مواد لازم برای کیک اسفنجی :
تخم مرغ | ۷ عدد اگر کوچک بود ۸ عدد |
شکر | ۲۷۵ گرم |
آرد | ۳۰۰ گرم |
آب سرد | یک سوم استکان |
بکینگ پودر | یک قاشق پر چایخوری |
عسل | یک قاشق غذاخوری همراه با آب |
اول سفیده و زرده ها را جدا کنید و سفیده تخم مرغ را به حدی بزنید که کاملا پف کند و سفت شود یعنی وقتی ظرفتان را برمی گردانید از داخل ظرف نریزد بعد از این مرحله شکر را کم کم به سفیده اضافه می کنید و هم زدن را ادامه می دهید و بعد زرده ای را که داخل ظرفی جدا شکسته بودید را یک دانه یک دانه اضافه کنید یعنی همزن روشن باشد یک دونه زرده بریزید هم بزنید وقتی با ترکیب سفیده مخلوط شد یک دونه دیگر زرده بزنید تا آخر زرده ها تمام شود بعد آردتان را هم که در ظرفی جدا سه بار با پکینگ پودر الک کردید آماده باشد و آن را کنار بگذارید.
حالا زرده و سفیده ما آماده شده حالا وقت اضافه کردن عسل است اگر می
خواهید یدانید که عسل را برای چی اضافه می کنیم به خاطر رنگ آمدن کیک، کیک
بعد از پختن یک رنگ عسلی به خودش می گیرد حالا نوبت اضافه کردن آرد هست
اینجا از یکی کمک بگیرید تا آرام آرام آرد را برای شما بریزد و شما هم با
همزن دستی مشغول همزدن باشید بعد از آماده شدن مواد ته قالبتان کاغذ روغنی
را پهن کنید و دیواره ها را خیلی کم با پنبه چرب کنید و مواد را داخل قالب
بریزید و داخل فری که از قبل گرم کردید بریزید ۴۵ دقیقه و ۱۸۰ درجه البته
حواستان به فر باشد دمای فرها متغیر هست.
نکته :
بیست دقیقه اول به هیچ عنوان درب فر باز نشود.
نکات کیک پزی در قابلمه
«زمینی که در آن زندگی می کنیم امکانات فراوانی برای زندگی ما و نسل های آینده و جمعیّت هائی بسیار زیادتر از جمعیّت کنونی ما دارد; امّا عدم آگاهی کافی به منابع موجود و منابع بالقوّه زمین از یک سو، و عدم وجود یک نظام صحیح برای تقسیم ثروت زمین از سوی دیگر، سبب احساس کمبود از جنبه های مختلف شده است; تا آنجا که در عصر ما همه روزه گروهی از انسانها از گرسنگی می میرند.(۱)
تردیدی نیست که بدترین و ناهنجارترین اسارت برای بشریت، فقر و نیاز روزانه به غذا، لباس، مسکن، دارو و دیگر لوازم زندگی است. این اسارت برای انسان لحظهای آسایش و فراغت باقی نمیگذارد، زمینههای رشد و تکامل معنوی و مادی او را نابود میسازد، همواره انسان را در اندیشۀ سیر کردن شکم و پوشاندن بدن و دستیابی به سایبان و بهبودی از درد و بیماری و. . . فرومیبرد، فرصتی باقی نمیگذارد تا به مفاهیم بالا و برتر زندگی بیندیشد، پایگاه انسانی خود را درک کند و از عروج و تکامل نوع انسان سخن بگوید.
در دوران رفاه اقتصادی و رفع همۀ نیازها، آدمی از این بردگی و اسارت هستی سوز رهایی مییابد و از بند مشکلات آن آزاد میگردد و به مسائل متعالی و برتر و تکامل و رشد و صعود میاندیشد و در آن راستا گام برمیدارد.»(۲)
«نیروها برای استخراج منابع بی شمار زمین به کار می رود; و علم و دانش پیشرو در اختیار این برنامه قرار می گیرد و بسرعت منابع تازه ای کشف می گردد و شکوفائی خاصّی به اقتصاد بشریّت می بخشد.»(۳)
امیرالمؤمنین امام علی(ع) فرمود:
«بدانید اگر شما از قیامگر مشرق _امام مهدی(ع)_ پیروی کنید، شما را به آیین پیامبر درآورد. . . تا از رنج طلب و ظلم (در راه دستیابی به امور زندگی) آسوده شوید و بار سنگین (زندگی) را از شانههاتان بر زمین نهید.»(۴)
در حدیثی از امام صادق(ع) نیزمی خوانیم:
«هنگامی که قائم قیام کند: حکومت را بر اساس عدالت قرار می دهد و ظلم و جور در دوران او برچیده می شود و جادّه ها در پرتو وجودش امن و امان می گردد. زمین برکاتش را خارج می سازد و هر حقّی به صاحبش می رسد.
در میان مردم همانند داوود(ع) و محمد(ص) داوری می کند.
در این هنگام زمین گنجهای خود را آشکار می سازد و برکات خود را ظاهر می کند و کسی موردی را برای انفاق و صدقه و کمک مالی نمی یابد زیرا همه مؤمنان بی نیاز و غنی خواهند شد.»(۵)
بی شک اجرای اصول عدل و داد و جذب نیروهای انسانی به مسیرهای سازنده، چنین اثری را خواهد داشت; زیرا همان گونه که گرسنگی و فقر و نیازمندی بر اثر کمبودها نیست بلکه نتیجه مستقیم و غیر مستقیم مظالم و تبعیضها و بیدادگریها و تلف شدن نیروها و هدر دادن سرمایه هاست.
در حدیث دیگری از پیامبر اکرم(ص) می خوانیم:
«زمانی فرا می رسد که زمین پر از ستم می شود و کسی نمی تواند (آشکارا) نام خدا را ببرد (و دم از حقّ و عدالت بزند); سپس خداوند عزّوجل مردی را از من و خاندان من، بر می انگیزد; که زمین را پر از عدل می کند آن گونه که پیش از او، پر از ستمش کرده اند و زمین قطعات کبد خود را برای او بیرون می فرستد، و ثروت را بدون شماره و محاسبه در میان مردم پخش می کند و هر کس به قدر نیازش از آن بر می گیرد.»(۶)
«رشد اخلاقی و تامین نیازهای آینده به طور اطمینان بخش و فراوانی منابع در آمد و خلاصه جمع شدن غنای روحی و جسمی سبب می شود که حتّی نیاز به شمارش اموال پیدا نشود و هر نیازمندی نیاز خود را از بیت المال حکومتش بدون تشریفات زاید بگیرد.
یکی از عوامل، یا صحیحتر، بهانه های جمع ثروت هم که عدم اطمینان به وضع آینده است، در پرتو عدالت اجتماعی او بکلّی از بین می رود و هیچ کس نیازی در خود به ثروت اندوزی نمی بیند; زیرا هم امروز و هم آینده او تأمین شده است.»(۷)
منابع:
۱-چشم اندازی به حکومت جهانی امام مهدی، علی محمدی خراسانی
صص۲۶۷-۲۶۶
۲-عصر زندگی و چگونگی آینده انسان و اسلام (پژوهشی در انقلاب جهانی امام مهدی «عج») ج۱ ، ص ۱۱۱
۳-چشم اندازی به حکومت جهانی امام مهدی(عج) ص۲۶۷
۴- عصر زندگی و چگونگی آینده انسان و اسلام ص۱۱۴ به نقل از بحار ج۵۱ ص۱۲۳
۵-همان ص ۱۲۳به نقل از بحار ج ۵۱ص۱۱۳
۶-بحار ج ۵۲ ص۳۳۰
۷-چشم اندازی به حکومت جهانی امام مهدی صص۲۷۳-۲۶۸
می توان در سایه آموختن
گنج عشق جاودان اندوختن
اول از استاد، یاد آموختیم
پس، سویدای سواد آموختیم
از پدر گر قالب تن یافتیم
از معلم جان روشن یافتیم
ای معلم چون کنم توصیف تو
چون خدا مشکل توان تعریف تو
ای تو کشتی نجات روح ما
ای به طوفان جهالت نوح ما
یک پدر بخشنده آب و گل است
یک پدر روشنگر جان و دل است
لیک اگر پرسی کدامین برترین
آنکه دین آموزد و علم یقین
استاد محمد حسین بهجت تبریزی
شهریار
من معلم هستم
هرشب ازآینه ها می پرسم :
به کدامین شیوه ؟
وسعت یاد خدا را
بکشانم به کلاس ؟
بچه ها را ببرم تا لب دریاچه ی عشق ؟ غرق دریای تفکر بکنم ؟
با تبسم یا اخم ؟
" من معلم هستم "
نیمکت ها نفس گرم قدم ها ی مرا
می فهمند
بال ها ی قلم و تخته سیاه
رمز پرواز مرا می دانند
سیب ها دست مرا می خوانند
" من معلم هستم "
درد فهمیدن و فهماندن و مفهوم شدن
همگی مال من است
مواد لازم برای شیرینی بهشتی :
آرد سفید | 500 گرم |
پودر قند | 250 گرم |
روغن جامد | 250 گرم |
بکینگ پودر | 1 قاشق مرباخوری |
پودر هل | 1 قاشق مرباخوری |
طرز تهیه شیرینی بهشتی :
روغن جامد و پودر هل را با دست مالش می دهیم تا یکدست شود. پودر قند را کم کم اضافه کرده و با دست مخلوط می کنیم تا صاف و یکدست شود. آرد و بکینگ پودر را کم کم اضافه کرده و خوب ورز می دهیم. خمیر آماده شده را در مشما گذاشته و 4 ساعت در محیط اتاق استراحت می دهیم. بعد از استراحت کمی ورز می دهیم. بعد به اندازه یک فندق از خمیر برداشته در دست گرد می کنیم و در سینی می گذاریم. سینی نیازی به چرب کردن یا انداخت کاغذ روغنی ندارد. روی شیرینی ها را قبل از گذاشتن در فر، با چاقو یک بعلاوه بزنید تا بعد از پخت شکفته شوند. کمی سیاه دانه یا کنجد هم روی آنها بپاشید. سپس سینی را در فر با دمای 180 درجه به مدت 15 دقیقه طبقه وسط قرار می دهیم تا زیر شیرینی ها طلایی شود.
نکاتی برای پخت شیرینی بهشتی :
فر را از 20 دقیقه قبل روشن می کنیم. روغن جامد را آب نکنید باید حتما جامد باشد. من از روغن صاف قنادی استفاده کردم. از روغن نیمه جامد استفاده نکنید. حتما از روغن قنادی یا روغن کاملا جامد استفاده کنید. این شیرینی را می توانیم کاکائویی درست کنیم. برای این منظور 2 قاشق از آرد را کم می کنیم و به جای آن پودر کاکائو اضافه کنیم.
مواد لازم برای شیرینی ذرت :
آرد ذرت | ۵۰۰ گرم |
تخم مرغ | ۲ عدد |
ماست | ۳ قاشق غذاخوری |
روغن مایع آفتابگردان | ۱ استکان |
بکینگ پودر | ۱ قاشق چایخوری |
مواد لازم شربت :
شکر | ۴.۵ لیوان (چهار و نیم لیوان) |
آب | ۴ لیوان |
گلاب | اندکی |
آب لیمو | چند قطره |
طرز تهیه شیرینی ذرت :
اول سراغ شربت شیرینی رفته شکر و آب را روی شعله فر گاز قرار دهید تا غلیظ شود. پنج دقیقه قبل از برداشتن از روی حرارت آب لیموی تازه و گلاب را اضافه کنید.
همین طور که شربت تان در حال خنک شدن است. مواد شیرینی را آماده کنید. در نظر داشته باشید همیشه تخم مرغ ها را نیم ساعت زودتر از یخچال خارج کنید تا به دمای آشپزخانه برسد.
بکینگ پودر را به ماست افزوده مخلوط کنید. باقی مواد را به مخلوط ماست افزوده ورز دهید تا خمیری نرم بدست آید. دستتان را خیس کرده به اندازه گردو از خمیر جدا کنید. خمیر را بوسیله دستانتان حالت داده روی سینی فر که از قبل کاغذ روغنی انداخته اید با فاصله بچینید. سینی را در فر داغ شده با درجه حرارت ۱۸۰ قرار دهید تا روی آن کمی طلایی شود. سینی را از فر خارج کرده روی شیرینی داغ شربت سرد ریخته دوباره در فر به مدت ۵ الی ۱۰ دقیقه قرار دهید. تا شربت جذب شیرینی شود. وقتی شیرینی کمی ولرم است سرو کنید.
نکته برای تهیه شیرینی ذرت :
شیرینی ذرت کمی خاص است. آن هم به علت آرد خشن و خشکی که دارد. اگر به دنبال شیرینی لطیف و نرم هستید انتخاب خوبی نیست. در ترکیه و کشورهای عربی استفاده کمی از ادویه می شود. و شما بسته به میل تان مجبور به افزودن ادویه دلخواه هستید. بنده در تهیه شیرینی ذرت از مقدار مساوی زنجبیل تازه و پودر مغز هل استفاده می کنم که طعم تندی به شیرینی می دهد. شما می توانید فقط از پودر مغز هل استفاده کنید.
منبع : cafeturk.ir
" عشق و محبتی که در میان خانواده هایی موج می زند که حضور پدر و مادر
در میان آن هاست و برکت خانه های ماست "
" جام جم "
کزازی درباره آثار جدید خود به خبرنگار جام جم آنلاین گفت: کتاب هایی که در این نمایشگاه در پیش نهاده می شود یکی کتابی است با نام «آنک پاریس» که گزارش سفری است که در آغاز سال 95 من برای سخنرانی درباره نوروز به پاریس رفته بودم، این کتاب را نشر صدای معاصر به شیوه ای بسیار پاکیزه و چشم نواز چاپ کرده است.
او افزود: کتاب دیگر کتابی است با نام «دربند ترفند» این کتاب سروده ای است کمابیش بلند که گزارش هایی به شیوه پرسش و پاسخ درباره این سروده هم انجام گرفته است، پرسنده آقای دکتر غلامرضا خاکی است این کتاب را نشر فوژان چاپ کرده است. کتاب دیگری که آن را همین نشر به دست داده است «یورت نامه نو» نام دارد این کتاب چامه ای است بلند در نزدیک به 300 بیت که من گزارش سفر نیویورک را که در تابستان سال 1394 انجام گرفته است در آن آورده ام.
به گفته کزازی این کتاب در همان سال چاپ شد اما در سال 95 ناشر دیگری چاپی دیگر از آن را به دست داد که این چامه در آن با گزارش هایی همچنان به گونه پرسش و پاسخ دیگربار به چاپ رسید. چاپ نخستین کتاب را نشر یاردانش انجام داده بود و چاپ دوم را نشر فوژان.
او در پاسخ به این پرسش که آیا برنامه ای برای حضور در نمایشگاه کتاب تهران هم دارد، توضیح داد: گمان می کنم در آدینه 22 اردیبهشت (آدینه آینده) یک سخنرانی دارم در سرای اهل قلم ، اگر زمان باشد گشت و گذاری هم در نمایشگاه خواهم داشت.
این استاد بزرگ زبان و ادب فارسی همچنین درباره کان جدید نمایشگاه هم به جام جم آنلاین گفت: از دید من این نمایشگاه نو «شهر آفتاب» از آن روی که ساخته شده تا نمایشگاه کتاب باشد، آمادگی و شایستگی بیشتری دارد در برابر نمایشگاهی از این گونه، اما در سال پیش هنوز نمایشگاه به پایان نرسیده بود و بخش هایی می بایست همچنان ساخته می شد تنها دشواری که این نمایشگاه در آن سال داشت و امسال هم شاید دارد دوری راه است و دشواری دسترسی به آن.
" جام جم "
این محاصره، چندان ادامه خواهد داشت
که حصارگر، مانندِ حصاری،
احساس کند که ملال
صفتی است از صفاتِ بشر.
***
در محاصره، زمانْ مکانی میشود
که در ابدیّتِ خود به سانِ سنگ شده است.
در محاصره، مکانْ زمانی میشود
که از موعدِ خود بازمانده است.
***
شهید برای من توضیح میدهد: در ورای افق
من از پیِ باکرههای جاوید نرفتم،
زیرا که من زندگی را
بر زمین، میان درختانِ صنوبر و انجیر، دوست دارم.
اما مرا راهی به آن نبود،
پس با واپسین چیزی که داشتم به جستوجوی آن برآمدم:
با خون در تنِ لاجورد.
***
صلح کلام مسافری است در درون خویش
به مسافری که به سمت دیگر میرود …
صلح دو کبوتر ناآشناست
***
که قسمت میکنند بغ بغوی آخرشان را
بر لبهی مغاک.
صلح اشتیاق دو دشمن است
هر یک جداگانه
***
برای خمیازه کشیدنی بر پیادهروی خستگی.
صلح آه دو عاشق است که تن میشویند
با نور ماه.
صلح پوزش طرف نیرومند است از آنکه
ضعیفترست در سلاح و نیرومندتر است در افق.
***
صلح شکستهشدن شمشیرهاست
رو در روی زیبایی طبیعی.
آنجا که شبنم
لبهی آهن را در هم میشکند.
***
صلح روزی است مأنوس، مهربان و سبکبال
که با کسی دشمنی نمیورزد.
صلح قطاری است که متحد میکند سرنشینانش را که باز میگردند
یا میروند به گردشی در حومهی ابدیت.
***
صلح اعتراف آشکار با حقیقت است:
با خیل کشتگان چه کردید؟
صلح یعنی پرداختن به کاری در باغ:
در نخستین گام، چه خواهیم کاشت ؟
(«محمود درویش»، از کتاب «اگر باران نیستی نازنین، درخت باش»،
ترجمهی «موسی اسوار»، انتشارات «سخن»، ۱۳۸۹ – ترجمهی
قسمت آخر شعر از «تراب حقشناس»)
مواد لازم برای 48 عدد روگلاش | |
کره نرم |
1 فنجان |
پنیر خامه ای هم دما با اتاق |
225 گرم |
نمک |
نصف ق چ |
آرد |
2 فنجان |
مواد میانی | |
شکر قهوه ای |
یک چهارم فنجان |
شکر |
یک چهارم فنجان |
پودر دارچین |
2 ق چ |
کره ذوب شده رد |
3 ق غ |
فندق تست شده و پوست گرفته و خرد شده |
1 و یک چهارم فنجان |
مینی شکلات چیپسی |
سه چهارم فنجان |
مواد لازم روی روگلاش | |
شکر |
3 ق غ |
پودر دارجین |
نصف ق چ |
سفیده تخم مرغ |
1 عدد بزرگ |
آب |
2 ق چ |
طرز تهیه :
کره و پنیر خامه ای را با هم مخلوط کرده هم بزنید تا نرم شود . نمک و آرد را اضافه کرده با سرعت کم هم بزنید تا یکدست شود و اگر لازم بود مواد را از کف و دیواره های ظرف جدا کنید .
خمیر را به 4 قسمت مساوی تقسیم کرده و به شکل دایره ای به ضخامت 1 سانتی باز کنید . رویشان پلاستیک کشیده و 1 ساعت تا 1 شب در یخچال بگذارید استراحت کند تا سفت شود .
برای تهیه مواد میانی :
شکر قهوه ای ، شکر و پودر دارچین را با هم مخلوط نموده کناری بگذارید . کره ذوب شده سرد ، شکلات و پودر فندق را در کاسه های جدا از هم جلوی دستتان بگذارید .
فر را با دمای 180 درجه سانتیگراد روشن کنید تا گرم شود . چند عدد سینی فر را با کاغذ روغنی پوشانده کناری بگذارید .
یکی از خمیرها را از یخچال در اورده روی سطحی که کمی آردپاشی شده به صورت دایره ای به قطر نیم سانتیمتر باز کنید و با قلم مو رویش کره بکشید و یک چهارم مقدار از شکر را رویش بپاشید . سپس یک چهارم فندق و شکلات چیپسی رویش پاشیده و با دست کمی فشار دهید تا به خمیر بچسبند .
با یک چاقووی تیز یا پیتزا بر خمیر را به صورت قطری برش بزنید تا به اشکال مثلثی در آید سپس هر مثلث را از قسمت قاعده رول کنید و با فاصله 4 سانتی از هم در سینی فر بچینید و همین کار را با 3 خمیر دیگر انجام دهید .
روی روگلاش ها را مخلوط سفیده ی تخم مرغ و آب بکشید و شکر و دارچین بپاشید و به مدت 18 – 20 دقیقه در فر بگذارید تا بپزند و رویشان طلایی شود . بعد از پخت 3 دقیقه کناری بگذارید از حرارت بیوفتند سپس روی توری سیمی منتقل کنید کاملا خنک شوند .
طرز تهیه
مواد لازم | |
آرد |
3 فنجان |
نصف ق چ | |
بکینگ پودر |
یک چهارم ق چ |
پودر زنجبیل |
1 و نیم ق چ |
پودر دارچین |
2 ق چ |
پودر میخک |
نصف ق چ |
پودر جوز هندی |
نصف ق چ |
نمک |
1 ق چ |
کره هم دما با اتاق |
نصف فنجان |
شکر قهوه ای تیره |
نصف فنجان |
تخم مرغ بزرگ هم دما با اتاق |
1 عدد بزرگ |
مولاس |
نصف فنجان |
مواد لازم برای رویال آیسینگ | |
پودر مرنگ |
2 و نیم ق غ |
پودر شکر الک شده |
2 فنجان |
آب |
3 ق غ |
طرز تهیه :
آرد ، جوش شیرین ، بکینگ پودر ، زنجبیل ، دارچین ، میخک ، جوز هندی و نمک را مخلوط کرده کناری بگذارید .
کره و شکر قهوه ای را هم بزنید تا کرمی و پوک شود . سپس تخم مرغ و مولاس را اضافه رده مخلوط کنید یک دست شود .
سرعت همزن را کم کرده مخلوط آرد را اضافه کنید و هم بزنید یکدست شود . خمیر را به دو قسمت مساوی تقسیم کرده در پلاستیک پیچیده و نیم ساعت تا یک ساعت در یخچال بگذارید سرد شوند .
فر را با دمای 180 درجه سانتیگراد روشن کنید تا گرم شود .
روی سطحی کمی آرد پاشی شده خمیر را به ضخامت نیم سانتی باز کنید و به شکل عروسکی قالب بزنید و با فاصله ی 5 سانتی از هم در سینی فر که با کاغذ روغنی پوشانده اید بچینید و و 15 دقیقه در یخچال بگذارید سرد و سفت شوند و سپس به مدت 10 – 15 دقیقه در فر بگذارید بپزند و ترد شوند ولی رنگشان نباید تیره شود . بعد از پخت کوکی ها را کناری بگذارید از حرارت که افتاد روی توری سیمی منتقل کنید کاملا خنک شده به دمای اتاق برسند . کوکی ها را در سینی فر نگذارید کاملا خنک شوند چون کیفیتشان از بین خواهد رفت و مرطوب میشوند
طرز تهیه رویال آیسینگ
پودر مرنگ و پودر شکر را با هم مخلوط کنید .
سر پدالی همزن را وصل کرده حین هم زدن آب را اضافه کرده با سرعت کم هم بزنید تا زمانی که مواد روان و براق شوند . بلافاصله رویال آیسینگ را در قیف ریخته و تصویر روی کوکی ها را تزئین نمایید .
در عصر امامت امام زین العابدین علیه السلام (۶۱- ۹۵ ه) جامعه اسلامی در یک بحران فکری و عقیدتی وحشتزا فرو رفته بود. بی تردید از پیش عوامل مختلفی در این بحران نقش داشتند که در این میان چند عامل از همه مهمتر به نظر میرسد:
۱. فاصله گرفتن جامعه از مکتب اهل بیت علیه السلام و محدودیتهای سیاسی برای امامان علیهم السلام از طریق منع نقل و نوشتن حدیث، مگر احادیثخاصی که خلفای قبل اجازه داده بودند. .
۲.توطئه دستگاه جبار اموی در جهت دامن زدن به اختلافات فکری و مشغول کردن مردم به مسائل غیر مهم و بهره برداری سیاسی از آن، که در نتیجه فرصت تبیین و تحقیق در این مسائل از دست میرفت.
۳. گسترش دامنه فتوحات و مسلمان شدن سریع و بدون برنامه اقوام و ملل گوناگون با فرهنگهای متفاوت.
امام سجاد علیه السلام در راستای هدف بزرگ الهی خود که هدایت و رهبری جامعه اسلامی میباشد، در مقابل این انحرافات سکوت اختیار نکرد و با توجه به شرایط و اوضاع حاکم بر جامعه به مبارزه علیه این انحرافات پرداخت.
در چنین شرایطی، امام علیه السلام هم بر جریانهای فکری انحرافی درون جامعه شیعه نظارت داشت و هم بر جریانهای انحرافی دیگران، وقتی دید که بعضی از شیعیان گرفتار «عقیده غلو» شدهاند و ممکن است امامان علیهم السلام را از شان بندگی بالا برده و به الوهیت آنها معتقد شوند، هشدار داد و فرمود:«ان قوما من شیعتنا سیحبونا حتی یقولوا فینا ما قالت الیهود فی عزیر و ما قالت النصاری فی عیسی بن مریم فلا هم منا و لا نحن منهم»،«جمعی از شیعیان ما در حدی ما را دوستخواهند داشت که درباره ما چیزی که یهود نسبتبه عزیر و نصاری نسبتبه عیسی بن مریم گفتند، خواهند گفت (و ما را فرزند خدا و شریک در الوهیت میشمارند.) نه آنان از مایند و نه ما از آنانیم».
در چنین شرایطی بسیاری از مردم در حالت سردگمی به سر می بردند. بعثت انبیای الهی و در ادامه راه آنها، وجود ائمه معصومین(ع) برای هدایت و رسیدن بشربه کمال و قرب الهی است. در حقیقت خواست و اراده الهی بر این قرار گرفته که انسان همواره در مسیر زندگی خود از وجود راهنمایانی برخوردار باشد تا بتواند از تربیت الهی برخوردار گردد.هدف از تربیت، عبادت حق و در نتیجه شناخت خداوند متعال است. تربیت خلق فلسفه ی بعثت رسولان و مهمترین وظیفه اولیای الهی است. بر اساس آنچه بیان گردید، نوشتار پیش روی به بیان اهداف تربیتی و رویکردهای تربیتی امام سجاد(ع) می پردازد.
اهداف تربیتی دوران رهبری امام سجاد در سه محور خلاصه میشود:
جامعه عصر حضرت، یکی از دورانی پر چالش زندگی مسلمانان در جامعه اسلامی است. ترویج اندیشه های جبرگرائی، ورورد اندیشه های از مکاتب هندف چین و دنیای روم و حتی ایران به دنیای اسلام، مسلمانان را با چالش های فکری و فرهنگی مختلفی مواجهه ساخته و نهاد حاکمیت از همه این رویکردها جهت سلطه قدرت خود و به انحراف کشاندن مسلمانان سود می جست. در چنین شرایطی، امام یک روز با خطابه ی علی گونه، روز دیگر با تعلیم دعا و موعظه، گاهی با پرورش اصحاب و یاران و همچنین با گریه بر امام حسین و شهدای کربلا، در جهت هدایت و روشن گری فعالیت می کردند.
۲. اصلاح جامعه اسلامی؛
جامعه اسلامی بعد از رحلت نبی مکرم اسلام(ص) از مسیر اصلی خود خارج شد. از اینرو این وظیفه ائمه معصومیند بود که ساختار و تفکرات انحرافی و غلط رایج در جامعه اسلامی را اصلاح نمایند. بر همین اساس است که امام حسین بر این هدف تأکید میفرماید، امام سجاد(ع) نیز آن را از خداوند طلب میکند. امام پاکیزگی زندگی خویش و اصلاح امّت را در گرو عمل به اوامر و نواهی خداوند میداند و آن را از پروردگار طلب مینماید: «فأحیِنی حَیوةً طَیّبةً تنتظِمُ بِما اریدُ، و تبلُغُ ما اُحِبّ مِن حیثُ لااَتی ما تکرَهُ ول اَرتکِبُ ما نَهَیتُ عَنهُ» پس مرا زنده بدار به زندگی پاکیزهای که به آنچه میخواهم پیوسته شود در صورتی که آنچه را نمیپسندی به جا نیاورم و آنچه را نهی کردها ی مرتکب نشوم.
۳. توحید محوری؛
توحید، محوری ترین برنامه همه انبیا و اولیای الهی است. از همین رو است که امام سجاد(ع) به تربیت بر مدار توحید تأکید میفرماید و از همین رو بر مفاهیمی مثل عبودیت، معرفت خدا، ایمان و تقوا تکیه میکند. مقصود از روشهای تربیتی شیوه هایی است که برای رساندن متربّی به اهداف مورد نظر استفاده میشود. این اصول تربیتی برگرفته از مبانی عقلانی یا وحیانی است. به عنوان مثال در نظام تربیتی اسلام از آیه شریفه ی: «ولقَد کرّمنا بنی آدم»، کرامت ذاتی انسان و حفظ عزّت نفس متربّی را اخذ میکنیم و برای اجرای این اصل تربیتی که حفظ و تقویت عزّت نفس احساس شخصیّت متربی را نتیجه میدهد، از روشهایی مثل تغافل و عفو و محبّت نیز استفاده میشود. حال با در نظر گفتن اهداف فوق، باید دید امام چگونه در این مسیر قدم بر می دارند. از این رو کلام و سیره ی امام چهارم را در این روش یادآور میشویم.
شاید در نگاه اول بیان این مسائل خیلی ابتدایی باشد، ولی در حالی که اگر با نگاه عمیق به عصر امام سجاد(ع) و حتی امروز خود داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که ما چقدر نسبت به خود و حیات پیرامونی خود در غفلت به سر می بریم و نیازمند هشدار و تذکر و سپس هدایت هستیم.ایجاد بصیرت و بینش صحیح نسبت به انسان و جهان از اهداف مهم انبیا است. بینش انسان درباره ی اعمال و رفتار هنگامی کامل میشود که از خویش و جهان اطرافش آگاهی داشته باشد، در این صورت است که این روش، مبتنی بر اصل تحول باطن میشود. امام سجاد این روش را در دو بخش تفکیک فرموده اند.
الف. بصیرت و شناخت به دنیای پیرامونی؛
از دیدگاه قرآن دنیا جایگاه امتحان و مسیر رفتن به سوی خداوند است. در ادعیه ی امام زین العابدین(ع) دنیا وسیل های برای نیل به مقصد و تنها گذرگاه برای سفر به جهان آخرت میباشد. بر این اساس است که در فرازی از صحیفه سجادیه می فرمایند: ... وَارزُقنی الرّغبةَ فیالعملِ لَکَ لإخِرَتی ... حتّی یکونَ الغالبُ عَلَیّ الزّهد فی دنیای؛
خداوندا برای آخرتم رغبت در عمل برای خودت را روزیام قرار ده... تا این که بی رغبتی نسبت به دنیا بر من غالب باشد.
در دعای ابوحمزه نیز بینش صحیح نسبت به دنیا مورد توجه است. از آنجا که دنیا دوستی منشأ همه ی گناهان میباشد، امام از خداوند کمک میخواهد و میفرمایند: «سیّدی أخرج حبّ الدنیا من قلبی»؛ مولای من قلبم را از دوستی دنیا خالی کن. این روش تربیتی، الگویی برای نیل به کمال است که براساس آن انسان دلبسته ی به دنیا نخواهد بود، بلکه آن را وسیله ای برای پرورش روح و راهیابی به دایره ی رضایت خداوند و مقام خلیفة الّله ی میداند. در فرازی دیگر، از خداوند کفایت امور دنی را طلب میکند: اللّهمّ صلّ علی محمّد و ال محمّد واختِم لی بِخیرٍ وَاکفِنی ما اهمّنی مِن أمرِ دُنیای...
ب. بصیرت به وجود خود انسان؛
شناخت انسان و یا به عبارتی خود شناسی بسیار مهم است و مقدمه خودشناسی تعبیر شده است. از اینرو امام در فرازهای مختلفی انسان را به خود ارجاع می دهد تا بتواند شناختش را نسبت به خود افزایش دهد. در ادعیه ی امام انسان دارای حالات و جلوه های تربیتی متفاوت است. او باید استعدادها و محدویت هایش را بشناسد تا از آنها در مسیر کمال استفاده کند. از نظر امام انسان دارای قابلیت هایی است که با بینش صحیح نسبت به خویش میتواند زمینه های رفتار پسندیده را فراهم سازد، بر این اساس تصحیح بینش انسان درباره ی خود یک روش تربیتی به حساب میآید. همچنان که در قرآن، انسان فقیر و خداوند غنیِ حمید است، امام نیز به ضعف انسان اشاره کرده و میفرمایند:
یا غنیّ الأغنیاءها نحن عبادک بین یدیک، و أنا أفقر الفُقراء إلیک، فاجبر فاقتنا بِوُسعک... در دعای ابوحمزه خود را نیازمند حمایت خداوند میداند و حفظ خویش را در سایهی حمایت پروردگار طلب میکند: اللّهمّ احرسنی بحراستک، واحفظنی بحفظِک.
ج. دوری از غفلت و فراموش کاری؛
غفلت و فراموش کاری خصلت پسندیده نیست. از اینرو در این مسئله امام مدام با رفتار عملی در سیره خود به پیرواانش هشدار می دهد. امام سجاد اعطای بینش مربیان به متربّیان را در رفتار نیز آموزش میدهد. زُهری میگوید: شبی سرد امام را در حالیکه مقداری آرد و هیزم حمل میکرد، دیدم. پرسیدم: چه چیز با خود دارید؟ فرمود: آهنگ سفری دارم و زاد و توشه برگرفتم. گفتم: غلام من حاضر است و به جای شما حمل میکند. فرمود: خیر خودم حمل میکنم و نفس خود را از چیزی که مرا در این سفر نجات میدهد باز نمیدارم. چند روز بعد امام را دیدم و عرض کردم: چنین سفری که فرمودید نمیبینم، فرمود: مقصودم سفر آخرت مرگ بود.
۲. عفو و بخشش:
عفو و بخشش یکی از زیباترین خصلت های انسان است که در فرصت های سخت می تواند از خود بروز دهد و با این اقدام نه تنها خدا را راضی می کند بلکه به آرامش روحی و روانی خودش نیز می افزاید. بالاترین بخشش ها هم از آن خداست.حضرت زین العابدین در دعای شانزدهم صحیفه ی سجادیه خداوند را با وصف "عَفُوّ" میخواند و در دعای التجاء تربیت نفس انسانی را تنها در گرو گذشت خداوند از گناهان فرد میداند. امام می آموزد که متربّی باید متواضعانه در برابر مربّی خطایش را بپذیرد:
اللهمّ إن تشأ تَعفُ عَنّا فَبِفضلِکَ، و إن تشا تُعذّبنا فَبِعدلِکَ، یا غنیّ الاغنیاء، هانحنُ عبادُکَ بینَ یَدَیک، وأنا افقرُ الفقراء الیک، فاجبُر فاقتَنا بِوُسعِکَ ولاتَقطَع رجاءنا بِمَنعِکَ؛ بارالها،
اگر بخواهی ما را عفو کنی این از فضل و بخشش توست، و اگر بخواهی ما را کیفر نمایی براساس عدالت است، ای کسی که از همه ی اغنیا بی نیازتری، هم اکنون ما بندگان در پیشگاه تو حاضریم، و من محتاجتر از همه نیازمندان نسبت به عفو هستم، بنابراین ناداری ما را با وسعت خود جبران فرما و امید ما را با دریغ نمودنت قطع مگردان.
در دعای ابوحمزه نیز امام ضمن آموزش طلب عفو متربّی از مربی با ذکر صفت رحمت الهی به بندگان خطاکار امیدواری میدهد تا در راه تربیت مأیوس نشوند و به حرکت خویش ادامه دهند: أنت یا إلهی أوسعُ فضلاً وأعظمَ حِلماً مِن أن تُقایِسَنی بِفِعلی وخطیئتی، فالعَفو فالعَفو فالعَفو؛ ای خدایی که فضل بی پایان و بردباری عظیم تو برتر از آن است که مرا با گناهم مقایسه نمایی، از من درگذر.
در سیره ی امام سجاد(ع) نیز بر روش عفو تأکید میشود و امام آن را در برابر نزدیکان، غلامان، شیعیان و مخالفان به کار میگیرد. عمادالدین طبری نقل میکند: روزی مردی از بستگان [حسن بن حسن] نزد امام آمد و به ایشان دشنام داد. امام در پاسخ او خاموش ماند. چون حسن از نزد حضرت بازگشت، امام به کسانی که نزد او نشسته بودند فرمودند: شنیدید این مرد چه گفت؟ میخواهم با من بیایید و پاسخی را که به او میدهم بشنوید. امام نعلین خود را پوشید و به راه افتاد و فرمودند: ... والکاظمینَ الغیظَ والعافینَ عَن النّاسِ واللهُ یُحِبّ المُحسنین.
چون به خانه ی حسن رسیدند، امام فرمودند: بگویید سجاد است. حسن بیرون آمد. او می پنداشت امام زین العابدین برای تلافی نزد او آمده است. علی بن الحسین فرمودند: "یا أخی، إن کُنتَ قُلتَ ما فیّ استغفِرَ الله مَنهُ، وإن کُنتَ قُلتَ مالیس فِیَّ فَغفرالله لک؛ حسن به پای امام افتاد و بوسه زد و گفت: أستغفرالله بل قُلتُ فیکَ مالیس فیکَ وأنا اَحقَ به".
در این ماجرا امام با سکوت خود و رفتن به خانه ی حسن روش رفتاری عفو را به متربّی خطاکار و دیگران آموزش داد؛ چرا که عفو و گذشت، علاوه بر فواید و آثار فراوان اخلاقی که در آیات و احادیث ذکر شده است، و خداوند خود را به این وصف توصیف فرموده است، در عمل به عنوان عامل مهمّی در تعدیل روابط بین افراد و برقراری آرامش روانی نتیجه بخش میباشد. بخشش، علاوه بر ترسیم روابط بین افراد و کاهش تنش های اجتماعی، در تأمین سلامت روانی، کاهش اضطراب و افسردگی، عصبانیّت و پرخاشگری، اختلالات عاطفی و رفتاری، افزایش اعتماد به نفس، و پیشرفت تحصیلی فرزندان بسیار مؤثر و کارآمد است.
در جمع بندی از مباحث فوق گفت، با بررسی کلمات امام سجاد(ع) و دعاهای صحیفة سـجادیه و توجـه بـه درونمایـه هـا و مضامین آن، به این نتیجه میرسیم که کلمات امام سجاد(ع) دارای ادبیات سیاسی_ اجتماعی و اخلاقی است. امام سجاد(ع) راه رسیدن به خدا را، برای مردم کوتاه کرده است و به انسانها آموخته است که چگونه با خدای خود سخن بگویند و از او چه بخواهند.
امام (ع) همچنین معنا داری زندگی ومعنی لذت واقعی را به انسانها می آموزد. در نهایت اینکه معارف صحیفه سجادیه انسانها را در هر سطحی راهنمایی می کنـد و هـر کـس بـه فراخور حال خود میتواند از آن بهره ببرد. گویی که امام(ع) هر کس را در هر مرحله ای کـه باشد بر حذر میدارد و به او امیدواری میدهد که با دو بال خوف و رجا حرکت کند . از یک سو میآموزد که غافل نشوند که راه دراز و پر نشیب و فرازی را در پیش دارند و از سو دیگر بدانند به عفو و بخشش خداوند امیدوار باشند و این حس را خودشان نیز تجربه کرده و از لذت ان برخوردار شوند.
" جام جم "
دکتر علی مطهری فرزند استاد خاطره ای درباره احتیاط ایشان در مورد رانندگی دارد.
وی در مصاحبه ای با یکی از جراید میگوید: «من تازه هیجده ساله بودم. گواهی نامه رانندگی هم گرفته بودم و خیلی دوست داشتم که رانندگی کنم. ما راننده داشتیم و گاهی که افراد خانواده می خواستند با هم مسافرت کنند، افراد خانواده راحت نبودند. من خیلی دوست داشتم که خودم رانندگی کنم و افراد خانواده راحت باشند. البته یکی دو بار هم با ایشان به قم رفته بودیم و تقریباً به رانندگی من اطمینان پیدا کرده بود. تابستان قرار شد به مشهد برویم، اصرار داشتم که رانندگی ماشین به عهده من باشد. ایشان تردید داشت و گفت: جاده هراز خطرناک است و شما تجربه ندارید و... وقتی با اصرار من روبه رو شد، گفت: حداقل تا آمل که جاده ای خطرناک دارد با راننده برویم و بعد از آن شما رانندگی کنید. من قبول نکردم و خلاصه اصرار من باعث شد که خودم رانندگی کنم. حرکت کردیم و من هم برای اولین بار بود که در این جاده رانندگی می کردم، ماشین هم پر از مسافر بود. خلاصه در یکی از پیچ ها ماشین جلوی ما ناگهان ترمز کرد و من از پشت سر محکم به او کوبیدم! هر دو ماشین خسارت جزئی دید و پس از رضایت راننده ای که با او تصادف کرده بودیم، حرکت کردیم ولی ایشان یک کلمه به من چیزی نگفتند. حتی وقتی به مشهد رسیدیم، گفتند: خیلی خوب رانندگی کردی!»
با مرور خاطره دیگری که علی مطهری در روزنامه کیهان آورده است، می توان با مفهوم جدا کردن عوام فریبی از ساده زیستی در گفتار و رفتار استاد شهید مطهری آشنا شد. او می گوید: «در ایام انقلاب در اثر تبلیغات غلط برخی نیروهای چپی تلقی غلطی از مفهوم ساده زیستی رایج شده بود. از دیدگاه اینها ساده زیست کسی بود که حتی از ضروریات و نیازهای ابتدایی زندگی خود هم صرف نظر کند. مثلاً اینکه استاد مطهری به لحاظ تراکم کار و فعالیت خود در بخش های مختلف جامعه ناچار بود که اتومبیل و راننده داشته باشد در نظر اینها نوعی تجمل به شمار می رفت. از جمله چیزهایی که استاد به شدت در برابر آن ایستاد همین تلقی غلط بود. روزی که ایشان قرار بود در یکی از دانشگاه ها آن سخنرانی معروف خود تحت عنوان اهداف روحانیت و مبارزات را ایراد کنند ماشین ایشان که وارد دانشگاه شد به لحاظ همان جوّی که وجود داشت یکی از همراهان پیشنهاد کرد که استاد مقداری قبل از رسیدن به سالن سخنرانی از ماشین پیاده شوند و تا سالن سخنرانی پیاده بروند. ایشان به هیچ وجه نپذیرفتند و فرمودند: من از ریاکاری بدم می آید وقتی به لحاظ کثرت کار به اتومبیل نیاز دارم چرا باید آن را کتمان کنم؟ مگر دارم کار خلافی مرتکب می شوم؟... و تا دم در محل جلسه با همان اتومبیل رفتند.»
منطق ماشین دودی
خاطره دیگری به نقل از سایت استاد شهید مطهری - یکی از دوستان ما که مرد نکته سنجی است، یک تعبیر بسیار لطیف داشت، اسمش را گذاشته بود منطق ماشین دودی. می گفتیم منطق ماشین دودی چیست؟ می گفت من یک درسی را از قدیم آموخته ام و جامعه را روی منطق ماشین دودی می شناسم.
وقتی بچه بودم منزلمان در حضرت عبدالعظیم بود و آن زمان قطار راه آهن به صورت امروز نبود و فقط همین قطار تهران- شاه عبدالعظیم بود. من می دیدم که قطار وقتی در ایستگاه ایستاده بچه ها دورش جمع می شوند و آن را تماشا می کنند و به زبان حال می گویند ببین چه موجود عجیبی است!
معلوم بود که یک احترام و عظمتی برای آن قائل هستند. تا قطار ایستاده بود با یک نظر تعظیم و تکریم و احترام و اعجاب به آن نگاه می کردند. کم کم ساعت حرکت قطار می رسید و قطار راه می افتاد. همین که راه می افتاد بچه ها می دویدند، سنگ برمی داشتند و قطار را مورد
حمله قرار می دادند. من تعجب می کردم که اگر به این قطار باید سنگ زد چرا وقتی که ایستاده یک ریگ کوچک هم به آن نمی زنند، و اگر باید برایش اعجاب قائل بود اعجابِ بیشتر در وقتی است که حرکت می کند.
این معمّا برایم بود تا وقتی که بزرگ شدم و وارد اجتماع شدم. دیدم این قانون کلی زندگی ما ایرانیان است که هرکسی و هر چیزی تا وقتی که ساکن است مورد احترام است. تا ساکت است مورد تعظیم و تبجیل است، اما همین که به راه افتاد و یک قدم برداشت نه تنها کسی کمکش نمی کند بلکه سنگ است که به طرف او پرتاب می شود.
این نشانه ی یک جامعه ی مرده است، ولی یک جامعه ی زنده فقط برای کسانی احترام قائل است که متکلّم هستند نه ساکت، متحرّکند نه ساکن، باخبرترند نه بی خبرتر.
پس اینها علائم حیات و موت است. البته اینها دو علامت بارزتر و مشخص تر حیات بودند که عرض کردم و الّا علائم دیگر هم دارد.
" جام جم "
" پایگاه خبری تحلیلی اعتدال "