قَتَلتُ المَلِکَ المُحَجَّبا
قَتَلتُ خَیرَ النّاسِ اُمّاً وَاَبا وَ خَیرَهُم اِذ ینسبُونَ نَسَبا
وَ خَیرَهُم فِی قَومِهِم مرکبا

«شترم را از سیم و زر سنگین بار کن! که من پادشاه با فر و شکوهی را کشتم؛ بهترین مردم را از نظر پدر و مادر کشتم! و بهترین آنها از نظر نژاد و نسب؛ و والاترین آنها در میان قبیله خود!».

آنگاه عمربن سعد به او رو کرد و گفت: گواهی می دهم که تو دیوانه ای! و هرگزعاقل نبوده ای! بعد دستور داد او را به درون خیمه آورند و چون سنان بن انس وارد خیمه شد با چوبدستی خود بر او چند ضربه نواخت و گفت: ای احمق! اینچنین سخن می گویی؟! بخداسوگند اگر ابن زیاد از تو بشنود گردن تو را خواهد زد!!(1)

اوج بیدادگری

آنگاه عمر بن سعد بجهت امتثال فرمان ابن زیاد، در میان اصحابش فریاد برداشت:
«مَن یَنتَدِبُ لِلحُسَینِ؟!»
«کیست که داوطلب باشد و بر پیکر حسین اسب بتازد تا سینه و پشت اورا زیر سم اسبها لگدمال نماید؟!».

شمر مبادرت نمود! و اسب بر بدن مطهر امام تاخت!(2) و ده نفر دیگر از سپاه کوفه اجابت کردند که نام های آنها عبارت است از:
1- اسحاق بن حوّیه
2- اخنس بن مرثد
3- حکیم بن طفیل
4- عمروبن صبیح
5- رجاء بن منقذ
6- سالم بن خثیمه جعفی
7- واحد بن ناعم
8- صالح بن وهب
9- هانی بن ثبیت
10- اسید بن مالک

آنان با اسب بر بدن امام تاختند بگونه ای که سینه مبارک آن بزرگوار را درهم کوبیدند.

پس این ده نفر آمدند و در برابر ابن زیاد ایستاده و جایزه طلب کردند.

ابن زیاد گفت: شما کیستید؟

اسید بن مالک – یکی از اینان لعنهم الله – گفت:
نَحنُ رَضًضنا الصّدرَ بَعدَ الظَّهرِ بِکُلِّ یعبوبٍ شَدِیدِ الاسرِ
«ما سینه حسین را درهم کوبیدیم بعد از آنکه پشت او را لگدمال کردیم، با اسبان قوی هیکل و تیزتاز».
ولی عبیدالله فرمان داد تا جایزه ناچیزی به آنها دادند!!(3)

به این ترتیب با آن همه قصاوت قلب و چنان رفتار وحشیانه ای که در مواجهه با پیکر سبط پیامبر اکرم از خود نشان دادند باز هم جایزه اندکی نصیبشان گردید و بهره مادی هم از جنایت خود نبردند.

محمود آزوش- جام جم آنلاین

________________________________________


1. انساب الاشراف 3/205.


2. حیاة الامام الحسین 3/303.


3. الملهوف 56.

هفت مصیبت جانسوز کاروان اسرا


Image result for ‫تصویر گل لاله‬‎

 

در روایت آمده است، از امام سجاد (ع) پرسیدند: سخت‌ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ حضرت در پاسخ سه بار فرمودند: الشام، الشام، الشام! امان از شام!
طبق روایتی دیگر امام سجاد(ع) به نعمان بن منذرمدائنی فرمود: در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:

1- ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرهای برهنه و استوار کردن نیزه‌ها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه می‌داشتند و ساز و طبل می‌زدند.

2- سرهای شهدا را در میان هودج‌‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و عمویم عباس را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام‌کلثوم (س) نگه داشتند و سر برادرم علی‌اکبر و پسرعمویم قاسم (ع) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه (س) و فاطمه (س) می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم ستوران قرار می‌گرفت.

3- زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می‌ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.

4- از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند، و می‌گفتند: ای مردم! بکشید این‌ها را که در اسلام هیچ‌گونه احترامی ندارند؟!

5- ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آنها می‌گفتند: این‌‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و...) کشتند، و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند. امروز شما انتقام آنها را از این‌ها بگیرید.

6- ما را به بازار برده‌فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آنها مقدور نساخت.

7- ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم.(1)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- سوگنامه آل‌محمد، محمدی اشتهاردی، ص 476

حمله موشکی سپاه به مقر سرکردگان جنایت تروریستی اهواز در سوریه











روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیه ای از حمله موشکی به مقر سرکردگان جنایت تروریستی اهواز در شرق فرات در کشور سوریه توسط یگان موشکی نیروی هوافضای سپاه و هلاکت شمار زیادی از تروریست های تکفیری خبر داد.

تصویر حمله موشکی سپاه به مقر سرکردگان جنایت تروریستی اهواز در سوریه












به گزارش جام جم آنلاین از سپاه نیوز، روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیه ای از هدف قرار دادن مقر سرکردگان جنایت تروریستی اهواز در شرق فرات در کشور سوریه با 6 فروند موشک بالستیک زمین به زمین در نخستین ساعات بامداد امروز(دوشنبه) توسط یگان موشکی نیروی هوافضای سپاه خبر داد و تاکید کرد: امنیت ملت ایران خط قرمز نیروهای مسلح بوده و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در صیانت ازمیهن اسلامی و تامین امنیت و آرامش مردم عزیز از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و مشت آهنین خود را همچنان مهیای پاسخ قاطع و کوبنده به هر گونه شرارت و شیطنت دشمنان قرار خواهد داد.

متن اطلاعیه روابط عمومی کل سپاه به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

در پی جنایت تروریستی 31 شهریور ماه 1397 اهواز که به شهادت 25 تن و مجروح شدن 69 تن از مردم مظلوم و بی دفاع و نیروهای مدافع میهن اسلامی منجر گردید، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با استعانت از ذات اقدس باریتعالی، به نیابت از ملت سرافراز ایران و خانواده های معظم شهیدان ، در لبیک به ندای مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی) برای انتقام خون این شهدا، به ویژه کودک 4 ساله و جانباز 70 درصد دفاع مقدس از تروریست ها و گوشمالی عوامل بزدل این حادثه ، ساعت 2 بامداد امروز (دوشنبه 9 مهرماه) محل استقرار و تجمع تروریست های تکفیری تحت حمایت امریکا و قارون های منطقه در شرق فرات در کشور سوریه را مورد ضربه موشکی قرار داد.

طی این عملیات که با نام «ضربت محرم» و با رمز مقدس «یا حسین (ع)» انجام شد ، تعداد 6 فروند موشک بالستیک میان برد از پایگاه های موشکی نیروی هوا فضای سپاه در غرب کشور شلیک و تروریست های مزدور و جنایتکار از فاصله 570 کیلومتری هدف ضربات مهلک و مرگبار قرار گرفتند.

متعاقبا 7 فروند پهپاد رزمی این نیرو مواضع و مقرهای تجمع و پشتیبانی تروریست های مزدور استکبار جهانی را بمباران کردند.

بر اساس اطلاعات و گزارشهای دقیق دریافتی، در این عملیات تعدادی از سرکردگان و عناصر موثر جنایت اخیر تروریست ها به هلاکت رسیده و یا مجروح شده اند، همچنین زیرساخت های آمادی و انبار ذخیره مهمات آنان منهدم گردید.

در این رهگذر یادآور می شود ؛ جمع بندی و رهگیری شواهد و قراین جنایت اخیر اهواز، فرزندان ملت ایران را به مقر تروریست ها در شرق سوریه که توسط امریکا هدایت و پشتیبانی شده و در راستای اهداف شیطانی تروریسم دولتی کاخ سفید و منافع رژیم صهیونیستی و ارتجاع منطقه عمل می کند، رسانید و سپس با طراحی و برنامه ریزی دقیق اطلاعاتی و میدانی، نقاط تعیین شده، آماج موشک های نقطه زن قرار گرفت.

در پایان به هموطنان عزیز اطمینان می دهیم ، همانگونه که بارها اعلام شده است، امنیت ملت ایران خط قرمز نیروهای مسلح بوده و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با همراهی و مشارکت سایر نیروهای نظامی ،انتظامی و اطلاعاتی کشور در صیانت از ایران اسلامی و تامین امنیت و آرامش جامعه از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و مشت آهنین خود را همچنان مهیای پاسخ قاطع و کوبنده به هر گونه شرارت و شیطنت دشمنان قرار خواهد داد.


جام جم

هفت مصیبت جانسوز کاروان اسرا


Image result for ‫تصویر گل لاله‬‎

 

در روایت آمده است، از امام سجاد (ع) پرسیدند: سخت‌ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ حضرت در پاسخ سه بار فرمودند: الشام، الشام، الشام! امان از شام!
طبق روایتی دیگر امام سجاد(ع) به نعمان بن منذرمدائنی فرمود: در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:

1- ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرهای برهنه و استوار کردن نیزه‌ها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه می‌داشتند و ساز و طبل می‌زدند.

2- سرهای شهدا را در میان هودج‌‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و عمویم عباس را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام‌کلثوم (س) نگه داشتند و سر برادرم علی‌اکبر و پسرعمویم قاسم (ع) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه (س) و فاطمه (س) می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم ستوران قرار می‌گرفت.

3- زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می‌ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.

4- از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند، و می‌گفتند: ای مردم! بکشید این‌ها را که در اسلام هیچ‌گونه احترامی ندارند؟!

5- ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آنها می‌گفتند: این‌‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و...) کشتند، و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند. امروز شما انتقام آنها را از این‌ها بگیرید.

6- ما را به بازار برده‌فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آنها مقدور نساخت.

7- ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم.(1)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- سوگنامه آل‌محمد، محمدی اشتهاردی، ص 476

با افراد فاسق و پست رفت و آمد نکنید!


Related image

 

قال‌الامام‌الحسین(ع):
 
«مجالسهًْ اهل الدنائهًْ ‌شر، و مجالسهًْ اهل الفسق ریبه» 

امام‌حسین (ع) فرمود:
 
مصاحبت و هم‌نشینی با فرومایگان و افراد پست، شرخیز و فتنه‌انگیز است. و
 
رفاقت و  هم‌نشینی با فاسقین و گناه‌کاران، تهمت‌زا و موجب بدبینی مردم و از
 
دست دادن آبرو و اعتبار است. (1)

ـــــــــــــــــــــــــــــ

1- بحارالانوار، ج 75، ص 122

شاخص خیر دنیا و آخرت


Image result for ‫تصویر کودک در پاییز‬‎

 

از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: مردی از اهل کوفه به امام‌حسین(ع)
 
نامه نوشت که: ای سرورم! مرا از خیر دنیا و آخرت آگاه فرما!

حضرت در پاسخ نامه او نوشت: به نام خداوند بخشنده مهربان و اما بعد:

هرکس در پی جلب رضایت و خشنودی خدا باشد اگر چه مردم از او ناراحت و
 
خشمگین شوند، خداوند او را از کارهایی که در دست مردم است کفایت می‌کند
 
و هرکس در طلب جلب رضایت مردم باشد، اگرچه موجب خشم و غضب الهی
 
گردد، خداوند او را به مردم واگذار می‌کند. (1)

ــــــــــــــــــــــــــ

1- بحارالانوار، ج 75، ص 126

شاخص شناخت دوست و دشمن


Related image

 

قال‌الامام‌الحسین(ع): «من احبک نهاک و من ابغضک اغراک»

امام‌حسین(ع) فرمود: هرکس تو را دوست دارد، تو را از بدی‌ها و زشتی‌ها 

و کارهای ناشایسته باز می‌دارد، و هرکس تو را دشمن بدارد، تو را به سوی

 زشتی‌ها و پلید‌ی‌ها و کارهای ناپسند تشویق می‌کند و وادارت می‌سازد. (1)

ـــــــــــــــــــــــــــــ

1- بحارالانوار، ج 75، ص 128

در محضر امام خمینی(ره)


 Related image
 



امام مقیدند که در روزهای مهم عزاداری و بخصوص روز عاشورا روضه‏خوانی برگزار کنند و معمولاً همان روضه‌خوان‌های سنتی می‏آیند خدمت امام می‏نشینند و روضه می‏خوانند، امام‌گریه می‏کنند آنها ‌اشعار سنتی را می‏خوانند و توجه دارند به اینکه برای مراعات حال امام کم مصیبت بخوانند.
 
زیرا آن‌قدر امام شیفته اهل بیت(ع) می‏باشند که ممکن است در اثر‌گریه زیاد دچار ناراحتی شوند. امام در این مواقع با صدای بلند‌گریه می‏کنند. 

*حجت‌الاسلام والمسلمین انصاری کرمانی -  ویژگی‌هایی از زندگی امام خمینی -  ص 26.

چه سعادتی! (یک شهید، یک خاطره)


Related image

 
برادرم به نامش خیلی علاقه داشت. همیشه می‌گفت: «من به نامم علاقه دارم، چون پدرم علی و مادرم زهراست.» 
وقتی به شهادت رسید و می‌خواستند پیکرش را به خاک بسپارند، اصرار کردم که می‌خواهم صورتش را ببوسم؛ اما به من اجازه نمی‌دادند! 
 بالاخره با التماس فراوانم در تابوت را باز کردند. از چیزی که می‌دیدم متعجب شدم! برادرم سر بر بدن نداشت! 
گفتند سرش بر اثر اصابت ترکش از بدن جداشده است. 
این روزها هر وقت یاد آن صحنه می‌افتم به برادرم غبطه می‌خورم. توی دلم می‌گویم: «چه سعادتی داشتی که هم نام امام حسین (ع) بودی و پدر و مادرت نیز هم نام پدر و مادر ایشان بود. آخرش هم مثل مولای کربلا سرت را در راه خدا هدیه دادی.» 

 *خاطره‌ای از شهید حسین بانپور 

*راوی: مریم بانپور، خواهر شهید
 
مریم عرفانیان

فرصت آیینه ها در پشت در مانده است


  Related image

 

مهربانی را بیاموزیم 


فرصت آیینه ها در پشت در مانده است 

 


روشنی را می شود در خانه مهمان کرد 


می شود در عصر آهن 


آشناتر شد 

 


سایبان از بید مجنون٬ 


روشنی از عشق 


می شود جشنی فراهم کرد 

 


می شود در معنی یک گل شناور شد 


مهربانی را بیاموزیم 

 


موسم نیلوفران در پشت در مانده است 


موسم نیلوفران٬یعنی که باران هست 


یعنی یک نفر آبی است 

 


موسم نیلوفران یعنی 


یک نفر می آید از آن سوی دلتنگی 


می شود برخاست در باران 

 


دست در دست نجیب مهربانی 


می شود در کوچه های شهر جاری شد 

 


می شود با فرصت آیینه ها آمیخت 


با نگاهی 

 


با نفس های نگاهی 


می شود سرشار از رازی بهاری شد... 

 

 

 

محمدرضا عبدالملکیان

 

میزان کمک براساس دانش


  Image result for ‫تصویر گل‬‎


روزی یک اعرابی نزد امام حسین آمد و عرض کرد: ای فرزند رسول خدا(ص) من پرداخت دیه‌ای کامل را ضمانت کرده‌ام اما از ادای آن ناتوانم. با خود گفتم که از بزرگوارترین مردم، آن را تقاضا می‌کنم و از خاندان رسول‌الله(ص) کسی را بزرگوارتر و بخشنده‌تر نیافتم.
پس امام حسین(ع) به وی فرمود: «ای برادر عرب از تو سه پرسش می‌کنم اگر یکی از آن‌ها را پاسخ گفتی ثلث آن دیه را به تو می‌دهم و اگر دو پرسش را جواب دادی دو ثلث آن را به تو می‌پردازم و اگر هر سه پرسش را پاسخ گفتی تمام مالی را که می‌خواهی به تو می‌دهم.»
اعرابی عرض کرد: آیا کسی مانند تو که اهل علم و شرف است از چون منی می‌خواهد بپرسد؟ حضرت فرمود: «آری، از جدم رسول خدا(ص) شنیدم که می‌فرمود معروف به اندازه معرفت است.» اعرابی عرض کرد: آنچه می‌خواهی بپرس اگر پاسخ دادم (که هیچ) وگرنه جواب آن‌ها را از تو فرا خواهم گرفت و لا قوهًْ الا بالله. امام (ع) پرسید: برترین اعمال چیست؟ اعرابی گفت: ایمان به خدا.
حضرت سؤال کرد: راه رهایی از نیستی و نابودی چیست؟ اعرابی گفت: اعتماد به خداوند. امام حسین(ع) پرسید: زینت‌دهنده انسان چیست؟ اعرابی گفت: علم همراه با حلم. امام پرسید: اگر این نشد؟ اعرابی گفت: مال همراه با مروت. حضرت پرسید: اگر این نشد؟ اعرابی گفت: فقر همراه با صبر. حضرت پرسید: اگر این نشد؟
 
اعرابی گفت: در این صورت صاعقه‌ای از آسمان بر او فرود آید و بسوزاندش که او سزاوار آن است.
آنگاه امام حسین(ع) خندید و کیسه‌ای که در آن هزار دینار بود، به او داد و انگشتری خود را که نگین آن به دویست درهم می‌ارزید، بدو بخشید و فرمود: «ای اعرابی این طلا را به طلبکارانت بده و انگشتری را به مصرف خود برسان.»
اعرابی تمام آن‌ها را گرفت و گفت: خدا داناتر است که رسالتش را در کجا نهد.(1)

___________________

1. بحارالانوار، ج 44، ص 196

فرق میان شیعه و محب حسینی


 
Image result for ‫تصویرگل نرگس‬‎


قال‌ رجل للحسین بن علی(ع): «یاابن رسول‌الله، انا من شیعتکم، قال: اتق‌الله ولاتدعین شیئا یقول الله لک کذبت و فجرت فی دعواک، ان شیعتنا من سلمت قلوبهم من کل غش و غل و دغل، و لکن قل انا من موالیکم و محبیکم.»
مردی به امام حسین(ع) عرض کرد: ای فرزند رسول خدا(ص)! من از شیعیان شما هستم. حضرت به او فرمود: ای مرد! از خدا بترس و چیزی را ادعا مکن که خداوند بگوید: در ادعای خود دروغ گفتی و گناه کردی، زیرا شیعیان ما کسانی هستند که دل‌هایشان از هرگونه غل و غشی و مکر و فریب و خیانت و دغل‌بازی پاک باشد. پس تو یک چنین ادعایی مکن که از شیعیان ما هستی، بلکه فقط بگو که از دوستان و علاقه‌مندان شما هستم.(1)

___________________
1- بحارالانوار، ج 65، ص 156

طنز جبهه ( 80 ) :

Related image

 

 

خلوت و جلوتشان یکی بود و خودی و غیر خودی نمی شناختند خصوصا در


 عشق به امام ، غیراز ورد زبانی وتبعیت قلبی و نهانی خود را به زیور نام 


و شمایل ایشان می آراستند.


ساده لوحی ، ازباب مزاح ، به یکی ازبسیجیان گفته بود:


 - این چیه که روی سینه ات سنجاق کرده ای ؟


 " اشاره به تصویر امام " 


 - باتری است اگرنباشد قلبم کارنمی کند.   

شعر انتظار ..... 17


 Image result for ‫تصویر گل نرگس‬‎


 

آهوی مشکین ختن


 

 یا رب آن آهوی مشکین به ختن بازرسان  


وان سهی سرو خرامان به چمن بازرسان 


 

دل آزرده ما را به نسیمی بنواز  


یعنی آن جان ز تن رفته به تن بازرسان 


 

ماه و خورشید به منزل چو به امر تو رسند  


یار مه روی مرا نیز به من بازرسان 


 

دیده‌ها در طلب لعل یمانی خون شد  


یا رب آن کوکب رخشان به یمن بازرسان 


 

برو ای طایر میمون همایون آثار  


پیش عنقا سخن زاغ و زغن بازرسان 


 

سخن این است که ما بی تو نخواهیم حیات  


بشنو ای پیک خبرگیر و سخن بازرسان 


 

آن که بودی وطنش دیده حافظ یا رب


 به مرادش ز غریبی به وطن بازرسان