اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

اشعار و متون ادبی

نظم و نثر ادبی

" گاهی فکر می کنم هیچ کس جای کسی را نمی گیرد " :

 Image result for ‫تصویر شهید رجایی و شهید باهنر‬‎

ما عشیره ی خون رویین تنان عشقیم...

 
زسوگ سرخ یاران بار دگر شررها
 
برجمع همسرایان برخیل همسفرها
 
 
ازوادی سپیده پیکی زره رسیده
 
کزهجرت شقایق بازشبود خبرها
 
 
غوغای مادران است دشنام بر پلیدان
 
چاوش این شهیدان غمناله ی پدرها
 
 
بارد دوباره نم نم از ابر سوگ و ماتم
 
باران بی قراری بر سینه ها و سرها
 
 
باور نمیکند دل دزدیه خصم قاتل
 
با پنجه ی شقاوت از باغ حق ثمرها
 
 
گویید خصم دون رازنجیری جنون را
 
ماییم در مسافت آماده ی خطر ها
 
 
ما از عشیره ی خون رویین تنان عشقیم
 
 شمشیرمان شهادت ایثارمان سپرها
 
 
آیین پرگشودن کی میتوان زدودن
 
 سوزند گر ز مرغان زینگونه بال و پرها
 
 
هرگز نمی تواند این باغ را بسوزد
 
توفان آتش افروز با یاری تبرها
 
 
خفاش گر بریزد خون ستاره غم نیست
 
باشد شبان تیره آبستن سحرها
 
 
این امت دلاور زین پس بسان کوثر
 
زاید بسی رجایی بسیار باهنرها
 
 
 
 
شاعر:سید حسن حسینی          
      
برای شهیدان رجای و باهنر       
     
در کتاب غزل هایی از امام خمینی(ره)
 
 
 
 
 " گاهی فکر می کنم
 
 
هیچ کس جای کسی را نمی گیرد
 
 
حکومت عدل علی ( ع)
 
 
بخشش پیامبراکرم ( ص)
 
 
 
عفاف حضرت فاطمه الزهرا ( س )
 
 
شجاعت و مظلومیت امام حسین ( ع)
 
 
خالص و بی ریا بودن در خدمت برادر چون ابوالفضل عباس ( ع )
 
 
قاطعیت رهبری امام خمینی ( ره )
 
 
و گاهی می اندیشم
 
 
رهبرمان مظلومیت امام حسین ( ع) و  دیدگاه جهانی امام عصر(عج) دارد
 
 
گویی افق های دور را می بیند
 
 
درست مثل پیش بینی های رهبر ( ره )
 
 
 
قضاوت شهید بهشتی
 
 
ریاست جمهوری شهید رجایی و نخست وزیری شهید باهنر
 
 
دیدگاه شهید مطهری
 
 
و تمامی شهدای پر گشوده 
 
 
تو چه می اندیشی ؟

 
 
همه آدم ها مثل هم هستند  ؟
 
 
 
راه و بعد اخلاقی شان یکی است ؟
 
 
در زمانی هستیم که فقط پوسته ایی مانده و تظاهر
 
 
جبین های آدم ها حکایتی غریب از باطن آن هاست
 و چشم های بیگانه از دو ستی ها و عاطفه هاست
 
 
گرمای ظهر عاشورا را در خود حس می کنی
 
 
وقتی
 
 
حجب های بر باد رفته است .....
 
 
غیرت ها در طلائیه ها
 
 
جا گذاشتیم
 
 
گناه هایمان شخصی و خصوصی است !
 
 
امر به گناه شیرین و چشم ها ی دریده
 
 
نهی از منکر کریه است !
 
 
نمی دانم به کجا می رویم ؟ !
 
 
گام ها سنگین است به جلو و سبک به گذشته
 
 
فکر نمی کنی هیچ کس جای کسی را نمی گیرد  
 
 
وقتی به دنبال کارت روان هستی
 
 
آدم ها در مسند قدرت ،  دم خدمت به خلق الله می زنند
 
 
جیب ها پراز مال حرام  و جبین ها کریه و زبانی تند
 
 
تنها دل ها می شکنند
 
 
 
اما ، یاد شهید رجایی ، تنها می ماند
 
 
من که فکر می کنم ، باید همه شبیه هم باشیم
 
 
درد من درد تو باشد وگرنه
 
 
از آدمی چه ماند
گاهی فکر و همیشه فکر می کنم هیچ کس جای شهید رجایی نمی گیرد   "  
 
   
 
 
رویا

خواص اسما ء الحسنی ( 24 ) :

حقّ :

 

حق یکی از اسمای حسنای الهی است و در مقابل باطل است .

خداوند حق است یعنی همه چیزش راست و درستکار است قول

باطل و افعال باطل از او صادر نمی شود ، هر چیزش راست و درستکار است .

قول باطل و اقعال باطل از او صادر نمی شود ، هر چه از او ظاهر می شود همه

حق است .

 

خواص :

 

1- امام رضا ( ع) می فرماید : هر کس در نیمه شب برخیزد و وضو بسازد و دو

رکعت نماز به جا بیاورد و دست های خود را به سوی آسمان بردارد و "  100  "

بار"  یاحق" بگوید و بر این مقدار مداومت نماید ، دل او نورانی می گردد و در

صفای باطن و جلای قلب به جایی برسد که ضمیر مردم بر وی منکشف گردد .

 

2- در خواص الاسماء آمده است که جهت خلاصی از دست طلبکار بر این اسم

مداومت شود که مجرب است .

 

3- برای وصول طلبی که توانایی باز پس گرفتن  آن نیست "  108  " مرتبه ذکر

"  یاحق  " خوانده شود .

 

4- جهت ادای قرضی که توانایی باز پرداخت آن نیست ، قبل از اذان صبح 

"  108  " بار ذکر "  یاحق  " گفته شود . 

" شهید رجایی در خاطرات " :

شهید رجایی در خاطرات

 

● مهمان رجائی یا ریاست جمهوری

خواهرزاده شهید رجایی (مصطفی رسولی ) می گوید :

آن روزهای پرمخاطره مسئولیت شهید رجائی در نخست وزیری و مخصوصا دوره ریاست جمهوری وی اوج ترور منافقین ـ مجاهدین خلق ـ در کشور حاکم بود. وقتی به دستور امام ـ که در مورد حفظ جان مسئولان صادر شد ـ ایشان با خانواده اش در نهاد ریاست جمهوری مستقر شدند یک روز که مهمانش شدیم پیش خود گفتم : لابد در این جا ـ به دلیل امکانات موجود ـ او از ظروف و وسایل پذیرایی بهتری استفاده خواهد کرد. بعد از احوالپرسی مقدماتی حسب معمول وقتی قرار شد از ما پذیرایی به عمل آید ناباورانه دیدم در همان استکان های سابق و معمولی منزلشان برای ما چای آوردند. به شوخی گفتم : دایی جان ! مثل این که این جا ریاست جمهوری است این استکان ها چیست !

گفت : اگر شما مهمان رجائی هستید کتری و سماور و استکان نعلبکی او همین است ولی اگر مهمان ریاست جمهوری هستید بحث دیگری است . ما در ریاست جمهوری همه چیز داریم اما آنها متعلق به بیت المال است . برای مهمان شخصی و خانوادگی نمی توان از آنها استفاده کرد.

● نخست وزیر کیسه برنج بر دوش

اگر همه ما روزی روزگاری دیده بودیم شهید رجائی پیش از انقلاب خود شخصا مایحتاج خانه اش را می خرید و به منزل حمل می کرد برای همه یک امر عادی بود. اما بعد از انقلاب با فاصله کمی که از دوره طاغوت و جلال و جبروت زمامدارانشان داشتیم برای ما باور کردنی نبود که همان خلوص و مردمی بودن شهید رجائی را در پست های مهم وزارت نخست وزیری یا ریاست جمهوری دوباره مشاهده کنیم .

یک روز وقتی رجائی نخست وزیر را دیدم که مانند همان معلم ساده سال های پیشین کیسه برنج و نیاز روزانه خانه را با دوش خویش به منزل می برد داشتم کلافه می شدم و بی اختیار به سویش دویدم . پس از سلام گفتم : برای اهالی محل بد است که ببینیم شما با آن مسئولیت سنگین به این شکل در زحمت بیفتید. اجازه دهید کمکتان بکنیم . او با یک دنیا احساس مسئولیت در قبال پرسش من و تکلیف خویش در خانواده اول جواب سلام را داد و بعد گفت :

متشکرم . من باید کار خود را خودم انجام دهم . من با این کار اجر می برم . مرا از اجری که خدا وعده داده است محروم نکنید.

این را گفت و به راهش ادامه داد و با این عملش شگفتی مرا مضاعف ساخت .

● همسایه بودن یعنی همین

ما همسایه شهید رجائی بودیم و او نخست وزیر شده بود. اتفاقا همان روزها ما کمی کار تعمیرات ساختمانی داشتیم . صبح روزی که مواد زاید بنایی را با شوهرم به کوچه می بردیم او از نانوایی محل نان خریده بود و به منزل می رفت . ما را دید و طبق معمول سلام کرد و گفت : کمک نمی خواهید شوهرم تشکر کرد و اظهار داشت : کار مهمی نیست ; اما او خیلی سریع نان را به منزل رساند و پیش ما برگشت و جدی آستین را بالا زد و با خلوص خاصش به کمک ما شتافت . هر چه اصرار کردیم و خواستیم او را از این کار پر زحمت باز داریم نپذیرفت و به کمکش ادامه داد و در همان حال تلاش گفت :

همسایه بودن یعنی همین .

او با این بزرگواری ما را در نهایت بهت و حیرت شرمنده ساخت .

● با کفش روی موکت

وقتی آن شب فراموش نشدنی هزینه تعویض موکت فرسوده کف اتاقش در نخست وزیری را که مبلغی ناچیز (۲۵۰۰ تومان ) شده بود نپذیرفت و توضیح می خواست گفتم :

شما نخست وزیرید! شخصیت هایی از داخل و خارج به دیدنتان می آیند. لابد این مقدار اصلاح و هزینه به مصلحت بود. وانگهی هر چند انقلاب شد و شکل حکومت و شیوه خدمت تغییر یافته اما ضرورت زمان نمی شناسد و... او که فکر می کرد شاید مقصودش را خوب درک نکرده ام با نگاهی نافذ و نگران گفت :

من چگونه نخست وزیری باشم که روی موکت با کفش راه بروم اما باشند مردمی محروم که چیزی نداشته باشند روی آن بخوابند! من اگر بخواهم فارغ از دنیای محرومان جامعه با این وسایل و امکانات رفاهی زمامداری کنم سخت اشتباه کرده ام ! نه برادر! من با محرومیت انس و عادت دارم . دوست دارم وقتی شب سر بر بستر می گذارم نباشند محرومانی که من از حال آنها غفلت کرده باشم .

● نگران آن روزم باش !

پسر خواهرش می گوید :

وقتی که نخست وزیر بود صبح روزی جهت دیدار و رساندن پیامی وارد همان خانه تاریخی (کلنگی ) وی شدم . از مشاهده صحنه ای قلبم به درد آمد. هوا کمی گرم بود. او خیلی ساده با یک زیر پیراهن که چند جای آن سوراخ بود و در گوشه حیاط خانه اش نشسته بود و داشت با دو ـ سه دانه خرما و یک لیوان شیر صبحانه می خورد! بعد از سلام و احوالپرسی و تعارف به صبحانه گفتم :

ای عزیز! این چه وضعی است که شما دارید چرا به خود نمی رسید و این قدر زندگی را به خود سخت گرفته اید از شما توقع نداریم مانند نخست وزیران دوره ستم شاهی باشید لااقل یک زیر پیراهن درست و حسابی به تن کنید! مثل این که شما نخست وزیرید!

آهی کشید و نکته ای گفت که سوز دل و نفوذ کلام از دل بر آمده اش همواره در خاطرم جاودان مانده است . او گفت :

جانم ! از این حالم نگران نباش ! نگران آن روزم باش که میز و مسئولیت مرا بگیرد و من گذشته خویش را فراموش کنم . خدا نکند روزی بر من بیاید که یادم برود چه وظیفه سنگینی در قبال خدا و خلق دارم . از شما می خواهم در حق من دعا کنید. من تحت تاثیر این سخن از دل بر آمده اش بی اختیار از جایم برخاستم و پیشانی اش را بوسه دادم !

آیا این دیدار تاریخی و گفتار دردمندانه کم نظیر رئیس دولت در عصر جدید یادآور حکومت حق و بی نظیر امام علی علیه السلام در تاریخ بشریت نیست !

(اقتباس از رمز جاودانگی حسن عسکری راد)

" شتر دیدی ندیدی ؟ ! " :

کاریکاتور جام جم

 کالای قاچاق در مناطق آزاد            

        
 

 
 

خاطرات آزادگان( 14 ) :

موقع اسارت یکی از اسرا درخواست آب کرد و جلو همه با رگبار بعثیان به شهادت رسید

 

دیشب با تلاش اکبر فرشته چند نفر از آزاده ها و خانواده  هایشان در جوار دیگر جانبازان توفیق

اجباری حاصل شد که افطاری میهمان بنیاد  شهید در باغ ایثار واقع در طرقبه مشهد باشیم.

باغی با صفا با الاچیق های زیبا و فضایی عالی.اولین بار بود  انجا را می دیدم.کاری خوب بود

همین که گاهی عده ای بچه های ایثارگر به بهانه ای  انجا جمع میشوند  و تجدید دیدار میشود

خیلی خوب است.

بعد از مراسم افطار و اتمام زمان باید باغ را ترک میکردیم و  چون بچه ها نمیخواستند از هم دل

بکنند به پارک جنب باغ ایثار یعنی باغ پونه رفتیم.

  انجا بود رفتیم به دوران اسارت و خاطراتمان در اردوگاه 16 تکریت را مرور کردیم.جواد  غلامی (بنا)

بکوب از خاطرات مختلف حرف میزد .از موقع اسارت که یکی از اسرا درخواست  اب کرده بود و جلو

همه با رگبار بعثیان به شهادت رسیده بود.از درخواست ساخت حوض  برای نگهداری اب در اتاق ها

در بعقوبه برای اسرا به عراقی ها و مورد موافقت انها  قرار گرفتن و .....

موقع اسارت یکی از اسرا درخواست اب کرد و جلو همه با رگبار بعثیان به شهادت رسید

 

سید خلیل جفا از لحظه ای که در بیمارستان بیهوشش  کرده بودند جهت عمل جراحی و پس از بهوش امدن هر چه روی شکمش دست می کیشده اثری از  جراحی نبوده و تاکنون هم نفهمیده چرا عملش نکردند.از لباس شخصی ده در بیمارستان  بوده وساعت در دست و سید خلیل فکر کرده ایرانیست و گفته برادر ساعت چنده؟وعراقی هم  با عصابنیت گفته شینو قشمار.........همه خندیدیم.فرزندانمان انقدر میخندیدند که  مردم با تعجب به جمع ما نگاه میکردند.

حسن نجدی از عطیه نگهبان عراقی که از یک چشم مشکل داشت و کمی هم خل میزد  گفت.از شبی که عطیه پس از امارگیری و رفتن افسر از اردوگاه ،جیم میشه که بره خونه و  صبح زود بیاد و زمانی که کنار جاده منتظر بوده ماشینی ترمز میزنه و عطیه خوشحال  سوار میشه .پس از طی مسافتی متوجه میشود که راننده نقیب خلیل فرمانده اردوگاه است و  از همانجا مستقیم رفته بود بازاداشتگاه و بعد هم نگهبانی دور سیم خاردارها.کمی  خندیدم.

خاطرات همه گل کرده بود.حتی اکبر فرشته که معمولا در مبحث خاطرات ساکت  است هم از اوایل اسارت گفتش پس  از چند روز گشنگی غذا اورده بودند و عراقی ها یک  ظرف را غذا میرختند و هل میدادند طرف اسرا بعضی از بچه ها هم که تحملشان کم بود به  طرف غذا هجوم میبردند و عراقی ها هم قهقهه میزدند.باز مجدد ظرف  دیگه.....

چه کسی اهل خیر است؟


امام  باقر(ع) فرمودند :

اگر خواستی بدانی که در تو خیری هست یا نه، به دلت بنگر:

اگر اهل  طاعت خدا را دوست داشتی و از اهل معصیت بدت می‌آمد، در تو خیری هست و

خداوند تو را  دوست دارد.

اما اگر دلت از اهل خدا بدش می‌آید و اهل معصیت را دوست می‌دارد،  بدان که در تو هیچ
خیری نیست و خداوند تو را دوست ندارد، و هر انسانی با کسی است که  او را دوست
می‌دارد. (1)
____________________
1- اصول کافی، ج3، ص192

" زنان و دخترانی که کورکورانه قربانی تبلیغات ماهواره ایی می شوند و سلامتی شان در خطر است " :

تبلیغات ماهواره ای لوازم آرایشی            

 جام جم آنلاین            
 
             

 
 

ویژگی‌های رفتاری مومن :

قال  الامام علی(ع):
«المؤمن اذا نظر اعتبر و اذا سکت تفکر و اذا تکلم ذکر و اذا أعطی  شکر و اذا ابتلی صبر»
امام علی(ع) فرمود:‌
مؤمن هرگاه به چیزی نظر کند، به نظر  عبرت می‌نگرد و اگر سکوت کند، در عظمت و
حکمت خدا فکر می‌کند و هرگاه سخنی گوید به  ذکر خدا زبان گشاید، و هرگاه خدا
به او چیزی عطا کند شکر می‌کند و اگر مبتلا به  بلیه‌ای شود صبر در بلا کند.
____________________
(غررالحکم و دررالکلم ص  116)

" لغو کنسرو قیمه‌بادمجان از تلویزیون!/ طنز " :

فریور خراباتی در ارمان نوشت:
 
در اغلب کشورهای دنیا شبکه‌های تلویزیونی و رسانه‌ها همان چیزی را پخش می‌کنند که مردم دوست دارند، اما در برخی از کشورهای دیگر (حالا اسم نمی‌بریم!) رسانه‌ها چیزی را منتشر می‌کنند که خودشان دوست دارند. و حتی گاهی دقیقا همان چیزی را پخش می‌کنند که مردم دوست ندارند.
 
به عنوان مثال اخیرا رئیس جمهور آقای دکتر روحانی سخنرانی داشتند که به صورت زنده از تلویزیون پخش شد، اما زمانی که آقای روحانی حرف‌هایی را می‌زد که مدیران شبکه دوست نداشتند، ناگهان این صحبت‌ها قطع و چیز دیگری روی آنتن پخش شد. مثلا رئیس جمهور گفت: «برای لغو کنسر...» که ناگهان تصویر سیاه شد و یک نفر جلوی دوربین آمد و گفت: «برای لغو کنسرو قیمه‌بادمجان عدد یک را به سامانه ۶۰۴۰ پیامک کنید!». یا زمانی که رئیس جمهور در سخنرانی خود گفت: «نباید هرکس در هرجایگاهی ولو...» که تصویر قطع شد و یک میز غذا به روی تصویر آمد و یک نفر گفت: «و لوبیا‌پلو با محسن، باقالی‌پلو با محسن...!».یعنی پخش سخنرانی جدی یک رئیس جمهور را صدا سیما می‌تواند تبدیل به یک اثر کمدی کند که جری لوییس هم باید برود جلو و بوق بزند.
 
بخش اصلی ماجرا جایی بود که رئیس جمهور در مورد سیاست خارجی دولت سابق به کنایه گفت: «زمزم، ذائقه ایرانی، نوشابه ایرانی» که البته صداوتصویر کسی که این جمله را گفت، هرکسی بود، دکتر روحانی نبود و اساسا هیچ چیز در دولت سابق با ذائقه ایرانی جور در نمی‌آمد؛ یعنی چیزی سر سفره مان نبود که بخواهد با ذائقه ما همخوانی داشته باشد.
 
این درحالی است که همین رسانه ملی در دولت گذشته لبخندها و خیره شدن‌های دکتر احمدی نژاد به دوربین را از نمای دور، نزدیک، پرتره، صحنه آهسته، ویدئو چک، سیاه و سفید از شصت و هشت زاویه مختلف پخش می‌کرد اما اساسا مصاحبه‌هایی که از دکتر روحانی در صدا و سیما پخش می‌شود یک چیزی بی سر و تهی است که مدیران شبکه‌های تلویزیونی در زمان پخش آن از «اصل غافلگیری» استفاده کرده و ناگهان وسط سخنرانی تبلیغ «ماهی تابه و گوشکوب» پخش می‌شود.به نظرم بد نیست که صداوسیما برای آگهی‌های تلویزیونی حتما تعرفه تبلیغ«وسط سخنرانی رئیس جمهور کشور» را هم در نظر بگیرد تا سود مالی هم داشته باشد.
 
" پایگاه خبری تحلیلی اعتدال "

" معظل شبکه های ماهواره ایی که کودکان ، نوجوانان ، جوانان و ... تهدید می کند " :

چه کسی مقصر اصلی است ؟

خانواده ها که بی محبا از ماهواره استفاده مکی کنند و یا شبکه های ماهواره ایی ؟

 

" جام جم "

                     

 

خواص اسما ء الحسنی ( 23 ) :

حفیظ :

 

خداوند حفیظ است یعنی نگهبان و نگهدارنده زمین و آسمان و ُآن چه که

در آن دو است ، می باشد .

خداوند با کمال علم و آگاهی حفیظ اشیاء است و در حفیظ بودنش هیچ

سهو خطایی  راه ندارد .

 

خواص :

 

1- امام رضا (  ع  ) می فرماید : هرکس به عدد این اسم که "  988  " است

در هر روز جمعه بعد از نماز به خط باریک بنویسد و بر بازو ببندد از وسوسه

شیطان و خوف سلطان و بیم از درندگان و مار و عقرب و خیالات فاسد ، در

امان حق تعالی باشد .

2- مداومت بر این اسم برای کسی که از هلاک شدن می ترسد نافع و

سریع الاجابة می باشد .

3- هرکس بخواهد که از عرق شدن در آب و سوختن در آتش و شرّ دیوان

و دیدن حرام در امان باشد ، این اسم را بنویسد و تعویذ سازد و بر بازو

ببندد و از نکبات در امان باشد .

4-هر کس این اسم را به عدد "  988  " بخواند ، هیچ بدی به او نمی رسد

اگر چه در زمینی که پر از درندگان است راه برود و آن امان برای غرق

شدن است ، برای خائفین در سفرها سریع الاجابة است و ذاکر آن

همیشه محفوظ است .

5- برای جلوگیری از سقط شدن بچه در دوران حاملگی و یا مردن آن بعد

از تولد ، اسم "  الحفیظ  " روی نقره کنده شود و همراه مادر - قبل از فارغ

شدن - و یا همراه بچه بعد از تولد قرار داده شود .

" آ خرالزمان و حکومت جهانی حضرت مهدی ( عج ) " :

 

 

گسترش رعب، وحشت، آدم‏کشی چیزهایی نیستند که برای کسی قابل تحمّل باشند؛  ولی همه اینها زیر سر مشرکان است که در رأس آنها یهود قرار دارد و جالب  این  است که آقا امیرالمؤمنین(ع) قرن‌ها قبل، نسبت به این مطلب در مسجد  کوفه  هشدار داده بودند. آن حضرت به مردم رو کرده و فرمودند: «والله‏  لتسألن  ماتؤمرون؛ یا هر آنچه را به شما می‏گوییم اطاعت و اجرا کنید: «او  لترکبن  أعناقکم الیهود والنصاری؛28؛ یا منتظر حاکمیّت یهود و نصارا بر خود باشید.»  یا در جای دیگر فرمودند: «لیستأمرون علیکم الیهود  والنّصاری...؛29 چنان  یهود و نصارا بر شما حاکم می‏شوند که عرصه را بر شما تنگ کرده و شما را از  شهرهایتان بیرون خواهند کرد.»

 

 اشاره:

حجّت ‏الاسلام والمسلمین نجم  الدّین طبسی در سال 1334 ه‍ .ش.در  نجف اشرف به دنیا آمدند. دروس مقدّماتی  حوزه را در همین شهر و نزد پدر  بزرگوارشان حضرت آیت‏الله‏ حاج شیخ محمّد  طبسی آغاز کردند؛ امّا به دلیل  شرایط نامناسبی که حکومت بعثی برای طلاّب  حوزه‏های علمیّه فراهم آورده  بود، ناچار به مهاجرت از نجف و اقامت در شهر  مقدّس قم شدند. دروس سطح حوزه را در محضر اساتیدی، چون حضرات آیات ستوده،  اشتهاردی و حرم‏پناهی  گذراندند و در مقطع خارج حوزه نیز از محضر اساتیدی  چون آیات عظام  گلپایگانی، وحید خراسانی، فاضل لنکرانی و تبریزی بهره  بردند.ایشان علاوه  بر تدریس دروس حوزوی در مقطع سطح و خارج به تألیف و  نگارش کتاب در زمینه  مباحث مختلف فقهی، تاریخی و کلامی نیز اشتغال دارند که  از جمله این  کتاب‌ها می‏توان به موارد «السّجن»، موارد «النفی والتّغریب»،  «امام  حسین(ع) در مکّه»، «عاشورا»، «چشم‏اندازی از حکومت امام مهدی(ع)»  و...  اشاره کرد.

آنچه در پی خواهد آمد، حاصل گفت‏وگوی ما با ایشان است که امیدواریم مقبول طبع شما گرامیان واقع شود.


   با تشکّر از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید بفرمایید، منظور  از  دو واژه «آخرالزّمان» و «عصر ظهور» که در روایات آمده است، چیست؟ و به  کدام برهه از زمان اشاره دارند؟ بسم‏الله‏ الرّحمن الرحیم. الحمدلله‏ ربّ ‏العالمین و صلّی ‏الله‏ علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین. برای  روشن شدن پاسخ این سؤال باید ببینیم که در روایات از این دو واژه چگونه   تعبیر شده است. با مروری سطحی در جلد چهارم «معجم الأحادیث الامام   المهدی(ع)» دیدم که در روایات ائمه طاهرین(ع) درباره عصر ظهور چنین   تعبیراتی آمده است: «دولـ[ القائم»، «ظهور الحق»، «إذا قام قائمنا»، «قام   القائم»، «یخرج قائمنا» و «الّذی یطهّر الأرض من أعداء الله؛ کسی که زمین   را از دشمنان خدا پاک می‏کند».

گویا بزرگ‏ترین افتخاری که ائمه معصومان(ع)   به خود نسبت می‏دهند، برخاستن قائم از میان ایشان و برپایی دولت حق به دست  آن حضرت است. درباره «آخرالزّمان» هم به دو روایت از امام صادق(ع) و   امام باقر(ع) اشاره می‏کنم که در آنها به ویژگی‌های این دوران اشاره شده   است: امام صادق(ع) در روایت مفصّلی پس از اشاره به سیره حکومتی امام   علی(ع)، خطاب به برید بن‏ معاویه که راوی این حدیث است، در توصیف زمان خود  فرمودند: «به خدا قسم، دیگر هیچ حریم و حرمتی برای خدا نمانده؛ مگر اینکه  به آن حریم تعدّی و تجاوز شده است.» «ولا عمل بکتاب الله‏ و لا سنّه نبیّه  فی هذا العالم؛ در این جهان نه به کتاب خداوند و نه به سنّت پیامبر او(ص)   عمل نمی‏شود.». «ولا أقیم فی هذا الخلق حدّ منذ قبض الله‏ امیرالمؤمنین،  صلوات‏الله‏ و سلامه علیه؛ از زمان شهادت امیرالمؤمنین، علی(ع) در میان  این  مردم حدّی بر پا نشده است.»

پس از آن حضرت ادامه می‏دهد: «ولا عمل  بشی‏ء  من الحق إلی یوم الناس هذا؛ و تا این زمان به چیزی از حق عمل نشده  است.»  می‏توانیم بگوییم فتنه‏های آخرالزّمان، هتک حرمت‌ها، عمل نکردن‌های  به  قرآن، رواج انحرافات و دیگر ویژگی‌هایی که برای آخرالزّمان نقل  می‏کنند، از  وقتی که امیرالمؤمنین(ع) به شهادت رسیدند، شروع شد؛ امّا اوج  این ویژگی‌ها  در دوران قبل از ظهور امام زمان(ع) نمایان می‏شود، آن هم به  حدّی که به  بیان برخی روایات، طلب و آرزوی منجی ورد زبان مردم می‏شود.

امام صادق(ع)  در ادامه روایت می‏فرمایند: «امّا سوگند به خدا، دور روزگار به  پایان  نمی‏رسد تا اینکه خدا مردگان را زنده کند و زندگان را بمیراند و حق  را به  اهلش برگرداند.» «و یقیّم دینه الّذی ارتضاه لنفسه و نبیّه؛1 و دینی را که  برای خودش و پیامبرش می‏پسندد برپا سازد.» در روایتی دیگر، امام باقر(ع)  می‏فرمایند: «دولت حق بر پا نمی‏شود؛ مگر در شرایطی که ترس همه  را فرا  گرفته و همه کس و همه جا دچار فتنه و بلایا و زلزله و طاعون و دیگر  بیماری‌ها شده باشند.» «جنگ کشورهای عربی را فرا گرفته و در میان مردم  اختلاف نظرها شدّت یافته است. «و تشتیت فی دینهم و تغییر فی‏حالهم؛ چنان  مردم از حیث عقیدتی پراکنده شده‏اند و حالات آن دگرگون شده است.»، «حتّی   یتمنّی المتمنّی الموت صباحاً و مساءً؛ چنان اوضاع عمومی سخت می‏شود که   آرزوی مردم در هر صبح و شام مرگ می‏شود.»

در ادامه روایت درباره علّت   این موضوع چنین می‏خوانیم: «من عظم ما یری من کلب الناس و أکل بعضهم بعضا؛  از شدّت فشارها و ناراحتی‌ها و اینکه می‏بینند مردم همانند سگ به هم   می‏پرند و یکدیگر را تکّه پاره می‏کنند.» در ادامه روایت، حضرت، ظهور   حضرت مهدی(ع) را چنین توصیف می‏کنند: «فخروجه إذا خرج یکون عند الیأس و   القنوط من أن یروا فرجا؛2 هنگامی که همه مردم ناامید شده‏اند و دیگر هیچ   امیدی برای فرج باقی نمانده است، آن حضرت ظهور می‏کنند.» خلاصه در این   دوران افراد نه امنیّت و آسایش دارند و نه هیچ خیر و پناهگاهی می‏یابند و   وقتی چنین شد، حضرت ظهور می‏کنند.


 یعنی حضرتعالی آخرالزّمان را همان دوران ظهور می‏دانید؟ اوج  آخرالزّمان را، بله! اوج آن همان دوران نزدیک به ظهور است؛ ولی اصل آن   همان طور که در روایت امام صادق(ع) دیدیم، از زمان شهادت حضرت امیر(ع) شروع  شد.
 پس چرا از حضرت رسول(ص) به عنوان پیامبر آخرالزّمان یاد می‏شود؟ این  دو مطلب با هم منافات ندارند؛ از آنجا که پس از ایشان پیامبری نیست، آن   حضرت پیامبر آخرالزّمان خوانده می‏شوند و همانطور که گفتیم آخرالزّمان هم   محدود به دوران نزدیک ظهور نمی‏شود.


 دوران ظهور حضرت چه ویژگی هایی دارد؟ دوران  ظهور، دورانی است که حاکم آن امام معصوم(ع) است و بر کلّ جهان حکومت   می‏کند و این حاکمیّت سراپا عدل و عدالت است و قابل مقایسه با هیچ حکومت و  حاکمیّتی نیست و آرزو و نوید همیشگی همه معصومان(ع) تحقّق این چنین حکومتی  بوده است. در چنین دورانی آیا ما تنها شاهد تحوّل در عرصه حکومت هستیم یا باقی عرصه‏ها هم دچار تحوّل می‏شوند؟ تحقّق  حکومت امام زمان(ع) تحوّل عمیقی را در جهان، جامعه و انسان‌ها به‏وجود   می‏آورد.

این روزها شاهدیم که دولت‌های استکباری برای دست‌یابی به منافع و  مطامع پست مادّی‏شان از آن سوی دنیا بلند شده و به منطقه خاورمیانه   آمده‏اند، این همه جنایات مرتکب می‏شوند و با این حال، اصلاً ذرّه‏ای   ناراحت و متأثّر نمی‏شوند؛ بلکه اسم این عمل شنیع را پیروزی می‏گذارند؛   امّا با ظهور امام زمان(ع) انسان‌ها چنان متحوّل می‏شوند که خودخواهی در   آنها کشته می‏شود و به جای کشتن هم‌نوعان خود، به خدمت کردن به ایشان   افتخار می‏کنند. امام باقر(ع) در این زمینه می‏فرماید: «إذا قام قائمنا  وضع‏الله‏ یده علی رئوس العباد، فجمع بها عقولهم و کملت به أحلامهم؛3 وقتی  حضرت قائم(ع) ظهور کنند، دستشان را بر سر مردم می‏گذارند و عقلها و  آرزوها و  خلاصه اخلاقشان کمال می‏یابد.

طبیعی است وقتی کسی عقلش کامل شد و آرزوها و  اخلاقیاتش تغییر کرد، به قول پیامبر اکرم(ص) «ذهبت الشّحناء  والبغضاء؛4  دیگر کینه‏توزی از بین مردم رخت برمی‏بندد.» آیا تحوّلی از این بالاتر  می‏توان تصور کرد؟ امام زمان(ع) چنان تحوّلی در افراد به وجود  می‏آورند که  وقتی اعلام می‏کنند، هر کس پول و جواهرات می‏خواهد، بیاید  بگیرد، جز یک نفر  بلند نمی‏شود که او هم بعداً از کرده خود پشیمان  می‏شود.5 علّت چنین حرکتی  غنای مردم نیست؛ بلکه استغنایی است که در آنها  پدیدار شده و تغییراتی است  که در روحیات آنها به وجود آمده است.

آن کسی که بلند می‏شود و ابراز نیاز  می‏کند؛ چنان در دامنش پول و جواهرات می‏ریزند  که نتواند جابه‏جا شود. او  هم وقتی می‏بیند که فقط خودش بلند شده، پشیمان  می‏شود و می‏خواهد آنچه را  گرفته، پس بدهد که از او قبول نمی‏کنند. چنین تحوّل عمیق و ریشه‏داری  مختصّ انسان‌ها نیست؛ بلکه حتّی تجلّی آن را در  حیوانات هم می‏توان مشاهده  کرد. بنا بر بعضی روایات حیوانات درنده و غیر  درنده با هم صلح می‏کنند6 و  چوپان‌ها خیالشان از گرگ‌ها راحت است، تازه  خود گلّه هم در طول مسیرش تا  چراگاه پا روی گندم‌ها و دانه‏های درشت  نمی‏گذارند.7 حاکمیّت جهانی حضرت  چنین تحوّلی جهانی را به دنبال دارد.


 عمده این تغییرها را در کدام عرصه‏ها می‏توان دید؟ در  تمام عرصه‏هایی که شما به نظرتان می‏رسد، قطعاً شاهد تغییر خواهیم بود.   طبق روایاتی که از امام صادق(ع) نقل شده: «إذا خرج القائم یقوم بأمر جدید و  کتاب جدید و سنه جدیده و قضاء جدید؛8 معنای این سخن این نیست که نعوذ   بالله‏ ایشان دینی غیر از اسلام و کتابی غیر از قرآن می‏آورند؛ بلکه   تحریفات در عرضه و تفسیر این دو، آن‌قدر زیاد شده که وقتی حضرت می‏خواهند   اصل مطلب و صحیح آنها را بیان کنند، برای مردم همانند امر جدیدی نمود پیدا  می‌کند.

روش ایشان چیزی جز بیان قرآن و مفاهیم آن و احیای سنّت   رسول‏الله‏(ص) نیست با این تفاوت که بر اساس اسلام اصیل وناب محمّدی(ص) در  همه عرصه‏ها، تغییر و تحوّل به وجود می‏آورند؛ به عنوان مثال، براساس آنچه  در روایات آمده است، تمام علومی که انبیاء برای بشریت از آدم تا خاتم(ص)   آورده‏اند، دو حرف است حال آنکه در زمان حضرت مهدی(ع) علم بیست و هفت حرف  خواهد شد؛9 یعنی حدود سیزده برابر. با این تحوّل عظیم علمی دیگر تکلیف همه  چیز معلوم است که چه خواهد شد. فرهنگ، صنایع، اقتصاد، کشاورزی و خلاصه  همه  چیز دچار تحوّلی اساسی می‏شود. طبق بعضی روایات، در زمان ظهور حتّی یک وجب  زمین بایر و لم یزرع روی زمین باقی نمی‏ماند10 و بیابان‌های مکّه و  مدینه  با اشاره حضرت به نخلستان مبدّل می‏شوند یا انارهایی که از باغ‌ها  در آن  دوران به عمل می‏آیند، به گونه‏ای هستند که می‏توانند چند نفر را  سیر  کنند11 یا سلاح‌هایی که حضرت از آنها استفاده می‏کنند، هر چند به ظاهر  آهنین هستند؛ (من حدید) ولی در واقع چیزی غیر از آن12 و در سطح بالاتری  است  و اصلاً قابل قیاس با تسلیحات کنونی جهان نیست.

در خصوص امنیّت،  الآن  هر چند سازمان‌ها و تشکیلات بین‏المللی مدعی نظم و امنیّت جهانی  بسیارند  ولیکن جایی که حقیقتا افراد بتوانند به آنها پناه ببرند و  دادخواهی کنند  وجود ندارد و این همان چیزی است که در روایات از آن با  تعبیر «لایجد  ملجاء»13 یاد شده است. همین موضوع امنیّت در زمان ظهور به  قدری تغییر  می‏کند که از سویی حتّی اگر به اندازه مقدار غذایی که لای  دندان می‏ماند14  حقّ کسی پایمال شده باشد، آن را باز می‏ستانند و از سویی  دیگر خانم‌ها چه  پیرزن باشند چه دختران جوان از یک سمت دنیا به سمت دیگر  برای به جا آوردن  حج مسافرت می‏کنند و احدی متعرّض آنها نمی‏شود.15 اگر روایات پیش و پس از ظهور را کنار هم بچینیم نکات جالبی به دست می‏آوریم: پیش  از ظهور، فرد بر سر قبر مردگان می‏رود و آرزو می‏کند که کاش جای آنها   بود16 و بعد از ظهور شخص بر سر قبر برادرش می‏رود و به او می‏گوید: کاش تو  هم بودی و از این برکاتی که ما بهره‏مند شده‏ایم، متنعّم می‏شدی17.

یا پیش  از ظهور خون‏ریزی مفصّلی در منا به‏ وجود می‏آید18 و پس از ظهور مردم   آن‌قدر به حج اقبال می‏کنند که حضرت از آنها که طواف مستحبّی می‏کنند،   می‏خواهند که مطاف را برای آنها که حج واجب دارند رها کنند19. مساجد پیش از  ظهور زیبا و با شکوه اما خالی از مؤمنان و معنویّتند؛20 ولی پس از ظهور   یکی از مساجدی که ساخته می‏شود پانصد در دارد که حکایت از بزرگی و وسعت آن  می‏کند21 و آنها که می‏خواهند در نماز جمعه کوفه که به امامت حضرت برپا   می‏شود، شرکت کنند، صبح زود هم که حرکت می‏کنند، باز موفّق به پیدا کردن جا  نمی‏شوند.22 قبل از ظهور مرگ‌های ناگهانی (موت فجا\)، بیماری‌های   متنوّع و همه‏گیر نظیر طاعون و وبا گسترش قابل توجّهی دارند23 و مرگ و میر  زیاد چنان شایع می‏شود که درصد قابل توجّهی از مردم می‏میرند؛24 ولی بعد  از  ظهور امام زمان(ع) افراد چنان عمر می‏کنند که حتّی هزار فرزند بلاواسطه  خود را می‏بینند25 که از آن علاوه بر کثرت اولاد، حدّ اعلای صحّت،  سلامتی،  نعمت و خدمات را می‏توان برداشت کرد. به طور خلاصه می‌توان گفت که این  تحوّل در همه ابعاد و عرصه‏هاست.


 با توجّه به اینکه دوران  پیش از  ظهور سیاهی محض است و پس از آن روشنایی مطلق، گذار از آخرالزّمان  به عصر  ظهور چگونه رخ می‏دهد و چطور این دو دوره کاملاً متفاوت به هم  متّصل  می‏شوند؟ با گسترش یافتن و شیوع فشارها و مشکلات، خود به خود  توجّه مردم  به حکومتی که منجی موعود برپا خواهد ساخت بیشتر می‏شود و این  فشارها  مقدّمه‏ای است برای این دگرگونی‌ها و البتّه اصل این تحوّل یک به  یک انجام  می‏شود: «یصلح الله‏ له أمره فی لیله واحده».26
 از جمله صفاتی که  برای حضرت در دعای ندبه بیان شده «هادم ابنیه الشّرک و النّفاق»  است.

آیا  می‏توان از این بناهای شرک و نفاق که توسط حضرت در هم شکسته  می‏شوند،  مصادیقی را نام برد؟ در جوابتان بهتر است روایتی از امام  صادق(ع) را  بخوانم که در دل خود مطالب زیادی دارد. حضرت می‏فرمایند: «یصنع کما صنع  رسول الله؛ حضرت مهدی(ع) همان کاری را که پیامبر اکرم(ص) کرد،  انجام  می‏دهند.» «یهدم ما کان قبله؛ همه بناهای پیش از خود را درهم  می‏شکند.»  «کما هدم رسول‏الله‏ أمر الجاهلیه؛ همانند پیامبر اکرم(ص) که  بناها،  اعتقادات، باورها و همه بافته‏های جاهلیّت را فرو ریختند، حضرت  مهدی(ع) نیز  همه آثار دوران جاهلیّت بشر را متلاشی می‏کنند؛ «و یستأنف  الاسلام  جدیدا؛27 اسلام را از نو بنا می‏کنند.» گسترش رعب، وحشت،  آدم‏کشی  چیزهایی نیستند که برای کسی قابل تحمّل باشند؛ ولی همه اینها زیر  سر مشرکان  است که در رأس آنها یهود قرار دارد و جالب این است که آقا  امیرالمؤمنین(ع)  قرن‌ها قبل، نسبت به این مطلب در مسجد کوفه هشدار داده  بودند. آن حضرت به  مردم رو کرده و فرمودند: «والله‏ لتسألن ماتؤمرون؛ یا  هر آنچه را به شما  می‏گوییم اطاعت و اجرا کنید: «او لترکبن أعناقکم الیهود والنصاری؛28؛ یا  منتظر حاکمیّت یهود و نصارا بر خود باشید.»

یا در جای  دیگر فرمودند:  «لیستأمرون علیکم الیهود والنّصاری...؛29 چنان یهود و نصارا بر شما حاکم  می‏شوند که عرصه را بر شما تنگ کرده و شما را از شهرهایتان  بیرون خواهند  کرد.» مشرکان در دوره حاکمیّتشان، یک سری بافته‏ها، عقاید و فرهنگ را بر  مردم تحمیل می‏کنند که از جمله عوارض آن، گسترش فساد،  بی‏بند و باری،  بی‏عفّتی و هدف قرار گرفتن اعتقادات مردم است. در کنار  حاکمیّت یهود،  حکومت‌هایی دیده می‏شود که تشکیل شده از مشرکان، منافقان و  همه آنهایی که  ظاهراً همراه مردمند؛ ولی در حقیقت بقای خود را وامدار  هم‌دستی و همراهی  مشرکان هستند. قبل از ظهور امام زمان(ع) دنیا گرفتار  مشرکان؛ یعنی یهود و  نصاراست که مصداق بارزش در جهان امروز همان آمریکا و  مولود نامشروعش  اسرائیل است که حکومت‌های دست نشانده‏ای که به جز رضایت  آنها به هیچ چیز  دیگری فکر نمی‏کنند، همراهشان هستند.

حضرت در همان ابتدای امر با تمام قوا  با ایشان رودررو شده و جنگ خونینی با ایشان به پا  می‏کنند. در این جنگ تمام  عیار، حتّی سنگ‌ها و درخت‌ها به یاری حضرت و  سپاهیانش آمده و ایشان را  خطاب می‏کنند که یک یهودی یا دشمن خدا پشت من  پنهان شده، بیایید او را  بگیرید و بکشید.30 برخی روایات هم به جنگ حضرت با حکومت‌های عربی و دست  نشانده‏های آنها اشاره می‏کنند که «علی العرب  شدید»31 «لا والله‏ ما بینه و  بینهم إلّا السّیف»32 البتّه نکته‏ای را که  می‏بایست در اینجا یادآور شوم،  این است که جنگ‌های خونین و شدید حضرت تنها با حکومت‌های مشرک و سردمداران  شرک و نفاق است؛ والّا اصل حکومت ایشان  حکومت سفاک و خونریزی نیست که بین  عوام مردم شایع کرده‏اند. حضرت با  شیطان درگیر می‏شود33 که «إلی یوم وقت  المعلوم»34 مهلت خواسته است؛ البتّه اینکه منظور همان ابلیس است یا شیطان  بزرگ بماند تا زمانی که خود حضرت  ظهور کنند.


 با استقرار حکومت حضرت چه کسانی از این نعمت بهره‏مند می‏شوند؟ اوّلاً  طبق برخی روایات، همه در دوران امام زمان(ع) موحّد می‏شوند و دیگر هیچ  حدّ  و مرزی باقی نمی‏ماند که فلانی مثلاً یهودی یا نصرانی است: «له أسلم  من فی  السموات والأرض35؛ همه در دوران حکومت امام زمان(عج) مسلمان  می‏شوند.» نکته  دوم اینکه با توجّه به بعضی دیگر از روایات که  می‏فرماید: «وضع‏الله‏ یده  علی رؤس العباد؛36 نه رئوس مؤمنان یا شیعیان،  حضرت دست مبارکشان را بر سر  تمام بندگان می‏گذارند و عقول همه بندگان کامل می‏شود و نه عقل جمعیّتی  خاص.» نکته سوم اینکه سرور ناشی از ظهور امام زمان(ع) حتّی شامل حال اهل  برزخ و مردگان هم می‏شود؛37 یعنی علاوه بر  شیعیان و کلّ انسان‌های زنده،  مردگان هم از فرج بهره‏مند می‏شوند: «دخلتهم الفرحه»38.


 آیا  می‏توان تعریف جامعی از حکومت حضرت ارائه کرد؛  به طوری که مشخّص شود،  ابعاد، الگوها، قوانین و سیره‏ای که قرار است،  ایشان برقرار کنند، چیست؟ می‏دانید  که ما ده قانون یا ده دین نداریم.  در نگاه ما دین و قانون حق جز یکی و  اسلام نیست: «إنّ الدّین عند الله  الإسلام»39. افتخار و هنر حضرت مهدی(ع)  پیاده کردن همان چیزی است که  رسول‏الله‏(ص) به بشر ارائه کرده‏اند؛ زیرا به  فرموده قرآن «لقد کان لکم  فی رسول الله‏ أسوه حسنه».40 به عبارت دیگر نه  تنها سیره ایشان که سیره  حضرت علی(ع) همان سیره رسول خدا(ص) بود و همگی  افتخارشان این است که قدم  جای قدم پیامبر(ص) می‏گذارند. البتّه نتیجه تأسّی  و عمل به این سیره بنا  بر آیه «ولو أنّ أهل القری آمنوا واتقوا لفتحنا  علیهم برکات من السماء  والأرض»41 وفور و نزول برکات از آسمان و زمین است و  طبیعی است، در چنین  حالتی دیگر زمین با اهل خود قهر نیست و رود و دریاچه‏ای  خشک نمی‏شود و  بسیاری مسائل از این قبیل وجود نخواهد داشت.


 آیا برای تحقّق چنین حکومتی زمینه‏سازی هم می‏توان کرد؟ پاسخ  این سؤال به بحث انتظار برمی‏گردد که مرحوم مجلسی در جلد 52 بحارالانوار  بیش از هشتاد روایت در این باره آورده‏اند که در بعضی از آنها از انتظار  با  تعبیری همچون «أحبّ الاعمال»42 یا «أفضل أعمال أمتّی»43 یاد شده و شخص  منتظر را در برخی دیگر به کسی تشبیه کرده‏اند که در خیمه رسول الله‏ (ص)   باشد.44 مسلّماً کسی که در خیمه رسول الله‏(ص) باشد برای تهاجم به دشمن و   ویران کردن ابنیه شرک و نفاق در حالت آماده ‏باش به سر می‏برد یا وقتی   حدّاقل ثواب انتظار را معادل ثواب هزار شهید بدر و احد بیان می‏کنند،   معنایش این است که هر منتظر باید رنج و زحمتی معادل رنج و زحمت هزار شهید   بدر و احد را تحمّل کند.

به هر حال مردم باید با این موضوع و این فرهنگ و   خود امام(ع) و دشمنان ایشان آشنا شوند و برای مردم روشن شود که دشمنان آن   حضرت به دنبال چه می‏گردند و چه هدفی را دنبال می‏کنند. به نظر حقیر   بهترین وسیله برای آگاه کردن مردم، پیاده کردن فرهنگ مهدویّت و بر حذر   داشتن آنها از فرهنگ ضدّ آن است. بهترین حالت آن هم وقتی است که حکومت به   پا می‏شود. با برپایی حکومت و دست‌یابی به امکانات بیشتر، مسئولیّت هم   بیشتر می‏شود. می‏بایست با استفاده از صدا و سیما و دیگر رسانه‏های گروهی   ابعاد مختلف موضوع را برای مردم تبیین کرد و به معنای واقعی، برای برپایی   حکومت امام زمان(ع) مقدّمه‏چینی نمود؛ البتّه در اینجا مجال پاسخ به آنها   که با استناد به حدیث ضعیف السّندی اصل تشکیل حکومت در عصر غیبت را زیر   سؤال می‏برند، نیست و به همین قدر بسنده می‏کنم که به نظر بنده الآن اوجب   واجبات و اهمّ مسائل تشکیل و حفظ حکومت اسلامی است.


 با گذشت بیش از دو دهه از آغاز انقلاب در ایران عملکرد اصل نظام را در این راستا چگونه می‏بینید؟ هر چند که انتظار بیش از این بوده؛ ولی بینی و بین الله کوتاهی نکرده‏اند. یک  تذکّر و درخواست هم از آقایان دارم، اینکه بیایید فرهنگ مهدویّت را مثل   کتاب‌های مدارس که به تناسب سطوح مختلف سنّی نوشته شده، بازنویسی کنیم و   برای هر مقطعی کتاب و اسلاید، سی‏دی، فیلم و برنامه‏های مختلف و مناسب   داشته باشیم که در این راستا می‏طلبد، هم فضا و هم ابزار را به خوبی   بشناسیم و هم مناسب‏ترین نحوه استفاده از ابزار را در شرایط کنونی اعمال   کنیم. در ورود به این میدان هم ان‏شاءالله موفّق خواهیم بود. 

تاکنون در بین طلبه‏ها و عامّه مردم چقدر در زمینه فرهنگ انتظار کار شده است؟ راستش  را بخواهید ما در برابر ساحت مقدّس امام زمان(ع) سراپا تقصیریم. آبرو و   اعتبار ما طلبه‏ها به همین عمّامه‏هایمان است. این عمّامه‏ها هم اعتبارش به  همان اصل و پشتوانه‏اش است. همانند پول که کاغذی عادّی است و با   پشتوانه‏ای که در بانک مرکزی دارد، معتبر می‏شود. این احترامی که مردم به   ما می‏گذارند، دستمان را می‏بوسند، وجوهات را برای صرف در امور مذهبی پیش   ما می‏آورند و خلاصه یک جور دیگر نگاهمان می‏کنند، همه به دلیل آن بزرگوار  است و متأسّفانه ما در واقع یک هزارم حقّی را که آن حضرت بر گردن ما  دارند،  ادا نکرده‏ایم. از ساحت مقدّس امام زمان(عج) پوزش می‏طلبیم که  سر باز  خوبی برای ایشان نبوده و نیستیم؛ ولی امیدواریم به خوبی و بزرگی و  بزرگواری  خودشان ما را عفو کرده و نظر لطفشان را از ما برنگردانند.


 در پایان اگر مطلبی ناگفته مانده بفرمایید. امیدواریم  خداوند، عزّوجلّ، این توفیق را به ما بدهد که حکومت موعود جهانی را درک   کنیم که ان‏شاءالله،‏ به زودی شاهدش خواهیم بود. امیدواریم که خیلی‏ها این  ایّام را درک کنند و جزو یاران و سربازان حضرت باشند و باشیم و  ان‏شاءالله‏  از اجر شهادت در جبهه ایشان که دو برابر اجر دیگر شهداست،  بهره‏مند شویم. در  پایان این گفت‏وگو از شما و مجلّه وزین موعود تشکّر و تقدیر می‏کنم که سعی  بلیغ دارید و مجدّانه در راه نشر فرهنگ مهدویّت و  آشنایی با این بزرگوار  تلاش می‏کنید و امیدواریم که خود آقا در دنیا و  آخرت پاداش شما را عنایت  فرمایند. از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید، تشکّر می‏کنیم.  

پی‏نوشت‌ها :

1 .محمّدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج3، ص538-536. 2 .محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص231. 3 .همان، ج52، ص328. 4 .سیدبن طاووس، الملاحم والفتن، ص152 به نقل از: نجم الدّین طبسی، چشم‏اندازی به حکومت مهدی(ع)، ص184. 5 .جامع احادیث الشیعه، ج1، ص34. 6 .محمّدبن الحسن الحرالعاملی، اثبات الهداه، ج3، ص542، ح521. 7 .عقدالدرر، ص159. 8 .الملاحم والفتن، ص97 به نقل از: چشم‏اندازی به حکومت مهدی(ع)، ص189. 9 .بحارالانوار، ج52، ص326. 10 .شیخ صدوق، کمال‏الدین و تمام‏النعمه، ج1، ص331. 11.الملاحم والفتن، ص152. 12.ر.ک: چشم‏اندازی به حکومت حضرت مهدی(ع)، ص118. 13.المستدرک علی الصحیحین، ج4، ص514؛ عقدالدرر، ص150. 14.عقدالدرر، ص36؛ ملاحم، ص68. 15.شیخ صدوق، الخصال، ج2، ص626؛ بحارالانوار، ج52، ص316. 16.عقدارلدرر، ص236 به نقل از همان. 17.الاذاعه، ص119، به نقل ازهمان. 18.بحارالانوار، ج52، ص374. 19.همان، ج52، ص190. 20.همان، ج52، ص375. 21.همان، ج52، ص330 و 337. 22.همان، ج52، ص269. 23.بیان الائمه(ع)، ج8، ص102. 24.بحارالانوار، ج52، ص337. 25.عقدالدرر، صص 99-90؛ کشف الاستار: ص137. 26.بحارالانوار، ج52، ص352. 27.الغارات، ج2، ص333. 28.در منابع عین عبارت یافت نشد. 29.مسنداحمد، ج2، ص398. 30.بحارالانوار، ج52، ص349. 31.همان، ج52، ص355. 32.همان، ج60، ص254؛ اثبات الهداه، ج3، ص551. 33.حجر (15)، آیه 38. 34.آل عمران(3)، آیه 83. 35.ر.ک: پاورقی 3. 36.بحارالانوار، ج52، ص328. 37.کامل الزیارات، ص30. 38.آل عمران(3)، آیه 19. 39.احزاب (33)، آیه 21. 40.اعراف (7)، آیه 95. 41.بحارالانوار، ج52، ص123. 42.منتخب الاثر، ح570. 43.بحارالانوار، ج52، ص146. 44.همان، ج52، ص126.

 

 

منبع: موعود

" دعا،مرده را زنده می‌کند(کیمیای اخلاق) " :

 

 

روی انّه قیل لِلْبَاقِرِ «ع» : 
«اَیُّ الْعِبَادَةِ اَفْضَلُ فَقَالَ «ع»:
مَا مِنْ شَیْ‏ءٍ اَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْ اَنْ یُسْاَلَ وَ یُطْلَبَ مَا عِنْدَهُ»(1)
روایت از امام باقر«ع» منقول است که از حضرت سؤال کردند:
کدامیک از عبادات افضل است؟
حضرت جواب این سؤال را ندادند، بلکه مطلب اساسی‏تر دیگری را فرمودند.
هیچ چیزی نزد خداوند محبوبتر از این نیست که عبد آنچه را نزد خدا دارد که همه
چیز هم هست، از او تقاضا کند. روایات متعدّد راجع به عبادات وارد شده است
که: مغز عبادت دعا است.
ما بدون مغز نمی‏توانیم کار کنیم. همه کارهایمان به واسطة مغز است.
در عبادات هم همین‏گونه است. آنچه مغز عبادت است و به آن جان می‏دهد، دعا
است. چه بسا اگر دعا در عبادت نباشد، آن عبادت محبوب عندالله نیست.
نمی‏دانید دعا چه می‏کند! دعا مرده را زنده می‏کند. تمام معجزات انبیاء‏ و کرامات
اولیاء‏، بر محور دعا بوده است.
مثلاً حضرت عیسی با دعا مرده زنده می‏کرد، معجزات پیامبر اکرم با دعا بوده. هیچ گاه
نباید از دعا غافل شویم. چون محبوبترین عمل عندالله است. فکر هم نکنیم اگر دائماً
از صبح تا شب به خدا بگوئیم: این را می‏خواهم، آن را می‏خواهم، مزاحم خدا شده‏ایم.
این فکرها باطل و غلط است. چون خودمان نظر تنگیم، خیال می‏کنیم خدا هم نظر
تنگ است.
آنچه پیش خدا است، تمام شدنی نیست، پس دعای تو هم نباید تمام شدنی باشد.
ــــــــــــــــــــ
(1)بحارالانوارج93ص294 – مستدرک الوسائل ج5 ص 169
* پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله شیخ مجتبی تهرانی(ره)
 

خاطرات آزادگان ( 9 ) :

روزی که مرا به پنکه سقفی بستند
نقل از سایت سجاد:

 

مصطفی زمان، که به اتفاق مادر نوزده ساله اش، ۱۵ ماه در اسارت عراقی ها بود، در مورد وضع اسارتش و ظلم و ستمی که بر آنان رفته است می گوید:

هنگام حمله وحشیانه ی عراقیان به خونین شهر(خرمشهر)، در خانه بودیم که ما را به اسارت گرفتند و به بصره و زبیر بردند.

موقعی که عرب و عجم را از هم جدا می کردند چون عربی می توانستم صحبت کنم، می گفتند تو حتماً عرب هستی؛ ولی به آنها گفتم عجمم.

آنگاه بی شرمانه پای مرا به پنکه سقفی بستم و پنکه را روشن کردند و مرا چرخاندند، اما باز گفتم که عجم هستم.

بعداً ما را به بغداد ـ موصل و سپس به اسارتگاه رمادیه بردند، آن جا که از ما بیگاری می کشیدند و هر روز یک آسایشگاه بلوک زنی می کردیم. جلو چشم یکدیگر ما را می زدند، یک درجه دار ارتش را آنچنان زدند که گوشش کر شد.

چه کسی اهل خیر است؟




امام باقر(ع) فرمودند:
 اگر خواستی بدانی که در تو خیری هست یا نه، به دلت بنگر:
اگر اهل طاعت خدا را دوست داشتی و از اهل معصیت بدت می‌آمد، در تو خیری هست و خداوند تو را دوست دارد.

اما اگر دلت از اهل خدا بدش می‌آید و اهل معصیت را دوست می‌دارد، بدان که در تو هیچ خیری نیست و خداوند تو
 را دوست ندارد، و هر انسانی با کسی است که او را دوست می‌دارد. (1)
____________________
1- اصول کافی، ج3، ص192