سر بریدند آسمان را در زمین
چیست حسِ مردمِ این سرزمین؟
خوابِ دریا غرقِ خون تعبیر شد
دشنهای با تشنهای درگیر شد
این گذشت اما غزل یک بیت نیست
حُسنِ مطلع را نمیباید گریست
جنسِ تاریخ و حکایت نیست عشق
کینه و زخم و شکایت نیست عشق
عشق یعنی جمعِ جبر و اختیار
عشق یعنی مردنی با اقتدار
عشق، جمعِ کفر با ایمانِ محض
عشق یعنی خلقتِ انسانِ محض
خواب ماندیم و غزل مسکوت ماند
قلبها در گوشهی تابوت ماند
جهل، در افکارِ مومن عود کرد
کفر، در ایمانِ مزمن عود کرد
عشق، با مدحی سبک، تحریف شد
کی چنین مدحی به ما تکلیف شد؟
ما کجا این خانه را در میزنیم؟
ما فقط بیهوده بر سر میزنیم
ما به سختی مالِ مردم میخوریم
ما که آسان نانِ مردم میبریم
نفس تا در وسعِ خود مسئول نیست
نذرِ ما پیشِ خدا مقبول نیست
سیرها خوردند و فربهتر شدند
خوب بودند از قضا بهتر شدند
ما به فرعِ عاشقی پرداختیم
باطنِ حق را به ظاهر، باختیم
ما خدا و خویش را نشناختیم
عشق را هم پیشِ پا انداختیم
سرّ ِ آن خون و عطش اینها نبود
اتفاق، آن روز در آنجا نبود
پیش از اسماعیل، او را کشته است
پیش از هابیل، او را کشته است
در ازل، قربانیِ خلقت شد و
زندگی با خونِ او رؤیت شد و
می کشیم او را و زاری میکنیم
زندگی را سوگواری میکنیم
او نه بینِ ایلِ خود مظلوم ماند
بلکه در تأویلِ خود مظلوم ماند
ما برای خویش میگرییم و بس
منّتش بر گردنِ فریاد رس
این کجا و اشکِ آمرزش کجا؟
حقِ مردم را نمیبخشد خدا
شرم، در چشمِ بیابان سیل شد
در عبور از خود زمان بیمیل شد
ماه را از گوشهی شب باد برد
باد، خود را هم شبی از یاد برد
اثری از افشین یدالهی
مژده ای اهل وِلا نور خدا گشته پدید
هشتمینِ حجتِ حق آن شهِ فرزانه رسید
هم نبی صورت و حیدر صفت است این مهِ ناب
هر که دیدش دل از این خانه و کاشانه برید
بهرِ مولایِ جهان بابِ حوائج زِ وفا
پسری همچو رضا داده خداوندِ حمید
شبِ میلادِ رضا باده ز میخانه رسد
باید امشب همه دم باده ز پیمانه چشید
خنده بر لب بزند موسیِ جعفر همه دم
تا که با یک نظرش آن مهِ دُردانه بِدید
مهِ ذیقعده شد و ماهِ خدا گشته عیان
همه تبریک بگویید که عید آمده عید
هر که باشد به دلش مهر رضا شاهِ کرم
شک نکن روز جزا می شود همواره سعید
میشود بیتِ خدا تا به ابد از سرِ عشق
دلِ هر کس که به یادش دمی الساعه تپید
من کجا مدحِ شما ای شهِ فرزانه کجا
مدحتان کرده خداوند ، به قرآنِ مجید
آرزویم همه این است که در روز جزا
بشوم مثلِ غلامان شما نامه سپید
راستی بهرِ «بداغی» چه خوش است ای صنما
که شود در رهتان نوکرِدلداده شهید
سیروس بداغی
آسمان را عرشیان امشب چراغان میکنند
کهکشان در کهکشان آئینه بندان میکنند
قدسیان امشب به عین مقدم شمس الشموس
اختران را بهر کسب نور مهمان میکنند
تشنگان معرفت امشب به زیر آسمان
ابرهاى رحمت حق باز باران میکنند
انجمن آراست نام ثامن الاطهار و باز
نام او را عاشقان شمع شبستان میکنند
تازه مىگردد دل من چون گل شبنم زده
آیه ى نام ورا هر جا که عنوان میکنند
هر که اشک شوق ریزد از برایش روز حشر
دامن او را پر از یاقوت و مرجان میکنند
روضه او هست تا آئینه باغ بهشت
زائران او مکان در باغ رضوان میکنند
در حریم او که باشد بهر ما دارالشفا
دردمندان دردهاى خویش درمان میکنند
اى " وفائى" هر که گردد زائرش با معرفت
مشکل او را به روز حشر آسان میکنند
سید هاشم وفایی
دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است
شیشه ی بشکسته را پیوند کردن مشکل است
کوه را با آن بزرگی می توان هموار کرد
حرف ناهموار را هموار کردن مشکل است
صائب_تبریزی
قال الامام علی(ع):
«ان البلاء للظالم ادب و للمومن امتحان و للانبیاء درجه»
امام علی(ع) فرمود:
همانا مصیبتها و گرفتاریها برای افراد ظالم جنبه تادیبی و برای مومنین به
منزله امتحان و آزمایش و برای انبیای الهی به مثابه ارتقای درجات و مقامات
معنوی آنان است. (1)
________________________
1- بحارالانوار، ج 67، ص 235
یاری امام زمان(عج) در این زمان به انجام صحیح وظایف خود در زمان غیبت است .
وظیفه منتظر امام زمان(ع) این است که مانند یک منتظر واقعی زندگی کند.
وقتی انسان حقیقتا منتظر کسی باشد تمام رفتار و سکناتش نشان از منتظر بودن او دارد.
به عنوان مثال اگر منتظر میهمان باشد حتما خانه را تمیز و مرتب می کند، وسایل پذیرایی
را آماده می کند و با لباس مرتب و چهره ای شاداب در انتظار می ماند.
چنین کسی می تواند ادعا کند که منتظر میهمان بوده است.
اما کسی که نه خانه را مرتب کرده است و نه وسایل پذیرایی را آماده نموده است و نه
لباس مرتب و تمیزی پوشیده است و نه اصلاً به فکر میهمان است اگر ادعا کند که در
انتظارمیهمان بوده همه او را ریشخند خواهند کرد و بر گزافه گویی او خواهند خندید.
لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ
عشق بازان چنین مستحق هجرانند
بنابراین انتظار باید قبل از آنکه از ادعای انسان فهمیده می شود از رفتار و کردار
او فهمیده شود. نمی توان هر کسی را که ادعای دوستی و ولایت امام زمان(عج) را دارد
در شمار دوستان و منتظران او قلمداد نمود. آری «مشک آن است که خود ببوید نه آنکه
عطاربگوید».
با چنین توضیحی روشن است که یک منتظر واقعی امام زمان باید رفتارش به گونه ای باشد
که هر لحظه منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد. یعنی در هر لحظه که این خبر را به او
بدهند خوشحال شود و آماده باشد برای یاری امام زمان(عج) با مال و جان خویش جهاد
نماید و خود را درراه آن حضرت فدا نماید. بنابراین یک منتظر واقعی اهل گناه و
دلبستگی به دنیا نیست چرا که چنین کسی نمی تواند از وابستگی ها و دلبستگی ها و
آلودگی ها دست بردارد و آماده به خدمت در جهت اهداف مقدس امام زمان(ع) باشد.
با توجه به نکات ذکر شده می توان برخی وظایف منتظر امام زمان(ع) را چنین ذکر کرد:
۱. اولین شرط انتظار؛
۲. محبت به امام زمان(ع)؛
وظیفه دیگری است کهمنتظران آن حضرت باید در خود ایجاد
کنند و آن را افزایش دهند. بدیهی است که تا انسان از میهمان خویش خوشش نیاید و
نسبت به او محبت نداشته باشد هر چند هم که او رابشناسد نمی تواند واقعا منتظر آمدن
او باشد اگر انسان از میهمان خود بدش بیایدچگونه می تواند منتظر قدم او باشد و خود را
برای پذیرایی از او آماده کند؟ پس تامحبت به امام زمان در وجود انسان شکل نگرفته و
شعله ور نشده باشد نمی تواند به وظایف منتظران واقعی عمل نماید.محبت به امام زمان
وظیفه ای است که پیامبر اکرم(ص) نیز به دستور خدا از ما خواسته است. آنجا که در
قرآن کریم می فرماید:
۳. ایجاد سنخیت با امام زمان(ع)؛
منتظرانواقعی وضعیت روحی و فکری و عملی خودبا به گونه ای سامان می دهند که سنخیت
کاملی باامام زمان(ع) داشته باشند. آیا می توان منتظر قدوم کسی بود و با او مشابهت و سنخیت
نداشت؟ آیا می توان محبت کسی را داشت اما با او هیچ سنخیت و مشابهتی نداشت؟
ایجاد سنخیت با امام زمان از طریق تقویت ایمان و تقوا و فضایل اخلاقی و درجات معنوی حاصل
می شود. و تنها در این صورت است که می توان ادعای محبت به امام زمان را داشت. در
صورتی که انسان رفتارش مطابق میل امام زمان باشد شعله محبت او در دلش زبانه خواهد
کشید و عشق آن حضرت او را به فریاد خواهد آورد و دوری اش را بر او سخت و ناگوار
خواهد ساخت.
طبیعی است که هر چقدر این سنخیت بیشتر باشد محبت آن حضرت به انسان بیشتر خواهد شد و
محبت انسان نیز به آن حضرت افزون تر خواهد گشت.
۴. ارتباط با منتظران دیگر؛
منتظر امام زمان می داند که برنامه آن حضرت یک برنامه جهانی
است و باید یاوران زیادی داشته باشد تا حرکتش پیروز شود. بنابراین به فکر گسترش یاران و
منتظران آن حضرت خواهد افتاد و باارتباط با آنها به تقویت روحیات ایمانی خود و دیگران خواهد
پرداخت تا بر اساس تعاونوا علی البرّ و التقوی به کمک مؤمنان منتظر دیگر خود را آماده ظهور
حضرت بنماید.
۵. دعا برای تسریع در ظهور امام زمان(ع)؛
منتظر واقعی هر لحظه انتظار محبوب را می کشد و از خدا می خواهد که هر چه زودتر او
را برساند بنابراین دعای فراوان برای فرج آن حضرت از وظایف همیشگی منتظرآن حضرتش می
۶. ارتباط با امام زمان(ع) به شکل های مختلف؛
۷. یاد فراوان حضرت؛
یاد کردن از محبوب عادت دیرینه منتظران عاشق است که چندی منتظر محبوب خویش هستند
اما نتوانسته اند پس ازمدتها انتظار او را ببینند و حال خود را لا اقل با یاد او و نام او آرام می کنند.
به یاد آوردن امام عصر و عنایت او به شیعیان با ذکر احادیث، کرامات، مقام امام وعنایت امام
به شیعیان وظیفه دیگری است که منتظران واقعی احساس می کنند و بدین طریق همواره نام و
یاد آن حضرت را زنده نگه می دارند.
۸. دادن صدقه برای سلامتی آن عزیز و یا حواله نمودن ثواب هایی برای آن حضرت
۹. رفع شبهه و مبارزه با شبهه افکنان درباره وجود، طول عمر و آثار وجودی آن
حضرت دربین منتظران.
۱۰. امیدواری بر قیام و انقلاب آن یوسف زهرا(س) و امید دادن به دیگران
۱۱. ایجاد آمادگی دائم رزمی برای ظهور حضرت چنانکه در روایت آمده است:
«لیعدن احدکم لخروج القائم و لو سهما؛ هر یک از شما برای قیام قائم(عج)باید آماده گردد
هر چند با تهیه یک تیر باشد» (بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۶، ح ۱۴۶).
منتظران و یاوران مصلح جهانی باید خود صالح باشند؛ بنابراین برای فراهم کردن زمینه
ظهور حضرتشان، ما باید از خود آغاز کنیم و با اراده ای محکم، عزمی راسخ و برنامه ای
دقیق به اصلاح افکار و اندیشه ها و نیز تغییر و اصلاح رفتار و کردارمان بپردازیم و
با آگاهی ازوظایف عملی و گسترش شناخت خود از مبانی دینی و معرفتی، در راه تقویت
بنیه اعتقادی و اخلاقی خویش، تلاش و کوشش کنیم. و در یک جمله با اجتناب از معاصی،
لغزش ها و گناهان و انجام دادن واجبات و وظایف دینی ـ در هر محیطی که هستیم ـ به
خودسازی اقدام کنیم و باتوبه از اعمال گذشته، قلب خویش را برای تجلّی نور الهی
آماده سازیم. بنابراین گناهان گذشته ـ هر چند زیاد باشد ـ نمی تواند مانع مهمی در
راه رشد و کمال و پیوستن به جرگه منتظران و یاوران واقعی امام زمان(عج) باشد. پس با
توبه واقعی، می توان سیئات و بدی های گذشته را به حسنه و نیکی تبدیل کرد و به اصلاح
گذشته همت گماشت.
قرآن راجع به حضرت مهدی(ع) و اصحاب ایشان می فرماید: «الدین ان مکناهم فی الارض
اقاموا الصلاه و آتوا الزکاه و آمرو بالمعروف و نَهوا عن المنکر؛
کسانی که اگر در زمین به آنان توانایی دهیم، نماز را به پا داشته و زکات را [به
مستحق [می بخشند و به معروف امر نموده و از منکر نهیمی کنند (حج، آیه ۴۱).
امام باقر(ع) در تفسیر این آیه می فرماید: «این آیه برای آل محمد و مهدی(ع) و اصحاب
او است».
در نتیجه اگر ما هم می خواهیم از اصحاب و یاران آن حضرت باشیم، باید به این
امور اهتمام ورزیم. در این رابطه به راه کارهای زیر توجه فرمایید:
۱. ارتباط معنوی خود را با خدای متعال تقویت کنید؛
من آنگونه که شام را میشناسم
پگاه دلارام را میشناسم
گلستان اخلاص را گشتهام آه
مه سرو اندام را میشناسم
سر آغاز این عشق آن دشت سبز است
من آغاز و انجام را میشناسم
کجایید گمگشتگان ره دوست
من آن برزن و بام را میشناسم
من از چشمهسار زلال نگاهش
مضامین الهام را میشناسم
سید مهدی حسینی
من که حیران توام وقتی تبسم میکنی
رعشه بر جان میزنی در دل تلاطم میکنی
تازگیها مینشینم پای حرف چشم تو
نرم نرمک شعر باران را ترنم میکنی
چشم من در خلوتت گاهی اگر سر میزند
تو چرا شک میکنی، سوء تفاهم میکنی
اتفاقاً بیشتر حرف تو را میزد دلم
خاطراتی را که در باران تبسم میکنی
با خلوص چشمهایت صحبت از اشراقها
از سماع ساقههای سبز گندم میکنی
راستی! گنجشکها با بیقراری میپرند
در وسیع دیدگانت؟ یا تو هم میکنی
ای بهار مهربانم! با طلوعت در زمین
روشنی را جمعه فردا تکلم میکنی
سید حکیم بینش
سر بریدند آسمان را در زمین
چیست حسِ مردمِ این سرزمین؟
خوابِ دریا غرقِ خون تعبیر شد
دشنهای با تشنهای درگیر شد
این گذشت اما غزل یک بیت نیست
حُسنِ مطلع را نمیباید گریست
جنسِ تاریخ و حکایت نیست عشق
کینه و زخم و شکایت نیست عشق
عشق یعنی جمعِ جبر و اختیار
عشق یعنی مردنی با اقتدار
عشق، جمعِ کفر با ایمانِ محض
عشق یعنی خلقتِ انسانِ محض
خواب ماندیم و غزل مسکوت ماند
قلبها در گوشهی تابوت ماند
جهل، در افکارِ مومن عود کرد
کفر، در ایمانِ مزمن عود کرد
عشق، با مدحی سبک، تحریف شد
کی چنین مدحی به ما تکلیف شد؟
ما کجا این خانه را در میزنیم؟
ما فقط بیهوده بر سر میزنیم
ما به سختی مالِ مردم میخوریم
ما که آسان نانِ مردم میبریم
نفس تا در وسعِ خود مسئول نیست
نذرِ ما پیشِ خدا مقبول نیست
سیرها خوردند و فربهتر شدند
خوب بودند از قضا بهتر شدند
ما به فرعِ عاشقی پرداختیم
باطنِ حق را به ظاهر، باختیم
ما خدا و خویش را نشناختیم
عشق را هم پیشِ پا انداختیم
سرّ ِ آن خون و عطش اینها نبود
اتفاق، آن روز در آنجا نبود
پیش از اسماعیل، او را کشته است
پیش از هابیل، او را کشته است
در ازل، قربانیِ خلقت شد و
زندگی با خونِ او رؤیت شد و
می کشیم او را و زاری میکنیم
زندگی را سوگواری میکنیم
او نه بینِ ایلِ خود مظلوم ماند
بلکه در تأویلِ خود مظلوم ماند
ما برای خویش میگرییم و بس
منّتش بر گردنِ فریاد رس
این کجا و اشکِ آمرزش کجا؟
حقِ مردم را نمیبخشد خدا
شرم، در چشمِ بیابان سیل شد
در عبور از خود زمان بیمیل شد
ماه را از گوشهی شب باد برد
باد، خود را هم شبی از یاد برد
دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است
کوه را با آن بزرگی می توان هموار کرد
صائب_تبریزی
ماجرای تذکر شدید وزیر بهداشت در بازدید از یکی از بیمارستان ها به دلیل نداشتن
بالش زیر سر یک بیمار
" پایگاه خبری تحلیلی اعتدال "
پیش از این ها فکر می کردم خدا |
قال الامامالصادق (ع):
«ان العالم اذا لم یعمل بعلمه زلت موعظته عن القلوب کما یزل المطرعن الصفا»
امام صادق(ع) فرمود:
همانا اگر عالم به علم خود عمل نکند، سخنان و مواعظ او از قلبها میلغزد
و بور میکند (و در آن نفوذ نمیکند) همانگونه که آب باران از سنگ صاف
و صیقلی غیرقابل نفوذ میلغزد و عبور میکند. (1)
******************************
1-الکافی، ج1، ص44
جهیزیّه بهترین عروس عالم
شما نگاه کنید به دختر پیغمبر اکرم (صلیالله علیه وآله)، بهترین دخترهای عالم، فاطمه زهرا(س) بود. بهترین زنهای اولین و آخرین، فاطمه زهرا(س)بود.
هرگز دختری و زنی به آن خوبی، به آن شرافت و به آن عظمت نیامده است. همه زنهای عالم از اوّل تا آخر در مقابل او مثل خدمتکارهایی هستند. مثل ذراتی هستند در مقابل خورشید جهان افروز.
شوهرش هم امیرالمؤمنین(ع) بهترین مردان عالم. اگر چنانچه همه فضائل و مکارمشان را جمع کنیم، همه مردان عالم به یک ناخن او هم نمیرسند؛ این دو مظهر عظمت، مظهر زیبایی و فضیلت، با همدیگر ازدواج کردند. جهیزیّهشان همان چند قلم ارزانقیمتی بود که در کتابها نوشتهاند و ضبط کردهاند: یک تکّه حصیر، یک تکّه لیف خرما، یک دست رختخواب و یک دستاس، یک کوزه، یک کاسه.(1)
همهاش را اگر چنانچه به پول امروزی روی همدیگر بگذارند، معلوم نیست که چند هزار تومان مختصری بیشتر بشود. همان مهریّه را از امیرالمؤمنین(ع) گرفتند و پولش را دادند جهیزیّه مختصری را فراهم کردند و بردند خانه شوهر.
حالا ما نمیگوییم دخترهای ما مثل فاطمه زهرا(س) جهیزیّه بگیرند، نه دخترهای ما مثل فاطمه زهرا هستند و نه خود ماها مثل پدر ایشان هستیم و نه پسرهای ما مثل امیرمؤمنان(ع)، شوهر فاطمه زهرایند، ما کجا و آنها کجا؟ زمین تا آسمان با هم فرق داریم. اما معلوم میشود راه، آن راه است؛ جهت، آن جهت است. جهیزیّه را مختصر بگیرید. به این و آن نگاه نکنید، خرج زیادی نکنید. کار را برای کسانی که ندارند مشکل نکنید.(2)
جهیزیّه فاطمه زهرا (س)؛ الگوی سادگی
جهیزیّه فاطمه زهرا(س)، بهقدری بود که شاید دو نفر آدم با دست میتوانستند از این خانه بردارند ببرند آن خانه. ببینید افتخار، اینهاست، ارزش اینهاست. آیا پیامبر اکرم(ص) نمیتوانستند یک جهیزیّه مفصل تشکیل دهند؟ اگر پیامبر اشارهای میکردند، این مسلمانانی که در اطراف ایشان بودند، بعضیهایشان هم آدمهای متمکّنی بودند، پول هم داشتند، از خدا میخواستند که بیایند یک هدیهای بدهند، کمکی بکنند، نکردند. چرا نکردند؟ این برای این است که من و شما یاد بگیریم.
و الّا بنشینیم و تعریف کنیم و خوشمان بیاید و بعد هم یاد نگیریم، چه فایدهای دارد؟ استفادهاش را نمیبریم. نسخه طبیب را که انسان نباید بگذارد روی طاقچه تماشا کند. باید عمل کنیم تا بهرهاش را ببریم. رژیم غذایی را باید عمل کنید تا فایدهاش را ببرید. اینها رژیم غذایی روح است، رژیم غذایی صحّت جامعه است، صحّت خانواده است، باید عمل شود، ساده برگزار کنید.(3)
* پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. بحارالانوار، ج۴۳، باب۵، ص۹۴.
2. خطبه عقد مورخه ۵/۱/۱۳۷۲
3. خطبه عقد مورخه ۵/۹/۱۳۷۵